• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آدم شدن با تحصیل علوم غیر دینی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: علوم غیر دینی، آدم شدن، علوم دینی، سعادت، کمال.

پرسش: آیا تحصیل علوم غیر از اسلامی‌ با آدم شدن منافاتی دارد؟

پاسخ: دانشگاه رفتن با آدم شدن منافات ندارد؛ اما در دانشگاه هدف اصلی درس خواندن و تحصیل تربیت و آدم کردن دانش‌جویان نیست؛ بلکه هدف اصلی در آن‌جا تأمین مسائل زندگی خود و مردم است؛ اما حوزه هدف اصلی‌اش آدم کردن افراد است. لذا در حوزه به این جهت بیش‌تر بها داده می‌شود. آیات و روایات که در حوزه خوانده می‌شوند، همگی به آدم شدن افراد توجه می‌دهند. طلبه مرتب ذهنش با این مسئله درگیر است؛ به همین دلیل بیش‌تر احتمال دارد که به این هدف برسد؛ ولی دانش‌جو ذهنش بیش‌تر درگیر مسائل علمی دنیایی است. خصوصاً علومی که از غرب در دانشگاه ترویج شده و رنگ‌مایه اسلامی به خود نگرفته‌اند؛ یعنی علوم آموخته می‌شوند بدون این‌که به مبنای الهی خلقت و نشانه بودن آن‌ها برای خداوند توجه شود. پس حوزه برای آدم شدن مناسب‌تر است.



هدف از بعثت پیامبران (علیهم‌السّلام) این است که ما انسان‌ها به سوی کمال حرکت کنیم و به اخلاقیات و اوصاف الهی نائل گردیم و رنگ خدایی به خود بگیریم، خلاصه این‌که آدم شویم.
مسیر آدم شدن و رسیدن به کمالات انسانی، پیروی از اهل بیت (علیهم‌السّلام) و اسوه قرار دادن آنان می‌باشد. برای طی این مسیر باید طبق برنامه الهی زندگی کنیم.


علم و دانش را به اعتبارهای مختلف می‌توان تقسیم نمود: یکی از ملاک‌های دسته‌بندی دانش، «دینی و غیر دینی بودن» علوم است. علومی ‌که به مسائل دینی مربوط می‌گردند (علوم دینی) و علومی‌که به مسائل دینی مربوط نمی‌گردند (علوم غیر دینی)


اما طبق نظر شهید مطهری (رحمة‌الله‌علیه) همه دانش‌هایی که در خدمت اسلام و مسلمین باشند و به رشد و پیشرفت علمی ‌و دینی و فرهنگی جامعه اسلامی ‌کمک کنند، علوم دینی به حساب می‌آیند و فراگیری آن‌ها مورد تأکید و سفارش و احترام اسلام است؛ البته آن‌چه که مهم است، خلوص نیت و الهی بودن، انگیزه تحصیل است.
پس تحصیل علومی‌ که برای جامعه مفیدند، ‌اگر با انگیزه الهی باشد، بسیار مطلوب و مورد سفارش اسلام می‌باشند. هم‌چنان که تحصیل علومی‌ که مستقیم به دین ربط دارند ـ مانند علوم حوزوی ـ اگر با انگیزه دنیایی باشد، نزد خداوند هیچ ارزشی ندارد و مورد نکوهش اسلام واقع شده است.


در ارزش‌گذاری تحصیل علم و دانش‌اندوزی، نقش عمده بر عهده نیت دانش‌جو است. علم‌اندوزی در صورتی ارزشمند بوده، ما را به سعادت و کمال نهایی نزدیک می‌کند که هدف اصلی از تحصیل آن، نزدیکی به خداوند باشد. در غیر این صورت نه‌تنها تأثیری در سعادت واقعی ندارد، بلکه از نظر نظام اخلاقی اسلام هیچ ارزشی نخواهد داشت.
[۲] مصباح یزدی، محمدتقی، ره توشه (پندهای پیامبر اکرم (صلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم) به ابوذر)، ج۱، ص۶۹، تحقیق و نگارش کریم سبحانی، انتشارات مؤسسه امام خمینی، ۱۳۷۶ ش.



حال روشن است، تحصیل علومی‌ که در جهت ارتقای همه‌جانبه جامعه اسلامی باشند، نه‌تنها با هدف اهل بیت (علیهم‌السّلام) مخالف نیست، بلکه اگر همراه نیت خالص باشد، همسو با این مسیر نیز خواهد بود. اگر تحصیل علم، با این شرایط باشد، هیچ منافاتی با آدم شدن ما ندارد و مخالف رسیدن ما به کمالات نمی‌باشد.

۵.۱ - کلام امام علی

چراکه طبق فرموده امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) هیچ شرفی مانند علم نمی‌باشد و شرافت آدمی‌ در آگاهی اوست.
[۴] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۴، ‌ ص۴۱۴، بیروت، مؤسسة الوفاء، ‌۱۴۰۴، قمری.

ما می‌توانیم نیت خود را در تحصیل علم، الهی کنیم و در کنار تحصیل به تهذیب نفس و خود‌سازی نیز بپردازیم و بدین‌وسیله به سوی کمالات حرکت کنیم.


اگر سرگذشت بسیاری از انسان‌های وارسته را مطالعه کنید، در میان آن‌ها افرادی را خواهید دید که به درجات عالی انسانی و عرفانی نائل گردیده‌اند؛ درحالی‌که دارای دانش حوزوی نبوده‌اند، هرچند نمی‌توان منکر شد که دست‌پروده عالمان ربانی و با ایمان بوده‌اند و خود آن‌ها در پی یافتن سؤال‌های بنیادین دینی از ‌اندیشمندان دینی مستقیماً و یا غیر مستقیم (کتاب) استفاده کرده‌اند.

۶.۱ - بیان چند نمونه

مثلاً دکتر چمران آن عارف شهید، دارای تحصیلات دانشگاهی بود و در رشته فیزیک اتمی مدارج بالای علمی ‌را طی کرده بود. یا می‌توان شهید رجایی، آن انسان وارسته را مثال زد. شیخ رجبعلی خیاط، شهید بابایی و سپهبد صیاد شیرازی نیز بدون این‌که در حوزه علمیه تحصیل کرده باشند، مسیر کمال و آدم شدن را طی نمودند، و در زمان ما این‌گونه افراد کم نیستند.
البته اگر سرگذشت تمام ‌این افراد را بررسی کنید، خواهید یافت که مدام با عالم ربانی در ارتباط بوده‌اند و دست خود را در دست عالمی ‌الهی و خودساخته قرار داده بودند.


مسیر آدم شدن و مسیر تربیت الهی منحصر به حوزه علمیه نمی‌باشد، اگرچه علومی ‌که مستقیم به دین (مبدأ و معاد) مربوط می‌شوند، بهترین و والاترین علوم می‌باشند؛ چون قداست ذاتی دارند و آمدن به حوزه علمیه بهترین مسیر برای کمالات می‌باشد.


هر فردی باید ابتدا علاقه و استعداد خود را بسنجد. اگر استعداد و علاقه وی به رشته‌های دانشگاهی می‌باشد، بهتر است همان مسیر را ادامه دهد و در کنار تحصیل، با کمک علما اخلاق و کتاب‌های اخلاقی به اصلاح نفس خویش نیز بپردازد و نیت خود را در تحصیل الهی نماید؛ اما اگر علاقه و استعداد خود را در علوم حوزوی می‌بیند، می‌تواند به دروس حوزوی بپردازد. البته اگر توانایی و استعداد این را دارد که در هر دو عرصه تحصیل نماید، بسیار مطلوب خواهد بود؛ ولی در این زمینه باید مشورت کنید.


مهم این است که بداند دروس دانشگاهی هیچ منافاتی با مسیر کمالات ندارد و مسیر کمال منحصر به حوزه علمیه نمی‌باشد. هر کس می‌تواند در مسیر زندگی خود نیت خویش را خالص گرداند و کارهایش را الهی نماید و امور خود را با خودسازی همراه نماید و با مطالعه هدفمند و راهنمایی عالمان ربانی و کسب و ارتقای بینش، راه‌های خودسازی را طی کند و به سوی کمال و آدم شدن حرکت نماید.

۹.۱ - بیان یک نکته

البته این نکته را نباید از خاطر دور داشت که در حوزه هدف اصلی تمام درس‌ها تهذیب و تربیت افراد است. همه دروس به این منظور خوانده و تدریس می‌شود که دانش‌پژوهان نخست خود، تربیت اسلامی شوند و بعد جامعه را به این سمت جهت دهند؛ اما دانشگاه هدف اصلی‌اش، مسائل مربوط به زندگی دنیایی مردم است؛ مثلاً هدف اصلی مهندسی ساختن ساختمان، ساختن راه، تأمین انرژی یا ساختن وسایل تکنولوژی است. هدف پزشکی و علوم وابسته، حفظ سلامت بدنی افراد است. هدف علم حقوق، رسیدن افراد به حق دنیایی خودشان است. هدف علم سیاست، اداره جامعه است. تقریباً تمام علوم دانشگاهی جنبه دنیایی دارند؛ به جز رشته کلام، علوم قرآن و علوم حدیث و... که آن‌ها نیز به نوعی حوزوی هستند.
در‌عین‌حال که دانشگاه رفتن با آدم شدن منافات ندارد، اما در دانشگاه، هدف اصلی درس خواندن و تحصیل تربیت و آدم کردن دانش‌جویان نیست؛ بلکه هدف اصلی در آن‌جا تأمین مسائل زندگی خود و مردم است؛ اما حوزه هدف اصلی‌اش آدم کردن افراد است. لذا در حوزه به این جهت بیش‌تر بها داده می‌شود. آیات و روایات که در حوزه خوانده می‌شوند، همگی به آدم شدن افراد توجه می‌دهند. طلبه مرتب ذهنش با این مسئله درگیر است؛ به همین دلیل بیش‌تر احتمال دارد که به این هدف برسد؛ ولی دانش‌جو ذهنش بیش‌تر درگیر مسائل علمی دنیایی است. خصوصا علومی که از غرب در دانشگاه ترویج شده و رنگ‌مایه اسلامی به خود نگرفته‌اند؛ یعنی علوم آموخته می‌شوند بدون این‌که به مبنای الهی خلقت و نشانه بودن آن‌ها برای خداوند توجه شود. پس حوزه برای آدم شدن مناسب‌تر است.



۱. آیین زندگی (اخلاق کاربردی) احمدحسین شریفی، دفتر نشر معارف.
۲. اخلاق ترجمه کتاب الاخلاق، تألیف سیّد عبدالله شبّر، مترجم: محمدرضا جباران، انتشارات هجرت.
۳. به سوی خودسازی، ‌محمدتقی مصباح یزدی، انتشارات مؤسسه امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه).


۱. مطهری، مرتضی، ده گفتار، ص۱۷۲ و ۱۷۳، انتشارات صدرا، ۱۳۶۹ ش.    
۲. مصباح یزدی، محمدتقی، ره توشه (پندهای پیامبر اکرم (صلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم) به ابوذر)، ج۱، ص۶۹، تحقیق و نگارش کریم سبحانی، انتشارات مؤسسه امام خمینی، ۱۳۷۶ ش.
۳. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱، ‌ ص۱۸۳، بیروت، مؤسسة الوفاء، ‌۱۴۰۴، قمری.    
۴. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۴، ‌ ص۴۱۴، بیروت، مؤسسة الوفاء، ‌۱۴۰۴، قمری.
۵. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱، ‌ ص۱۸۳، بیروت، مؤسسة الوفاء، ‌۱۴۰۴، قمری.    




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «آدم شدن با تحصیل علوم غیر دینی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۲/۲۱.    



جعبه ابزار