ابوطالب
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: حضرت ابوطالب علیهالسلام، ایمان.
پرسش: ادله
ایمان حضرت ابوطالب ـ علیهالسلام ـ کدامند؟
پاسخ: از جمله شخصیتهای اسلامی که در تاریخ مورد ظلم قرار گرفت، حضرت
ابوطالب پدر بزرگوار امام علی ـ علیهالسلام ـ است، این ظلمها فقط به این دلیل است که وی پدر علی ـ علیهالسلام ـ است. علی که دشمن درجه یک خط انحراف در میان مسلمانان مانند منافقان و.... بود. این گروه به دلیل آنکه در مصاف و رویارویی با حضرتش عاجز ماندند، از راه دیگری برای ضربه زدن به آن حضرت برآمدند؛ مانند اینکه پدرش ابوطالب در حال
کفر از دنیا رفت. ما معتقدیم هرکس تعصب را کنار گذاشته و بیطرفانه سطور طلایی تاریخ را درباره ابوطالب مطالعه کند، با ابن ابیالحدید شارح نهجالبلاغه همصدا شده و میگوید: هرگاه ابوطالب و فرزند برومندش نبود، هرگز دین و مکتب
اسلام بهجای نمیماند و قد راست نمیکرد، ابوطالب در مکه به یاری پیامبر شتافت و
علی علیهالسلام در یثرب (مدینه) در راه حمایت از اسلام در گرداب
مرگ فرو رفت".
از جمله شخصیتهای اسلامی که در
تاریخ مورد
ظلم قرار گرفت، حضرت ابوطالب پدر بزرگوار امام علی ـ علیهالسلام ـ است، این ظلمها فقط به این دلیل است که وی پدر علی ـ علیهالسلام ـ است. علی که دشمن درجه یک خط انحراف در میان مسلمانان؛ مانند منافقان و آزادشدههای از امویها بود. این گروه به دلیل آنکه در مصاف و رویارویی با حضرتش عاجز ماندند ـ چراکه همه میدانند که او اولین کسی است که اسلام آورد و نزدیکترین فرد به رسول الله بود؛ بلکه طبق آنچه را که در
سوره مباهله آمده است، او نفس رسول خدا بود ـ از راه دیگری برای ضربه زدن به آن حضرت برآمدند؛ مانند اینکه پدرش ابوطالب در حال کفر از دنیا رفت؛درحالیکه این
تهمت و دروغی بیش نیست. عالمان بزرگ ما این تهمتها را بهصورت مستدل رد کردهاند؛ بهنحوی که جای هیچگونه
شک و تردید در ایمان حضرت ابوطالب باقی نمیماند. ما در اینجا خلاصهای از این جوابها را متذکر میشویم.
طرز
تفکر و عقیده هر شخص را از راههای متعددی میتوان به دست آورد؛ از جمله:
بررسی آثار علمی و ادبی که از او به یادگار مانده است. ما از میان ذخایر علمی و ادبی حضرت ابوطالب و قصائد طولانی وی، قطعاتی چند انتخاب نمودیم که بر ایمان حضرت ابوطالب دلالت دارد و مضمونش چنین است:
"اشخاص شریف و فهمیده بدانند که محمد ـ صلیاللهعلیهوآله ـ بسان موسی و مسیح پیامبر است، همان نور آسمانی را که آن دو در اختیار داشتند، او نیز دارد و تمام
پیامبران به فرمان
خداوند، مردم را راهنمایی و از
گناه باز میدارند، سران قریش! تصور کردهاید که میتوانید بر او دست بیابید؛ درصورتیکه آرزویی را در سر میپرورانید که کمتر از خوابهای آشفته نیست، او
پیامبر است،
وحی از ناحیه
خداوند بر او نازل میگردد"
ایشان در بخش دیگری از اشعار خود سرودهاند: "قریش آیا نمیدانید که ما او (
محمد) را مانند
موسی پیامبر یافتهایم و نام و نشان او در کتابهای آسمانی قید گردیده است و بندگان خدا محبت مخصوصی به وی دارند و نباید درباره کسی که خدا
محبت او را در دلها به ودیعت گذارده، ستم کرد."
همچنین در جای دیگر آوردهاند: "ای برادرزاده تا ابوطالب در میان خاک نخوابیده و لحد را بستر نساخته، هرگز دشمنان به تو دست نخواهند یافت" به آن چه مأموری آشکار کن، از هیچکس مترس و بشارت ده و چشمانی را روشن ساز، مرا به آیین خود خواندی و میدانم تو پند دهنده من هستی و در دعوت خود
امین و درستکاری، حقّا که کیش محمد ـ صلیاللهعلیهوآله ـ از بهترین آیینهاست."
دلالت این اشعار و کلمات بر ایمان راسخ حضرت ابوطالب ـ علیهالسلام ـ واضح و غیر قابل انکار است.
حضرت ابوطالب شخصیتی است که در طول
زندگی خود حتی برای یک لحظه راضی نشد برادر زاده عزیزش آزرده و دلشکسته شود و علیرغم تمام مشکلات و عدم امکانات زحمت بردن او را به شام همراه خود پذیرفت.
اعتقاد او به فرزند برادر تا آن جایی است که او را همراه خود به مصلی برده و خدا را به مقام او
قسم داد و باران
رحمت طلبید.
وی در راه حفظ پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ لحظهای از پای ننشست و سه سال آوارگی و زندگی پر مشقت در شکاف کوه و اعماق درّه (شعب ابیطالب ) را بر ریاست و
سیادت مکه ترجیح داد تا آنجا که این آوارگی سه ساله او را فرسوده و بیمار کرد و چند روز پس از نقض محاصره اقتصادی بدرود
حیات گفت.
ایمان او به پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ بهقدری قرص و محکم بود که راضی بود تمام فرزندان گرامی خود کشته شوند، ولی او زنده بماند؛ وقتی آیه شریفه "
و انذر عشیرتک الاقربین" نازل شد و پیامبر تمام اعمام و خویشاوندان خود را دور خود جمع کرد و آیین
اسلام را به آنها معرفی کرد، ابوطالب به او گفت: "برادرزاده عزیزم قیام کن! تو والا مقامی !حزب تو از گرامیترین حزبهاست! تو فرزند مرد بزرگی هستی! هرگاه زبانی تو را آزار دهد، زبانهای تیزی به دفاع از تو بر میخیزد و شمشیرهای برّنده آنها را می رباید به خدا سوگند، اعراب مانند
کودک نسبت به مادرش در پیشگاه تو خاضع خواهند شد."
وقتی
امام علی علیهالسلام خبر ارتحال ابوطالب را به پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ داد، وی سخت گریست و به علی ـ علیهالسلام ـ دستور غسل و کفن و دفن را صادر نمود و از خدا برای او طلب
مغفرت کرد؛
درحالیکه
غسل و کفن و دفن میت
مسلمان واجب بوده و انسان
کافر غسل و کفن و دفن ندارد.
و هیچ مسلمانی
حق ندارد برای
کافر از خداوند طلب مغفرت نماید؛ خداوند میفرماید: پیامبر و کسانی را که
ایمان آوردهاند نرسد و شرعاً جایز و عقلًا صحیح نباشد که برای مشرکان آمرزش بخواهند؛ هرچند خویشان (آنها) باشند، پس از آنکه برایشان
آشکار شده که آنان اهل دوزخند.
امام باقر علیهالسلام میفرماید: ایمان ابوطالب بر ایمان بسیاری از مردم ترجیح دارد و امیرمؤمنان دستور میداد از طرف وی
حج بهجا آورند.
امام صادق علیهالسلام فرمود: حضرت ابوطالب ـ علیهالسلام ـ همانند
اصحاب کهف است که در دل ایمان داشتند و تظاهر به
شرک میکردند، از این جهت دو بار مأجور خواهند بود.
این
روایت دلیل بر آن است که در مقاطعی از عمر خود، برای حفظ اسلام و جان پیامبر ایمان خود را کتمان نموده است اما این کتمان نهتنها هیچ خدشهای به ایمان او وارد نمیسازد که نشانه درجه والای ایمان و اجر مضاعف او در پیشگاه خداوند است.
علمای امامیه، زیدیه به پیروی از
اهل بیت علیهمالسلام همگی اتفاق دارند که ابوطالب یکی از افراد برجسته
اسلام بوده و روزی که جان از بدنش خارج گردید، دلی مالامال از ایمان و
اخلاص به اسلام و مسلمانان داشت و در این باره کتابها و رسالههای زیادی نوشتهاند.
بسیاری از علمای بزرگ
اهل سنت مثل علامه برزنجی، شیخ ابراهیم حنبلی و ابن جوزی و نیز همه علمای بزرگ
شیعه، مثل امین الاسلام طبرسی، محمدباقر مجلسی، علامه شیخ ابوجعفر، ابن فتال نیشابوری، سید عبدالله شبر، محقق راوندی، شیخ صدوق، علامه کراجکی، سید بن طاووس، سید مرتضی به ایمان
ابوطالب شهادت داده و تصریح کردهاند.
پایگاه اسلام کوئست.