معنای نسخ
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: نسخ، ناسخ و منسوخ، شناخت.
پرسش: نسخ به چه معنی است؟
پاسخ: شناخت ناسخ و منسوخ قرآن از همان عهد نخست
اسلام در میان مسلمانان اهمیتی ویژه داشت؛ زیرا آگاهی به آن، از جمله مقدمات لازم برای فهم کتاب خدا و استنباط احکام الهی به شمار میآمد.
شناخت ناسخ و منسوخ قرآن از همان عهد نخست
اسلام در میان مسلمانان اهمیتی ویژه داشت؛ زیرا آگاهی به آن، از جمله مقدمات لازم برای فهم کتاب خدا و
استنباط احکام الهی به شمار میآمد.
واژه نسخ در لغت به معانی مختلفی آمده است.
از جمله به معنی زائل ساختن، از بین بردن و تبدیل کردن؛
چنانکه میگویند: «نسخت الشمس الظل»؛ یعنی آفتاب سایه را از بین میبرد.
واژه «نسخ» در میان
صحابه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و مسلمانان دوران بعد، بیشتر به همین معنی استعمال شده است.
بنابراین ممکن است نسخ در پدیدههای طبیعت و
ادیان هم اتفاق بیفتد.
به عنوان مثال، اگر دینی از بین برود و
دین دیگری جایگزین آن شود، نسخ است. یا اگر پیامبری وفات کند و نبی دیگری جایگزین او شود، نسخ است.
واژه نسخ به همین معنی (تبدیل کردن و جایگزین نمودن و از بین بردن) در
قرآن آمده است: «مَا نَنْسَخْ مِنْ آیَةٍ اَوْ نُنْسِهَا نَاْتِ بِخَیْرٍ مِنْهَا اَوْ مِثْلِهَا اَلَمْ تَعْلَمْ اَنَّ اللَّهَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ؛
هر حکمی را نسخ کنیم یا نسخ آن را به تأخیر اندازیم، بهتر از آن، یا همانند آن را میآوریم. آیا نمیدانستی که خداوند بر هر چیز توانا است؟!».
نسخ در اصطلاح، رفع و برداشتن حکمی از احکام ثابت دینی در اثر سپری شدن وقت و مدت آن است.
به عبارت دیگر نسخ در اصطلاح، رفع و برداشتن یک حکم است ـ که برحسب ظاهر، اقتضای
استمرار و دوام داشته است ـ و جایگزین کردن
حکم دیگر، به گونهای که اجتماع آن دو حکم با هم ممکن نباشد؛ خواه تنافی بین دو
آیه حکم، ذاتی باشد یا به خاطر دلیل خارجی.
به عنوان مثال، یک معلم در جلسه
امتحان میخواهد به دانشآموزان ۲ ساعت وقت بدهد، ولی برای اینکه سرعت
عمل آنها بیشتر شود، میگوید: تا یک ساعت دیگر برگههای امتحانی را تحویل دهید، اما خودش میداند که بعد از یک ساعت این دستور خود را لغو و زمان را تمدید خواهد کرد.
علامه طباطبایی در این باره میفرماید:
نسخ در قرآن مجید بیان انتهای زمان حکم منسوخ است، به این معنی که مصلحت
جعل و وضع حکم اولی، مصلحتی موقتی و محدود باشد و طبعاً اثر آن نیز ـ که حکم است ـ محدود و موقت میشود، پس از چندی حکم دومی پیدا شده و خاتمه یافتن مدت اعتبار حکم اولی را اعلام میکند.
به عبارت دیگر، نسخی که به
خدا نسبت داده میشود، چیزی است که به حسب نگرش ظاهری ما نسخ شمرده میشود؛ ولی قانون نسخ شده از نظر
علم الهی از همان آغاز موقت و محدود بوده، لکن مصالح ایجاب میکرده که خداوند پایان زمانی آن
حکم را تا اعلام حکم بعدی پنهان دارد.
از این روی، حقیقت
نسخ از ناحیه خداوند، تأخیر در بیان زمان پایان یک حکم و قانون است که به خاطر حکمتهایی صورت میگیرد، نه پیدایش رأی جدید؛ چراکه تبدل رای در
ذات خدا محال است.
اما اگر قانون و
تشریع از همان آغاز محدود به زمان معینی معرفی شده باشد، رفع این حکم پس از انقضای مدت آن، نسخ محسوب نمیشود؛ همانگونه که برداشتن حکم در موارد ضرر، حرج و اضطرار یا مصالح و ضرورتهای دیگر نیز نسخ شمرده نمیشود؛ زیرا تعریف نسخ بر آن صادق نیست و همة این موارد از قبیل تبدیل موضوع است و نه رفع حکم.
به عبارت دیگر، در این موارد حکم جدید برای موضوع جدید آمده، و موضوع قبلی به کلی از بین رفته است؛ به عنوان مثال اگر
روزه واجب است، برای شخص مریض
حرام شود، این عنوان نسخ نیست؛ بلکه موضوع
وجوب روزه «انسان مکلف سالم» است و موضوع حرمت روزه «انسان مریض» است. پس موضوع عوض شد، نه اینکه حکم نسخ شده باشد.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «معنای نسخ»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۹/۱۱.