وصیت امام حسن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: وصیت امام حسن علیهالسلام،
محمد بن حنفیه،
امام حسین علیهالسلام.
پرسش: سفارش امام حسن مجتبی ـ علیهالسلام ـ به محمد حنفیه در مورد
امامت امام حسین ـ علیهالسلام ـ چیست؟
پاسخ:
امام صادق ـ علیهالسلام ـ میفرماید: «
امام حسن بن علی ـ علیهالسلام ـ هنگام فرا رسیدن وفات خود، به قنبر فرمود: ای قنبر! ببین پشت در، مؤمنی از غیر آلمحمد ـ علیهالسلام ـ هست؟ قنبر عرض کرد: خدای تعالی و پیامبر و پسر پیامبرش بهتر میدانند. امام ـ علیهالسلام ـ فرمود: محمد بن علی (محمد حنفیه) را نزد من آور! قنبر میگوید: من رفتم و سفارش
امام ـ علیهالسلام ـ را به محمد گفتم، وی اظهار داشت مگر خبر تازهای پیش آمده؟! قنبر گفت: ابا محمد را اجابت کن که تو را میخواند، محمد بن حنفیه با عجله هر چه بیشتری خود را خدمت حضرت امام حسن ـ علیهالسلام ـ رسانید؛ چون مقابل امام ـ علیهالسلام ـ رسید، سلام کرد. حضرت حسن بن علی ـ علیهالسلام ـ به او فرمود: بنشین که مانند تو شخصی نباید از شنیدن سخنی که سبب زنده شدن
مردگان و مردن زندهها میشود، غایب باشد (آن
سخن وصیت پایان عمر من است که دلهای مرده را زنده میکند و هر زندهای که آن را نپذیرد، در شمار مردگان آید).
وجود خود را همچون ظرفی قرار دهید که
علم و دانش در آن جای گیرد و مانند شعلههای فروزان شبهای تاریک و ظلمانی را روشن کنید؛ با این حال، موجهای تابان روز روشن با هم تفاوت دارند و بعضی از بعضی روشنتر و تابندهترند، (پس اگرچه تو هم برادر من و حسین هستی، اما بدان که من و او
نور تابندهتر خورشید وجود پدر هستیم، با آنکه اگرچه همه بشر از یک اصلاند، ولی تو بهواسطه انتساب به امام علی ـ علیهالسلام ـ باید
علم و کمالت از مردم دیگر تابندهتر باشد) مگر نمیدانی که خدا فرزندان ابراهیم را امام قرار داد؛ ولی بعضی را بر بعض دیگر فضیلت بخشید و به
داود ـ علیهالسلام ـ
زبور را داد، درصورتیکه میدانی محمد ـ صلیاللهعلیهوآله ـ را به چه امتیازی برگزید (
قرآن را به او فرستاد و او را بر خُلق عظیم ستود).
ای محمد بن علی! من از
حسد بر تو نگرانم؛ زیرا خدا حسد را صفت
کفار دانسته و فرموده است: «(بسیاری از
اهل کتاب میخواهند) با وجود اینکه
حق بر آنها روشن شده، بهسبب حسدی که در دل خود دارند، شما را به
کفر برگردانند»؛
مبادا خدای ـ عزوجل ـ
شیطان را بر تو مسلط کند.
ای محمد بن علی! نمیخواهی آنچه را از پدرت (امام علی) درباره تو شنیدهام به تو بگویم؟ گفت: چرا؛ فرمود: شنیدم پدرت ـ علیهالسلام ـ
روز جنگ بصره (جنگ جمل) میفرمود: کسی که میخواهد در
دنیا و
آخرت به من نیکی کند، باید به پسرم محمد نیکی کند...
ای محمد بن علی! نمیدانی که حسین بن علی ـ علیهالسلام ـ بعد از وفات من و بعد از جدایی روحم از پیکرم، امام پس از من است و نزد
خداوند نام او به امامت در
کتاب (
لوح محفوظ یا قرآن) ثبت است و
وارث پیامبر است و این
ارث از پدر و مادرش به او داده شده است، خدا میداند که شما بهترین مردم هستید؛ لذا
محمد ـ صلیاللهعلیهوآله ـ را از میان شما به رسالت برگزید و محمد صلیاللهعلیهوآله،
علی ـ علیهالسلام ـ را انتخاب کرد و علی ـ علیهالسلام ـ مرا به
امامت برگزید و من حسین ـ علیهالسلام ـ را برگزیدم.
محمد بن علی عرض کرد: تو امام و واسطه میان من و محمد ـ صلیاللهعلیهوآله ـ هستی، به خدا من
دوست داشتم که پیش از آنکه این سخن را از تو بشنوم مرده باشم؛ همانا در سرم سخنی است که دلوها نتوانند همه آن را بکشند (آنقدر از فضیلت شما در خاطر دارم که به وصف در نیاید) و ترانه و آهنگ بادها دگرگونش نسازد (یاوهگوییهای دشمنان عقیده مرا نسبت به شما سست نمیکند) آنها مانند نوشته نقطهداری در برگ
کاغذ مزیّنی نقش بسته است، میخواهم اظهارش کنم؛ ولی دریافتم که
قرآن و کتابهای دیگری که پیامبران آوردهاند، بر من پیشی گرفتهاند، و آن سخنی است که
زبان هر گوینده و دست هر نویسنده از ادای آن عاجز است تا آنجا که قلمها تمام شود و کاغذها سیاه شود و باز هم فضیلت شما پایانی ندارد، خدا نیکوکاران را چنین جزا میدهد و هیچ نیرویی جز از خدا نیست.
حسین از همه ما داناتر و از لحاظ خویشتنداری بردبارتر و از جهت خویشاوندی به رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ نزدیکتر است، او پیش از خلقتش
فقیه بوده (یعنی خدا روحش را پیش از تعلق به بدن،
عالم ساخت) و پیش از آنکه زبان باز کند
وحی خدا را خوانده است و اگر خدا در شخص دیگری خیری میدانست، محمد ـ صلیاللهعلیهوآله ـ را برنمیگزید، پس چون خدا محمد ـ صلیاللهعلیهوآله ـ را برگزید؛ و محمد صلیاللهعلیهوآله، علی ـ علیهالسلام ـ را انتخاب کرد و
علی ـ علیهالسلام ـ شما را به
امامت برگزید و شما حسین را، ما تسلیم شدیم و راضی هستیم، کیست که به غیر آن راضی باشد؟ و کیست جز او که در کارهای مشکل خویش تسلیمش شویم»؟!.
پایگاه اسلام کوئست.