عوامل گسترش گناه در جامعه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: گناه، فساد، جامعه، تبلیغ دین.
پرسش: آیا گناه و معصیت در جامعه ما به دلیل طریقه نادرست تبلیغ دین نیست؟ اگر به این دلیل نیست، چرا غربیها فقط با شنیدن این که دروغ زشت است دروغ نمیگویند؛ ولی ما دروغ میگوییم؟
پاسخ: برخی عواملی که باعث گسترش فساد و گناه در جامعه میشود، عبارتاند از: روش نادرست تبلیغ دین، مشکلات اقتصادی، ناهماهنگی دستگاههای تبلیغی، کمرنگی امر به معروف و نهی از منکر، کوتاهی افراد در امر دینپژوهی، ضعف عملی و هماهنگ نبودن گفتار و عمل، تربیت خودمحورانه، و رعایت نکردن احکام حلال و حرام در جامعه.
در میان همه موجودات،
انسان ویژگیهایی دارد که سایر موجودات ندارند و یکی از آن اختصاصات، تربیتپذیری اخلاقی و ... است. در سرشت انسان قوایی وجود دارد که انسان را از عالم طبیعت سیر میدهد تا به جایی میرساند که در وهم نمیگنجد و این سیر با تربیت صحیح به نتیجه میرسد.
یکی از اساسیترین هدفهای انبیای الهی، مسئله تربیت و انسانسازی است که برای رسیدن به این
هدف مهم، از شیوههای مختلف تبلیغ استفاده میکردند و در راستای این هدف همیشه کسانی بودند که با جان و دل پیامها را میپذیرفتند و مطیع فرمان الهی بودند و کسانی هم بودند که به سبب موقعیت خود و پافشاری در راه باطل، مقابل
پیامبران الهی ایستادگی میکردند.
تبلیغ دین یعنی گستراندن ارزشهای الهی و رساندن پیام
وحی به جایجای جامعه بشری و آموزاندن معارف شریعت به تودههای مردم و پروراندن و پیراستن اندیشهها و دلها از علایق مادی و
وسوسههای شیطانی و نیز مهیا ساختن روح انسانها برای بازگشت به اصل خویش و دیدار با
پروردگار.
پاسخ را در دو سؤال جداگانه بیان میکنیم.
الف) آیا
گناه و معصیت در جامعه ما به خاطر طریقه نادرست تبلیغ دین نیست؟
در جواب باید گفت که متأسفانه گسترش گناه و فساد در جامعه تا حدودی به دلیل طریقه نادرست تبلیغ میباشد و این به دلیل عدم هماهنگی دستگاههای تبلیغاتی کشور میباشد؛ البته باید متذکر شویم که هرچند روحانیت مسئولیت بسیار بزرگی در تبلیغ دین دارد، اما روحانیت یک قشر کمی از این دستگاه تبلیغاتی میباشد و با توجه به گسترش وسایل ارتباط جمعی و رسانهای، یک قشر محدود نمیتواند جوابگوی طیف وسیعی از
تهاجم فرهنگی را عهدهدار باشد؛ ازاینرو تبلیغ دین منحصر در تبلیغ مبلغین
حوزه علمیه بر منابر نیست؛ بلکه این رسالت بر عهده سازمانهای مختلف میباشد که عبارتاند از صدا و سیما، مطبوعات و جراید کثیرالانتشار، دانشگاهها، مدرس و معلمان و ... و چهبسا بعضی از این موارد اثرگذارتر از تبلیغ یک روحانی است؛ زیرا دائمی و همیشگی میباشند و مردم هم با آنها همواره سروکار دارند و از طرف دشمن کمتر مورد
تهمت و شایعه قرار میگیرند.
مواردی که باعث گسترش
فساد در جامعه میشود، عبارتاند از:
یکی از موارد مهم که مردم یک جامعه را به سوی گناه سوق میدهد، فقر اقتصادی
خانواده میباشد؛ زیرا فقر باعث میشود که
ایمان در جامعه ضعیف شود و چیزی که باعث جلوگیری فرد از گناه است، همان ایمان و تقواست که مهمترین دشمن ایمان و
تقوا فقر و بدبختی اجتماعی میباشد.
حضرت علی (علیهالسّلام) به فرزندش
محمد بن حنفیه فرمود: «
یا بنی! انّی اخاف علیکَ الفقرَ فاستعذ بالله مِنهُ، فانَّ الفَقر منقصه للدّینِ، مدهشَه للعقلِ، داعیه للمقتِ»؛
ای فرزند من! از تهیدستی بر تو هراسناکم. از فقر به خدا پناه ببر، که همانا
فقر، دین انسان را ناقص و
عقل را سرگردان، و عامل دشمنی است.
یکی دیگر از دلایل گناه و معصیت در جامعه، سستی و کوتاهی خود افراد جامعه در امر دینپژوهی میباشد. اگر کسی
دین اسلام را با بررسی و اقامه برهانهای عقلی قوی بپذیرد، ایمان و مقابله فرد در مقابل تهاجمات نفسانی و شیطانی هم به همان نسبت افزایش مییابد؛ اما متأسفانه در جامعه فعلی ما به این امر مهم کمتر توجه میشود.
یکی از دلایل عدم موفقیت تبلیغ دین عدم هماهنگی دستگاههای تبلیغاتی میباشد و به دلیل اینکه کارهای فرهنگی به هم متصل و زنجیرهوار میباشد؛ لذا گفتار و عمل همه این دستگاهها باید با هم هماهنگ باشد و از تناقض پرهیز نمایند؛ مثلاً روحانی چیزی میگوید و صدا و سیما درست برعکس آن را میگوید.
واقعیت این است که جلوگیری از گناه تنها به عهده دولت نمیباشد؛ بلکه تمام افراد یک جامعه اسلامی مسئول بوده و باید به مسئله
امر به معروف و
نهی از منکر توجه جدی شود؛ زیرا جامعه به منزله یک پیکر است که به قول
سعدی:
چو عضوی به درد آورد روزگار ••• دگر عضوها را نماند قرار
کسی که در این جامعه
زندگی میکند به هیچ شکلی نمیتواند به گناه و معصیت بی توجه باشد.
قال الباقر (علیهالسّلام): «بئسَ القومَ قَومٌ یعیبون الامرَ بالمعروف و النّهی منَ المنکرِ»؛
امام باقر (علیهالسلام) فرمودند: بد مردمی هستند آنان که
امر به معروف و
نهی از منکر را
عیب میدانند.
چیزی که در
تبلیغ و جذب افراد بسیار مؤثر است، هماهنگی گفتار و
عمل مبلغ میباشد؛ بلکه عمل کردن به مسائل
اسلام در جذب افراد مؤثرتر از گفتار است که متاسفانه یکی از دلایل دینگریزی افراد و
جوانان جامعه عدم هماهنگی گفتار و
عمل بعضی از وعاظ و مقامات حکومتی میباشد.
قال الصادق (علیهالسّلام): «
کونوا دعاه الناسِ باعمالکم و لاتکونوا دُعاه بالسنتکُم»؛
امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: به وسیله
اعمال صحیح مردم را دعوت کنید و نه با زبانهایتان.
برخی والدین بدون اینکه
دین خود را از دینشناسان بگیرند از خود و از روی
استبداد چیزهایی را به دین نسبت میدهند و با
خانواده خود برخورد میکنند که اثر منفی دارد.
سؤال: چرا یک غربی فقط با شنیدن اینکه دروغ زشت است،
دروغ نمیگوید؛ ولی ما این مسائلی را رعایت نمیکنیم؟
در پاسخ به این پرسش باید گفت اولاً این نیاز به بررسی و تحقیقی میدانی دارد و نسبت دادن و مقایسه بدون بررسی دقیق صحیح نیست.از سوی دیگر، مغالطهای وجود دارد و آن اینکه اینگونه نیست که غربیها دروغ نگویند یا اینکه مقید به مسائل اخلاقی باشند.این همه مفاسد اخلاقی از قبیل
همجنسبازی،
قتل و کشتار و استعمار کشورهای ضعیف و غیره که در اقصی نقاط
دنیا به وجود میآید، به دست همین به اصطلاح غربیها رخ میدهد.
و حال اینکه آنچه که از
انجیل استنباط میشود، همه،
مسیحیت را دین
صلح و
دوستی میدانند؛ اما آنچه که از غربیها دیده میشود، عداوت و
دشمنی با کشورهای ضعیف است.
بله! بعضی از صفات اخلاقی ستوده در اسلام وجود دارد که غربیها هم خود را مقید به عمل به آن صفات میدانند؛ اما
عمل آنها ریشه دینی ندارد و عمل به آن صفات خوب برای کسب ثواب اخروی نیست و اصولاً ریشه عمل به چنین صفاتی را باید در جاهای دیگری جستوجو کرد.
بعضی از عوامل عمل به چنین صفاتی عبارتاند از:
سود بیشتر این اعمال به خاطر کسب سود بیشتر در طول زمان به صورت یک
فرهنگ در آمده است.غرب برای اینکه از نیروی کار نهایت استفاده را در تولید بکند، عواملی را که باعث افزایش تولید میشود، تبلیغ میکند و رفتهرفته این عوامل به صورت یک فرهنگ و
عادت درمیآید؛ مثل
نظم و انضباط در کار، یا انجام بدون عیب کار، که برای به دست آوردن بازار و در نهایت سود بیشتر است.
قوانین سخت برای رعایت نظم و انضباط در کار:
یکی دیگر از عوامل عمل به بعضی صفات که در اسلام پسندیده است، قوانین سخت و جریمههای سنگینی است که غربیها برای افراد خاطی در نظر گرفتهاند و افراد به دلیل
ترس از جریمه، خود را ملزم به رعایت چنین صفاتی میدانند. (با مشاوره بعضی از اساتید مؤسسه امام خمینی که در آمریکا دکترای خود را اخذ کردهاند.)
کسانی که در غرب
زندگی میکنند، همانند دیگر افراد، انساناند و دارای صفات انسانی، هرچند در
مذهب اعتقاد درستی ندارند؛ ولی دلیل نمیشود که بهطورکلی از صفات خوب به دور باشند و ممکن است در بعضی صفات انسانی فرهنگ جا افتادهای داشته باشند. این سخن کلیت ندارد؛ اینطور نیست که ما مسلمانها همه دورغگو، کمکار، بیانضباط و ... هستیم، ولی دیگران اینگونه نیستند. چنین سخنی اگرچه رایج است، اما ریشهای ندارد و اگر همه داشته باشد، منشأ مغرضانهای دارد.
بسیاری از انسانهای پاک، وارسته، اهل تهذیب نفس و کار و تلاش و علم و فنآوری مسلماناند که
غرب با این همه ادعا قادر نیست یکی همچون آنان را بپرورد.
ــ
امام خمینی از جمله اشخاص است که ضمن داشتن مرحله بالای علمی،
قدرت و شعور سیاسی، پاکی درون و نجابت و
تقوا هم داشت و نظم ایشان مثالزدنی، است.
ــ
شهید چمران که از یاران
امام بود هم، انسان صالح و با ایمانی بود، هم جز و چند مغز برتر هستهای
جهان به شمار میآمد و....
میان مردم عادی هم انسان اهل رعایت مسائل دینی فراوان یافت میشود.جدا از اینکه نباید توقع داشت همه مردم پاک و معصوم و بیعیب و نقس باشند و قضاوت در مورد افراد باید طبق ظرفیتها، محیط، شرایط و صورت بپذیرد.
۱. جوانان و تهاجم فرهنگی، محمد کاویانی، نشر مرکز مدیریت حوزه علمیه قم.
۲. پرورش روح، محمد شفیعی مازندارانی، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۰.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «عوامل گسترش گناه در جامعه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۴/۳۱.