ملاک همسر مناسب
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: ازدواج ،
معیارهای انتخاب همسر ، توصیه اولیای الهی.
پرسش: اولیای الهی چه معیارهایی را برای ازدواج توصیه کردهاند؟
پاسخ: اولین گام در انتخاب همسر، شناخت ملاکهای همسر مناسب است که در این مقاله به دو دسته از ملاکها و شرایط لازم و مطلق و ملاکهای غیر ضروری اشاره میشود.
همسر گزینی و تشکیل
خانواده مهمترین رویداد زندگی در دوره جوانی است و تا پایان عمر بر جریان
حیات و
سعادت فرد تاثیر مستقیم میگذارد. انتخاب درست همسر میتواند تا پایان عمر فرد را با طعم
خوشبختی در زندگی دنیوی و لذت سعادتمندی در
آخرت آشنا کند، برعکس چنانچه فرد در انتخاب همسر خود دقت کافی را نکند و در این زمینه دچار خطا شود به غیر از
بدبختی و
تیرهروزی چیز دیگری در انتظار او نخواهد بود، از اینرو با توجه به اهمیت این امر لازم است که فرد تمام تلاش خودش را بکند تا انتخاب مناسبی داشته باشد، چرا که اشتباه در این امر میتواند آسیبهای زیادی را به دنبال داشته باشد و حتی زندگی فرد را برای مدتی تحت تاثیر قرار دهد؛ پس
انسان باید به دور از احساسات زودگذر با چشمانی باز به بررسی تمام جوانب امر بپردازد و تصمیمی عاقلانه و درست بگیرد.
اولین گام برای انتخاب همسر شناخت دقیق ملاکهای همسر مناسب که در زیر به بررسی آن میپردازیم:
از دیدگاه
اسلام برخی از این موارد لازم و ضروری است و به هیچ وجه قابل اغماض نیستند، این شرایط را میتوان به عنوان ملاکهای مطلق دانست که در همه شرایط زمانی و مکانی، برای یک همسر مناسب ضروری است
اما برخی دیگر در مواردی قابل اغماض هستند، بنابراین معیارهایی که در انتخاب همسر باید در نظر گرفته شود دو نوع است.
الف. آنهایی که رکن و اساساند و برای یک زندگی سعادتمندانه حتما لازماند.(شرایط لازم ومطلق که چشم پوشی از آن تحت هیچ شرایطی نباید صورت پذیرد).
ب. آنهایی که شرط
کمال هستند و برای بهتر و کاملتر شدن زندگیاند و بیشتر به سلیقه و موقعیت افراد بستگی دارد.
ایمان و باورهای صحیح مهمترین ویژگی همسر مناسب است، زیرا انسانی که
دین ندارد هیچ ندارد. انسان بیدین در حقیقت مردهی متحرک است و کسی که پایبند به دین (که اصلیترین مسأله زندگی است) نباشد هیچ تضمینی وجود ندارد که پای بند به
رعایت حقوق همسر و زندگی مشترک باشد.
انسان دیندار هرگز نمیتواند با همسر بیدین کنار بیاید و با هم زندگی سعادتمندانهای داشته باشند. روایت شده شخصی درباره انتخاب همسر با
رسول خدا (ص)
مشورت کرد، آن حضرت فرمود:«انکِحْ و علیکَ بِذاتِ الدّینَ» ازدواج کن ولی بر تو باد که با زن دیندار
ازدواج کنی.
در روایات متعدد آمده که هدفتان در ازدواج، مال و زیبایی نباشد، بلکه ایمان و
پاکدامنی همسر را هدف اصلی قرار دهید.
پیامبر (ص) فرمود:« هرگاه کسی با بانویی به خاطر
ثروتش ازدواج کند، خداوند او را به همان ثروت واگذارد (و از بهرههای دیگر محروم سازد) و کسی که با زنی برای جمالش ازدواج کند، امور ناپسندی از او ببیند، و هر کس به خاطر دینش با او ازدواج کند،
خدا او را محروم نکند.»
از دیدگاه آلپورت روانشناس غربی باورهای دینی از جمله ارزشهایی است که سایر ویژگیهای انسان در پرتو آن شگل میگیرد و در واقع آنچه که به زندگی
انسان معنا و جهت میدهد اعتقاد و باوردینی است، حال اگر در زندگی فردی ایمان و دین جایگاهی نداشت، زندگی او خالی از معیار و ملاکی است که بتواند بر اساس آن زندگی خود را معنا ببخشد. از اینرو در
قرآن و متون دینی ایمان و
دینمداری یکی از اساسیترین معیارهای ازدواج محسوب شده است.
بر اساس مضمون این آیه، ازدواج با افراد بیایمان، فرد را از سعادت اخروی باز میدارد، بنابراین چنین ازدواجی نباید صورت پذیرد.
منظور داشتن صفات و خلق و خوهای پسندیده در نظر
عقل و
شرع و رفتارها و تعاملات مناسب در زندگی، سازگاری و مدارا با افراد است. اساس
زندگی زناشویی ، تفاهم و
همکاری است که این امور فقط در پرتو
حسن اخلاق فراهم میشود.
امام علی (ع) میفرماید:«بِحُسْنِ الاْخْلاقِ یَطیبُ الْعَیْشُ» با
خوش اخلاقی ، زندگی نیکو و مطلوب میگردد. ملکات فاضله و
اخلاق کریمه است که باعث
نشاط و شادابی در زندگی شده و دشواریها را برطرف و
اضطرابها و نگرانیها را از بین میبرد و
بداخلاقی جسم و
روح انسان را فرسوده میکند و عامل مهم
پیری زودرس است؛ ازاینرو پیامبر گرامی اسلام(ص) پیوسته در
دعا چنین میفرمود:«اَللّهُمَّ اِنّی اَعُوذُبِکَ... مِنْ زَوْجَةٍ تُشیبُنی قَبْلَ اَوانِ مَشیبی»؛ خدایا! به تو پناه میبرم از همسری که قبل از رسیدن پیری، پیرم کند.
زندگی مشترک زناشویی، دارای فراز و نشیبهایی است که برخورد صحیح با آن نیاز به روحیهای قوی و اخلاقی پسندیده دارد. زن و مرد اگر از این مزیّت، بهرهای نداشته باشند، نمیتوانند با تفاهم و همکاری متقابل بر مشکلات زندگی چیره شده، بار سنگین آن را به مقصد برسانند. چنانچه هر یک از طرفین از اخلاقی نیکو و رفتاری شایسته برخوردار نباشد، طرف دیگر هر چند خوش اخلاق هم باشد، زندگی به کامش تلخ خواهد شد.
از آنجا که اصلاح صفات ناپسند، در صورت ریشهدار بودن آنها، نیاز به تلاش طاقتفرسا و زمانی طولانی دارد، باید از همان ابتدا به صفات اخلاقی همسر توجّه کرد، تا در سایه انتخاب همسری خوشاخلاق، زندگی سعادتمندانهای پی ریزی شود.
حسین بن بشار واسطی به
امام رضا (ع) نامه نوشت که یکی از بستگانم خواستار ازدواج با من است، ولی بداخلاق است؛ حضرت فرمود: اگر اخلاقش بد است، با وی ازدواج نکن.
بنابراین، خوش اخلاقی همسر، نقش مؤثری در زندگی انسان دارد و باید مورد توجه کامل قرار گیرد؛ زیرا آنچه مایه سازش و تحکیم روابط است، حسن خلق است، نه امور مادی، مانند
ثروت و
زیبایی .
برخورداری از
تقوا در حدی که فرد از
گناهانی مانند
زنا و
شرابخواری پرهیز کند و به طور علنی و آشکار مرتکب گناه نشود. این ملاک نیز مطلق است و در صورتی که روشن شود فرد مورد نظر فاقد چنین تقوایی است، برگزیدن او مناسب نخواهد بود.
این شرط نیز جزء شرایط لازم یک همسر مناسب است، بنابراین چنانچه به بیماری جسمی لا علاج یا بیماری شدید روانی دچار باشد، انتخاب او به عنوان همسر، کارکردها و
اهداف مورد نظر ازدواج را تامین نمیکند، به همین جهت، فقها در مواردی از نقصان جسمانی وروانی، ازدواج را قابل فسخ میدانند.
منظور از آن
نجابت و پاکی
خانواده است زیرا ازدواج دختر و پسر تنها پیوند و ترکیب دو فرد نیست بلکه پیوند دو خانواده است و نمیتوان گفت من میخواهم با خود این فرد ازدواج کنم و کاری به خانواده و فامیلش ندارم، زیرا این فرد شاخهای است از این خانواده و از ریشههای همان درخت خانواده تغذیه کرده است و صفات اخلاقی، روحی عقل و جسمی آن خانواده را از راه وراثت و محیط و
عادات به این فرد منتقل کرده است.
پیامبر (ص) در
حدیثی میفرمایند:« إیّاکم و خَضْراءَالدِّمنِ، قیلَ:یا رسول اللَّه و ما خَضراءُ الدِّمَنِ؟ قال:المَرأة الحَسناءُ فی مَنبِت السُّوءِ»؛ از خضراء الدمن (گیاه روییده در میان کثافات) بپرهیزید. گفته شد: ای رسول خدا! خضراءالدمن چیست؟ فرمود: زن زیبارویی که در خانوادهای فاسد رشد کرده است.
امام صادق (ع) به ابراهیم کرخی فرمود:« با دختری ازدواج کن که از ۱ خانواده اصیل و نیک باشد ۲ دارای اخلاق خوب باشد ۳ در او آمادگی برای فرزند دار شدن باشد ۴ شوهرش را در امور
دنیا و
آخرت یاری کند».
در واقع همان نور افکنی است که جاده زندگی را روشن میکند و باید زن و شوهر برای ادارهی زندگی و
تربیت فرزندان از نیروی
عقل و فهم مجهز برخوردار باشند و رشد عقلی کافی پیدا کرده باشند همانطور که
ائمه اطهار ما را از ازدواج با افراد احمق و کم عقل نهی فرمودهاند. امیر مؤمنان
علی (ع) فرمود:« ایّاکُم و تزویجَ الحَمقاء، فانَّ صُحْبَتَها بَلاءٌ و ولَدَها ضِیاعٌ»؛ از ازدواج با زنان کم عقل دوری کنید، چرا که همنشینی با آنها بلا است، و فرزندان آنها دچار تباهی است.
هم چنین
امام صادق (ع) میفرماید:«ایّاکم و تزویج الحَمقاء فَانَّ صُحبَتَها بَلاءٌ و ولدها ضیاع»؛ بپرهیزید از ازدواج با «احمق»! زیرا،
مصاحبت و زندگی با او بلاست و فرزندانش نیز تباه میشوند.
منظور ازاین ملاکها، ملاکهایی است که رعایت آن لازم نیست اما به هر مقدار این ملاکها رعایت شود موجب سازگاری بیشتر همسران میشود. این ملاکها رکن اساسی نیستند و چنانچه در ملاکهای اصلی دختر و پسر با هم هماهنگ باشند، بدون آنها نیز زندگی قابل قبول ممکن است.
از آنجا که یکی از تناسبهایی که باید مورد توجه دختر و پسر قرار گیرد، تناسب فرهنگی است اگر
خواستگار مورد نظر از شهرستانی است که با
فرهنگ و سطح فرهنگی و اجتماعی شما و خانوادهتان هم افق است و از تناسب کافی برخوردارید مشکلی را ایجاد نخواهد کرد ولی اگر از دو فرهنگ متفاوتی هستید که ممکن است به تعارض منجر شود و پایههای زندگی مشترکتان را سست میکند، بهتر آن است که از آن صرف نظر کنید. این موضوع و تشخیص آن بستگی به اندکی تحقیق و بررسی و آشنایی بیشتر با سطح فرهنگی شهرستان مورد نظر است و میتوان آن را در جلسات گفتگو و رفت و آمد به آنجا روشن کرد.
بین زیبایی، به ویژه زیبایی زن، و افزایش جاذبه جنسی ارتباط معناداری وجود دارد، اما با وجود اهمیتی که عنصر زیبایی دارد، نمیتوان آن را معیاری ضروری به شمار آورد؛ چرا که اگر فرد حتی با زیباترین دختر دنیا
ازدواج کند، بعد از مدتی این زیبایی برای وی عادی میشود و دیگر آن جلوه اولیه را نخواهد داشت.
جذابیت ظاهری گسترهای بیش از سالهای نخست زندگی مشترک را در بر نمیگیرد. ضمن این که زیبایی یک معیار و اندازه معین و قانون استاندارد ندارد، بلکه تا حدودی به سلیقه افراد بستگی دارد. حتی ممکن است فردی در نظر کسی زیبا باشد و در نظر دیگری زشت.
نکته مهمی که باید مورد توجه قرار گیرد این است که هر چند زیبایی معیاری ضروری به حساب نمیآید، ولی طرفین در مجموع باید از لحاظ زیبایی و قیافه ظاهری مورد پسند یکدیگر باشند و برای همدیگر جذابیت داشته باشند. در هر صورت زیبایی و تناسب ظاهری در حفظ و تقویت
عفت و
ایمان تأثیر دارد؛ زیرا اگر همسر فرد از حد نصاب کافی برای زیبایی برخوردار باشد، چشم و فکر و عمل وی متوجه دیگران نخواهد شد و
حسرت زیبایان بیگانه را نخواهد خورد و خدای ناکرده به همسرش خیانت نخواهد کرد.
میزان تحصیلات را نمیتوان به مثابه عامل اصلی و معیار ضروری در انتخاب همسر در نظر گرفت؛ زیرا برخورداری از سطوح عالی تحصیلاتی همواره مستلزم برخورداری از سطوح عالی بینش و نگرش نیست. ضمن این که افزایش سطح معلومات گاه تنزل سطح اخلاقی افراد را به همراه میآورد. (غرور علمی،
حسادت ، حق ناپذیری،
مجادله و...).
البته معمولاً تحصیلات بالا با فهم و شعور و درک بالای افراد از زندگی همراه است مخصوصاً وقتی که افراد گرفتار
غرور و
خودپسندی و دیگر صفات مذموم اخلاقی نشوند. بنابراین میتوان تحصیلات بالا را به عنوان یک امتیاز به حساب آورد. لذا معمولاً توصیه میشود که تناسب تحصیلی طرفین رعایت شود. یعنی ازدواج یک فرد بیسواد و یا دارای تحصیلات کم با فردی که تحصیلات بالایی دارد توصیه نمیشود. اما در هر صورت این معیار را نمیتوان معیاری ضروری به حساب آورد.
همسانی اجتماعی که می تواند در قالب
وحدت نژادی، قومی، طبقه اجتماعی، محل سکونت و... تصور شود، به نزدیکتر شدن افق فکری زوجین و سازگاری بیشتر آنها منجر میگردد. ولی معیاری اصلی نیست زیرا:
همسانی دختر و پسر در معیارهای اساسی، تأثیر اختلاف اجتماعی را تا حدود بسیاری کاهش می دهد.
در آنجا که دو طرف از لحاظ معیارهای اساسی
انتخاب همسر هماهنگ نباشند، صرف اشتراک اجتماعی مشکلی را حل نمیکند و برعکس در موقعیت هایی که همسران از جهت معیارهای اصلی، همسان باشند، ناهماهنگی اجتماعی تأثیری جدی بر تزلزل
خانواده نخواهد داشت.
اسلام هماهنگی اجتماعی همسران را به عنوان عاملی ضروری در نظر نگرفته و حتی در مواردی آن را نادیده گرفته است. مثل تأکید پیامبر (ص) به ازدواج
زینب بنت جحش با
زید بن حارثه ، و یا ازدواج بعضی از
ائمه (ع) با
کنیزانی که به ظاهر شأن اجتماعی پایینی داشتند ولی مقام و منزلت معنوی آن بانوان باعث شد که لایق مقام مادری
معصومین (ع) باشند.
دختران از لحاظ زیستی چند سال زودتر از پسران به
بلوغ جنسی میرسند، همان گونه که زنان زودتر از مردان قابلیت باروری را از دست میدهند و تمایلات جنسی در مردان دیرتر از زنان فروکش میکند. از این رو، دختران باید چند سال زودتر از پسران
ازدواج کنند تا از اوایل دورهای که هیجانات جنسی و قابلیت باروری در آنها بروز میکند، شوهردار باشند و در آخر دوره نیز تقریباً همزمان با شوهران خود از فعالیتهای جنسی فاصله گیرند.
علاوه بر این، خانمها به خاطر سختیهای دوران
بارداری ،
زایمان ،
شیردهی و مشکلات
تربیت فرزندان معمولاً زودتر از مردان شکسته میشوند. ضمن این که تقریباً در همه جوامع مردان مسئول اصلی تأمین مخارج مالی خانوادهاند؛ و این باعث میشود تا زمانی که از جهت اقتصادی آمادگی تأمین و اداره خانواده را نداشته باشند، نتوانند ازدواج کنند، اما از ناحیه دختران این الزام اقتصادی وجود ندارد و آنها میتوانند پس از بلوغ ازدواج کنند.
بر اساس نکات فوق بهتر است سن مرد آماده برای ازدواج از سن زن چند سالی بیشتر باشد. اما چنانچه زوجین از جهت معیارهای اصلی انتخاب همسر، مثل اخلاق و ایمان دارای هماهنگی لازم باشند، و با آگاهی از پیامدهای ناهمسانی سنی ازدواج کنند، صرف ناهمسانی سنی نمیتواند زمینه ساز اختلاف و ناسازگاری شود. به عبارت دیگر تفاوت سنی بین دختر و پسر، یکی از معیارهای ضروری به حساب نمیآید.
به یاد داشته باشید گل بیخار خداست، بنابراین در انتخاب همسر واقعنگر باشید و نقاط ضعف و قوت فرد مورد نظر را در کنار یکدیگر بررسی کنید وسپس از ویژگیهای او معدل گیری کنید و با دقت بررسی کنید که آیا با این معدل فرد مورد نظر می تواند همسر مناسبی برای شما باشد یا نه.
برای اینکه بتوانید به یک تصمیم صحیح و عاقلانهای برسید بهتر است با افراد مورد اعتماد خویش، والدین، یا اقوام نزدیک دلسوز و عاقل و دارای تجربه
مشورت کرده و با دقت کافی تصمیم مناسبی اتخاذ فرمایید.
سایت پرسمان دانشجویی.