• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عقبة بن ابی‌معیط

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: عقبة بن ابی‌معیط، پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله.

پرسش: آیا این مطلب درست است که عقبة بن ابی‌معیط ـ به دلیل رعایت نشدن تساوی در تقسیم غنائم جنگی در بین لشکر اسلام ـ به‌صورت پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ تُف کرده بود؟ و آیا این مرد به‌وسیلۀ علی علیه‌السلام کشته شد؟

پاسخ: عقبة بن ابی‌معیط، از جمله مشرکانی است که در دوران حضور پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ در مکه مکرمه همراه تعدادی دیگر از قریشیان تلاش بسیاری جهت ناکام گذاردن دعوت ایشان نمود. او به اشکال مختلف به آزار و اذیت پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ پرداخت. بنا بر گزارشی عقبه در جریانی اسلام آورد؛ اما به تحریک برخی یاران قریشی خود با اهانت به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، از اسلام سر باز زده و به ایجاد مانع در مسیر تبلیغ پیامبر روی آورد. آزار و اهانت‌های عقبه نسبت به پیامبر اسلام تا آن‌جا پیش رفت که پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ وعده مجازات او را دادند؛ به همین دلیل پس از این‌که در جنگ بدر به اسارت مسلمانان درآمد، به دستور پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ و به دست حضرت علی علیه‌السلام یا عاصم بن ثابت مجازات گردید.



موضوع مطرح‌شده در این پرسش کشته شدن عقبة بن ابی‌معیط به فرمان پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ و به دست امام علی علیه‌السلام است. ضروری است پیش از پرداختن به علت کشته شدن این شخص، پس از اسارت او در جنگ بدر، به گوشه‌ای از شخصیت و نقش او در مواجهه با دعوت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله اشاره نموده، سپس کشته شدن این شخص به دست امام علی ـ علیه‌السلام ـ را مورد بررسی قرار دهیم.


گفته شده است، ابومعیط پدر عقبه از قبیلۀ قریش نبوده؛ بلکه او در اصل از شهر صفوریه از کشور اُردن است که ابوعمرو بن امیة بن عبد شمس، او را به مکه آورده و او را فرزندخوانده خود قرار داد.
گزارشی دیگر حکایت از آن دارد که ابوعمرو از غلامان امیه بود و امیه او را به فرزند خواندگی خود درآورد.
در هرصورت، از گزارش‌های متعدد به‌دست می‌آید که فرزندان ابومعیط به‌دلیل فرزند خواندگی منتسب به قریش گردیده‌اند؛ چنان‌که این مسئله از دید قریشیان مخفی نبوده است؛ لذا زمانی که عقبه فرزند ابومعیط خود را به قریش منتسب می‌نماید، عمر بن خطاب در برابر او موضع گرفته و او را قرشی نمی‌داند.


عقبة بن ابی‌معیط به کار شراب‌فروشی در مکه اشتغال داشت.


از عقبه سه فرزند پسر و دو دختر بر جای ماند. فرزندان پسر او؛ یعنی عماره، ولید و خالد از کسانی بودند که پس از فتح مکه اسلام آوردند.


رفتار فرزندان عقبه حکایت از آن دارد که گویا دشمنی آنان با اسلام به‌ویژه با اهل بیت علیهم‌السلام را از پدر خود به ارث برده‌اند.

۵.۱ - عمارة بن عقبه

به‌گونه‌ای که نقل شده است، عمارة بن عقبة وظیفۀ جاسوسی برای حکومت معاویه و یزید را در کوفه بر عهده داشت. نام او در میان کسانی است که علیه حجر بن عدی شهادت داده و راه را برای به شهادت رساندن این صحابی پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ توسط معاویه هموار ساخت؛

۵.۲ - ولید بن عقبه

اما ولید بن عقبه که به فسق معروف است، از جمله کسانی بود که معاویه را به خون‌خواهی عثمان تحریک می‌کرد.
[۱۲] زرکلی، خیرالدین، الأعلام، ج ‌۸، ص ۱۲۲، دارالعلم للملایین، بیروت چاپ هشتم، ۱۹۸۹م.
او قبل از کشته شدن خلیفه سوم، ولایت کوفه را عهده‌دار بود. فسق و فجور و بی‌توجهی او به قوانین شرع، کار را به اعتراض مردم کشاند که سرانجام به برکناری وی از ولایت کوفه و حد خوردن او توسط حضرت علی علیه‌السلام انجامید.


عقبة بن ابی‌معیط، از جمله مشرکانی بود که مانعی جدی در برابر دعوت پیامبر اسلام به‌شمار می‌آمد. او که به‌عنوان سفیه‌ترین مردان قریش شناخته شده بود. به شهادت بسیاری از منابع تاریخی به همراهی چند تن از اشراف قریش (مانند ابوجهل و تعدادی دیگر از مشرکان مکه) از هیچ اقدام خصمانه و توهین‌آمیزی نسبت به پیامبر اسلام ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ فروگذار نکرده است.

۶.۱ - ریختن فضولات گوسفند

گفته شده زمانی که پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ در مسجدالحرام مشغول عبادت بوده و به سجود رفته بود، عقبة بن ابی‌معیط در حرکتی اهانت‌آمیز فضولات گوسفند بر سر مبارک رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله انداخت، در این هنگام است که حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها به کمک پدر شتافته و زوائد را از سر او کنار زد.

۶.۲ - ریختن فضولات حیوانات

پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ حتی در خانۀ خود نیز از شرارت دسته‌ای از قریشیان که عقبه نیز در میان آنان بود، در امان نبود. گزارش شده است که عقبه برای آزار پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله فضولات حیوانات ذبح‌شده را بر در خانه ایشان می‌انداخت، و پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ در آن زمان میان شرورترین همسایه‌ها زندگی می‌کرد.

۶.۳ - انداختن عبا به گردن پیامبر

در برخورد دیگری از عقبه با پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ آمده است که عقبة بن ابی‌معیط عبای خود را به گردن پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ انداخت تا جایی که مردم گمان بردند بر اثر این کار پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ کشته شده‌اند.

۶.۴ - انداختن آب دهان

بلاذری می‌گوید: عقبه بن ابی‌معیط در جریانی شهادت به یگانگی خداوند داد؛ سپس به پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ اهانت کرده و آب دهان به‌صورت مبارک آن حضرت انداخت.
اهانت‌ها و آزارهای عقبة بن ابی‌معیط نسبت به پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ به‌قدری زننده است که خاطر هر انسانی از شنیدن آن‌ رنجیده و مکدر می‌شود؛ به همین دلیل در یادآوری رفتارهای این شخص به این مقدار بسنده می‌نماییم.


اکنون با توجه به آنچه راجع به شخصیت و رفتار عقبة بن ابی‌معیط ذکر گردید، باید گفت که مجازات او منحصر به اهانت به پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ و دشنام دادن به او نبوده، اگرچه این امر نیز جُرمی بزرگ شمرده شده که در دین مبین اسلام برای مرتکب آن مجازات مرگ در نظر گرفته شده است؛ اما باید عوامل دیگری را نیز در کشتن عقبه دخیل دانست.

۷.۱ - ارتداد

شاید یکی از عوامل مجازات عقبه ارتداد او باشد؛ چراکه در برخی از منابع تاریخی و تفسیری سخن از اسلام آوردن و سپس برگشت عقبة از اسلام به‌میان آمده است. این عمل را در اصطلاح فقهی ارتداد می‌گویند. مجازات و عقوبتی که در احکام اسلام برای مرتد در نظر گرفته شده، اعدام است.

۷.۲ - تحریک افراد ضد پیامبر

از دیگر جرایم این شخص که استحقاق مجازات او را مسجل می‌نماید، تحریک افراد برای مقابله با رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله و ایجاد مانع در برابر دعوت ایشان است. در این زمینه روایت شده است که افرادی از قریش مانند حارث بن عامر، حکیم بن حزام، ابو‌البختری و علی بن أمیة بن خلف‌ از رویارویی با پیامبر اکراه داشتند؛ اما عقبه و ابو‌جهل و نضر بن حارث با متهم نمودن آنان به ترس، آنها را وادار به حضور در جنگ بدر و رویارویی با پیامبر و مسلمانان نمودند.

۷.۳ - مانع‌تراشی در تبلیغ

از دیدگاه قرآن کریم افرادی مانند عقبة بن ابی‌معیط که به صورت‌های مختلف به رویارویی با دین خدا و رسول او روی آورده بودند، سزاوار مرگ هستند. شاید این امر به‌دلیل ایجاد مانع در برابر تبلیغ و نشر دین توسط چنین افرادی است. به همین دلیل است که پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ در بیانی، دشمنی عقبه با خدا را گوشزد نموده و سبب مجازاتش را این امر می‌داند.


براین‌اساس باید گفت در شرایطی که مسلمانان به پیروزی کامل نرسیده بودند و کماکان با دشمنان ـ چه از مشرکین و کفار ـ در نبرد به‌سر می‌بردند، می‌بایست موانع پیروزی آنان و نشر دعوت اسلام برطرف گردد. به همین جهت برخورد پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ با افرادی که با اسلام معارضه داشته‌اند، در شرایط مختلف متفاوت بود. پیامبراکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ پس از فتح مکه و استقرار و تثبیت حکومت از کشتن بسیاری از افراد (مانند ابوسفیان و همسر او و همچنین وحشی قاتل حمزه سیدالشهدا و برخی دیگر) چشم‌پوشی نمودند؛ اما در آن شرایط، یعنی پیش از فتح مکه، رها کردن و بخشیدن برخی افراد جنایت‌کار که در واقع شأنی از ریاست و شرافت قبیله‌ای را نیز همراه داشتند، تقویت جبهه مقابل را به دنبال داشت.


سخن دیگری که در این پرسش مطرح شده و لازم است روشن شود، انتساب کشته شدن این فرد به‌وسیله [[|حضرت علی ـ علیه‌السلام ـ]] است. قبل از هر چیز و فارغ از درستی و یا نادرستی این انتساب باید یاد‌آور شد که اطاعت از پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ در همه شئون زندگی از افتخارات و فضایل امام علی علیه‌السلام به شمار می‌رود. ضمن این‌که اجرای حدود الاهی به دستور پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ توسط ایشان نشان از ایمان والا و شأنیت حضرت علی ـ علیه‌السلام ـ برای پذیرش این وظیفۀ الاهی است. اما این که واقعاً این شخص به دست حضرت علی ـ علیه‌السلام ـ کشته شده باشد، منابع تاریخی گزارش‌های متفاوتی ارائه نموده‌اند.


در انتساب کشته شدن عقبه به دست امام علی ـ علیه‌السلام ـ به موارد زیر اشاره می‌کنیم:

۱۰.۱ - اول

برخی منابع هیچ اشاره‌ای به مُجری فرمان پیامبر ننموده‌اند. برخی منابع قرن سوم تا هفتم هجری قمری عاصم بن ثابت را متولی اعدام عقبه یاد کرده‌اند.

۱۰.۲ - دوم

و تعدادی از منابع متأخرتر نیز ابتدا نام عاصم بن ثابت و سپس حضرت علی ـ علیه‌السلام ـ را در این خصوص برده‌اند. (۳۸۱ه)

۱۰.۳ - سوم

ولی شیخ صدوق (متولد ۳۰۵ یا ۳۰۶ یا ۳۰۷ و متوفی ۳۸۱ هجری قمری) روایتی را در «أمالی» («فِی کَلَامٍ کَانَ بَینَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ ـ علیه‌السلام ـ وَ بَینَ الْوَلِیدِ بْنِ عُقْبَةَ فَقَالَ لَهُ الْحَسَنُ ـ علیه‌السلام ـ لَا أَلُومُکَ أَنْ تَسُبَّ عَلِیاً ـ علیه‌السلام ـ وَ قَدْ جَلَدَکَ فِی الْخَمْرِ ثَمَانِینَ سَوْطاً وَ قَتَلَ أَبَاکَ صَبْراً بِأَمْرِ رَسُولِ اللَّهِ ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ فِی یوْمِ بَدْر»)
[۳۹] شیخ صدوق، الأمالی ص ۴۹۰، کتابچی، تهران، چاپ: ششم، ۱۳۷۶ش.
و نیز ابن اعثم (متوفی ۳۱۴) در کتاب «الفتوح» نقل می‌کند که تصریح دارد بر این‌که امام علی ـ علیه‌السلام ـ عقبة بن ابی‌معیط ـ پدر ولید بن عقبه ـ را به دستور پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله در روز بدر کشته است.


۱. زمخشری، جارالله، ربیع الأبرار و نصوص الأخیار، ج ‌۱، ص ۱۵۳، مؤسسه اعلمی، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.    
۲. خوارزمی، ابوبکر، الأمثال المولدة، ص ۳۱۰، مجمع ثقافی، ابوظبی، ۱۴۲۴ق.    
۳. اصفهانی، ابوالفرج، الأغانی، ج ‌۱، ص ۴۵، دار احیاء تراث عربی، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.    
۴. ابن حمدون، محمد بن حسن، التذکرة الحمدونیة، ج ‌۷، ص ۱۱۳، دار صادر، چاپ اول، بیروت،۱۴۱۷ق.    
۵. دمیری، کمال‌الدین، حیاة الحیوان الکبری، ج ‌۱، ص ۲۷۹، دارالکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.    
۶. ابن عبد البر، یوسف بن عبداللّه،‌ الاستیعاب فی معرفة الأصحاب‌، ج ‌۳، ص ۱۱۴۴، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.    
۷. ابن اثیر، عز الدین، أسدالغابة فی معرفة الصحابه، ج ‌۳، ص ۶۳۹، دار الفکر، بیروت، ۱۴۰۹ق.    
۸. بلاذری، احمد بن یحیی، أنساب ‌الأشراف، تحقیق:زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج ‌۵، ص ۲۵۴، دارالفکر، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.    
۹. طبری، أبوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، ج ۵، ص ۲۶۹، تحقیق:ابراهیم، محمد أبوالفضل، دارالتراث، بیروت، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق.    
۱۰. ابن عبد البر، یوسف بن عبداللّه،‌ الاستیعاب فی معرفة الأصحاب‌، ج ‌۴، ص ۱۵۵۳، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.    
۱۱. بلاذری، احمد بن یحیی، أنساب ‌الأشراف، تحقیق:زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج ‌۲، ص ۲۹۰، دارالفکر، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۷ق    
۱۲. زرکلی، خیرالدین، الأعلام، ج ‌۸، ص ۱۲۲، دارالعلم للملایین، بیروت چاپ هشتم، ۱۹۸۹م.
۱۳. ابن اثیر، عز الدین، أسدالغابة فی معرفة الصحابه، ج ‌۴، ص ۶۷۶، دارالفکر، بیروت، ۱۴۰۹ق.    
۱۴. مقریزی، تقی‌الدین، إمتاع ‌الأسماع، ج ‌۶، ص ۲۳۰، دارالکتب العلمیة، بیروت چاپ اول، ۱۴۲۰ق.    
۱۵. بلاذری، احمد بن یحیی، أنساب ‌الأشراف، تحقیق:زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج ‌۱، ص ۱۲۵، دارالفکر، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.    
۱۶. بیهقی، ابو بکر احمد بن الحسین، دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشریعة، تحقیق:قلعجی، عبدالمعطی، ج ۲، ص ۲۷۴ ۲۸۰، دارالکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، ۱۴۰۵ق.    
۱۷. بلاذری، احمد بن یحیی، أنساب ‌الأشراف، تحقیق:زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج ‌۱، ص ۱۲۵، دارالفکر، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.    
۱۸. مقریزی، تقی‌الدین، إمتاع ‌الأسماع، ج ‌۴، ص ۱۲۸، دارالکتب العلمیة، بیروت چاپ اول، ۱۴۲۰ق.    
۱۹. بلاذری، احمد بن یحیی، أنساب ‌الأشراف، تحقیق:زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج ‌۱، ص ۱۳۷ و ۱۳۸، دارالفکر، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.    
۲۰. اندلسی، ابوحیان محمد بن یوسف، البحر المحیط فی التفسیر، ج ‌۸، ص ۱۰۱، دارالفکر، بیروت، ۱۴۲۰‌ق.    
۲۱. واحدی، علی بن احمد، أسباب نزول القرآن، ص ۳۴۴، دارالکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول،۱۴۱۱‌ق.    
۲۲. طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۱۹، ص ۲۶۲، دارالمعرفه، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.    
۲۳. دروزة، محمد عزت، التفسیر الحدیث، ج ‌۳، ص ۷۸، دار إحیاء الکتب العربیة، قاهره، ۱۳۸۳‌ق.    
۲۴. ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، زاد المسیر فی علم التفسیر، ج ‌۳، ص ۳۱۹، دار لکتاب العربی، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.    
۲۵. صالحی شامی‌، محمد بن یوسف، سبل‌الهدی، ج ‌۲، ص ۴۶۹، دارالکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.    
۲۶. بلاذری، احمد بن یحیی، أنساب ‌الأشراف، تحقیق:زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج ‌۱، ص ۱۳۸، دارالفکر، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.    
۲۷. طبری، أبوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، ج ۲، ص ۴۳۰، تحقیق:ابراهیم، محمد أبوالفضل، دارالتراث، بیروت، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق.    
۲۸. بلاذری، احمد بن یحیی، أنساب ‌الأشراف، تحقیق:زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج ‌۱، ص ۲۹۲، دارالفکر، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.    
۲۹. مقریزی، تقی‌الدین، إمتاع ‌الأسماع، ج ۱، ص ۸۸، دارالکتب العلمیة، بیروت چاپ اول، ۱۴۲۰ق.    
۳۰. مائده (۵)، آیه ۳۳.    
۳۱. مقریزی، تقی‌الدین، إمتاع ‌الأسماع، ج ۱۰، ص ۵، دارالکتب العلمیة، بیروت چاپ اول، ۱۴۲۰ق.    
۳۲. بلاذری، احمد بن یحیی، أنساب ‌الأشراف، تحقیق:زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج ‌۱، ص ۱۴۸، دارالفکر، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.    
۳۳. طبری، أبوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، ج ۲، ص ۴۵۹، تحقیق:ابراهیم، محمد أبوالفضل، دارالتراث، بیروت، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق.    
۳۴. ابن اثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ، ج ‌۲، ص ۷۴، دار صادر دار بیروت، بیروت ۱۳۸۵ق.    
۳۵. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج ‌۱، ص ۱۱۴، مؤسسة الأعلمی، بیروت چاپ دوم، ۱۴۰۹.    
۳۶. ابن جوزی، عبدالرحمن، المنتظم، ج ‌۳، ص ۱۲۱، دارالکتب العلمیة، بیروت چاپ اول، ۱۴۱۲ق.    
۳۷. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج ‌۳، ص ۳۰۵ و ۳۰۶، دارالفکر، بیروت ۱۴۰۷    
۳۸. ذهبی، شمس‌الدین، تاریخ ‌الإسلام، ج ‌۲، ص ۶۵، دارالکتاب العربی، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.    
۳۹. شیخ صدوق، الأمالی ص ۴۹۰، کتابچی، تهران، چاپ: ششم، ۱۳۷۶ش.
۴۰. شیخ صدوق، محمد بن علی، الأمالی ص ۵۷۹.    
۴۱. ابن اعثم کوفی، الفتوح، تحقیق:علی شیری، ج ۲، ص ۴۴۳، دارالأضواء، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «عقبة بن ابی‌معیط»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۶/۱۹.    






جعبه ابزار