مدگرایی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پرسش : برای مبارزه با "مدگرایی" چه باید کرد؟نمایه: مدگرایی،
مدل،
جوانان،
الگو،
تقلید،
مدپاسخ :
جای هیچ شک و شبهه نیست که
انسان به دنبال مدل،
الگو است و این مسئله از گرایش های فطری انسان است و نمی توان با آن مبارزه کرد.
قرآن کریم با
تقلید و پیروی آگاهانه از الگوها موافق است. آن چه ممنوع است تقلید ناآگاهانه و کورکورانه است.
قهرمان جویی یا قهرمان پرستی یکی از جلوه های روانی است که در سرشت اولیه ی بشر نهاده شده است. بشر همواره در تکاپو و جست و جوی گمشده ی خویش است. در جست و جوی قهرمانی پر شکوه و جلال و
پیشوایی در خور
ستایش. "قهرمان پرستی" را اصولاً یکی از تجلیات اصیل روانی انسان دانسته اند که در
فطرت و نهاد انسان حضوری بارز دارد".
با نگاهی گذرا به
قرآن، الگوهای فراوانی را پیدا می کنیم: حضرت
یوسف علیه السلام اسوه ی ایستادگی در برابر شهوات، حضرت
ابراهیم علیه السلام قهرمان
توحید، حضرت
نوح علیه السلام اسوه ی
مقاومت و
پایداری، حضرت
یعقوب علیه السلام اسوه ی
صبر و
تحمل و حضرت
اسماعیل علیه السلام الگوی
ایثار و حضرت
خاتم صلی الله علیه وآله اسوه ی حسنه و مقتدای همه.
"عملی ترین و پیروزمندانه ترین وسیله ی
تربیت، تربیت کردن با یک نمونه ی عملی و سرمشق زنده است.
الگو به مردم عرضه می شود تا هر کس به اندازه ی ظرفیت و استعدادش از آن شعله ی فروزان نور بر گیرد.
اسلام سرمشق دادن را بزرگترین وسیله ی
تربیت می داند.
برای پاسداری از
الگوهای مناسب و مطلوب و مبارزه با مدلهای نامطلوب دو کار ضروری به نظر میرسد:
۱. تبیین الگوهای مطلوب و شناساندن آنها به جوانان جامعه.
۲. اثبات عقلانی نبودن
تقلیدهای کورکورانه و پیرویهای ناآگاهانه برای جوانان.
همان گونه که ارائهی رفتارهای مطلوب و اشاره به مسائل مختلفی که میتواند در اطراف مدل مورد نظر مطرح شود، جذّابیت
رفتار مطلوب را افزایش میدهد، پرسش در جهات مختلف الگوهای ناصواب نیز میتواند زمینه ی مبارزه با آن را فراهم سازد.
بررسی آثار و پیامدهای الگوهای تازه برای آنان که می اندیشند، نقش مؤثّری دارد و چنان چه به طور کامل شناخته شود، می تواند در جاذبه ی الگوها تأثیر بگذارد. اگر جوان بداند پوشیدن لباس خاصی با رنگ و اندازه و چسبندگی مخصوص، روغن زدن افراطی به موهای سر و... باعث بی ارادگی
انسان می شود و زمینه ی خودباختگی را فراهم می سازد، هیچ گاه قدم در این راه نخواهد نهاد؛ زیرا خواهد فهمید که این کار هیچ گونه منفعتی نداشته و صرفاً برای پسند و
لذّت دیگران بوده است و هویت گمشدهای را دنبال کرده که هیچ گاه پیدا نخواهد کرد، و در نتیجه کورکورانه راهی را انتخاب نمی کند. به جای این که دیگران را ملاک
قضاوت قرار دهیم باید به خود بیابیم. هر کسی باید خودش باشد؛ آن گونه که استعداد دارد و توانایی دارد که استعدادها را شکوفا سازد.
اصولاً کسانی که خلأیی در
شخصیت خویش احساس می کنند، به دنبال امتیاز گرفتن از دیگران هستند تا به نحوی خلأ موجود را پر کنند. وقتی از آنها سؤال می شود چرا این گونه موهای تان را سامان داده اید، نمی گویند این گونه راحت تریم، بلکه می گویند دیگران بهتر می پسندند و در واقع از پسند دیگران
احساس رضایت مندی می کنند. هر چه دیگران بخواهند، او همان را انجام می دهد. وقتی انسانی این گونه رشد کرد، به خاطر خواست دیگران تن به کاری می دهد که بسیار زیان بخش است و چون دیگران نمی خواهند، از کارهایی روگردان می شود که بسیار پر
منفعت است. عقربه ی وجودی چنین فردی به سویی می چرخد که دیگران می خواهند. چرا انسان خودش نباشد؟ برهنگی فرهنگی از مهمترین معضلات زندگی انسان است. کسی که به دنبال هویت از دست رفته اش نباشد از مزایای انسانی بی بهره است.
بنابراین مدهای مختلف چنان چه بر اساس تشخیص سود و آثار مطلوب خودشان پذیرفته شوند، هیچ اشکالی ندارد. امّا چنان چه نوعی خودباختگی و پیروی خفّت بار به دنبال داشته باشد، مطرود است. هر کس باید ابتدا به دنبال
ابتکار باشد. خطّ،
شعر و یا
هنر دیگری را به کار گیرد که خود می پسندد. دلیلی ندارد که ما خود را به چیزی که خواسته ی دیگران است محدود کنیم. اگر جوان به این نکته برسد، بی چون و چرا هیچ چیزی را نمی پذیرد.
۱. جی،
آلن مارلت، مارتا آ. پری، روانشناسی
تقلید: روشهای الگوگزینی، ترجمه ی
سیامک رضا مهجور،
پروین غیاثی جهرمی، (انتشارات رهگشا).
۲.
فاطمه صفری، الگوی اجتماعی پایگاه و نقش
زن مسلمان در جامعه ی اسلامی، (سازمان تبلیغات اسلامی).
سایت اندیشه قم