نضر بن حارث
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: نضر بن حارث، عقبة بن ابیمعیط.
پرسش: دلیل بریدن سر نضر بن حارث توسط امام علی ـ علیهالسلام ـ به دستور پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ چیست؟ آیا این جریان حقیقت دارد یا خیر؟
پاسخ: در برخی منابع تاریخی از کشته شدن نضر بن حارث به دست
حضرت علی علیهالسلام پس از اسارتش در جنگ بدر سخن به میان آمده است. گفته شده است این شخص که از سرسختترین معاندان و دشمنان قریشی پیامبر اسلام ـ صلیاللهعلیهوآله ـ به شمار میآمد، پس از جنگ بدر در منطقه اثیل یا صفراء به دست حضرت علی کشته شده است. اما از طرفی دیگر گزارشهایی نیز یافت میشوند که تنها فرد کشته شده بعد از اسارت در جنگ بدر را عقبة بن ابیمعیط میدانند. بدین جهت و به اضافه شواهد و قراین دیگر باید در گزارشهای کشته شدن نضر پس از اسارت تردید نمود. اما آنچه مسلم است آن است که این شخص که از مهمترین عناصر شعلهافروز جنگ بدر و تحریککنندگان سایر قریشیان است، در این واقعه جان خود را چه در صحنه جنگ و چه بعد از اسارت از دست داده است و به مجازات
اعمال مجرمانهای که نسبت به پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ و مسلمانان داشت، رسید؛ لذا از این پس در منابع تاریخی هیچ نامی از وی پس از واقعه بدر دیده نمیشود.
گفتنی است که منابع تاریخی در مورد افرادی که پس از اسارت در
جنگ بدر به دست مسلمانان کشته شدهاند، آمار یکسانی ارائه ننمودهاند.
در بیشتر گزارشها نام دو نفر که عقبة بن ابیمعیط و نضر بن حارث میباشند، آمده است.
برخی منابع شخص دیگری را به نام مطعم بن عدی به آنان افزودهاند،
و برخی دیگر نیز نقل نمودهاند که تنها عقبة بن ابیمعیط بعد از اسارت کشته شده است.
بنابراین باید گفت که بحث کنونی میتواند بر دو محور اساسی استوار باشد:
نخست، پذیرش گزارشهای کشته شدن نضر بن حارث پس از اسارت و دلیل کشته شدن اوست؛
دوم، تردید در واقعه و نقد گزارشهای یادشده است.
منابعی که کشته شدن نضر را پس از اسارتش در
بدر گزارش نمودهاند، عنوان مینمایند که:
نضر بن حارث در
جنگ بدر به اسارت
مقداد بن اسود درآمده است. پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ در مسیر بازگشت مسلمانان از جنگ بدر به مدینه، در منطقه اثیل
و یا در صفراء
دستور کشتن او را میدهد. اما مقداد با عنوان نمودن اینکه او اسیر من است، مانع از کشتن او میشود. گویا مقداد با مطرح کردن این سخن قصد فدیه گرفتن جهت
آزادی او را داشت؛ اما در نهایت
پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله کشتن نضر را به حضرت علی ـ علیهالسلام ـ سپرده و آن حضرت دستور ایشان را به اجرا درآورد.
حال با پذیرش این دسته از گزارشها باید دید به چه دلیل نضر بن حارث میبایست پس از اسارت برخلاف سایر اسرا کشته شود. پاسخ به این پرسش منوط به بررسی
شخصیت و عملکرد نضر بن حارث که در سرانجام او تأثیرگذار بود، میباشد.
نضر بن الحارث بن علقمة بن کلدة بن عبد مناف، از
شیاطین قریش، مردی ظالم، فتنهانگیز و از شدیدترین افراد قریش در دشمنی و تکذیب پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ و از زنادقه قریش به شمار میرفت. او همواره قریش را بر عداوت پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ تحریک و تحریض مینمود تا از آزار ایشان غافل نشوند. خود او نیز پیوسته پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ را رنجانیده و با آن حضرت دشمنی میکرد. نضر، صاحب نظر و اطلاع از حکایات فارسیان بوده و با مسیحیان و یهودیان نیز ارتباط داشت. در معارضه و مخالفت او با پیامبر آمده است که هرگاه پیامبر صلیاللهعلیهوآله،
تبلیغ رسالت مینمود و کلام خدا را بر مردم میخواند، او نیز در مقابله با ایشان قصه
رستم و اسفندیار و داستانها و حکایات پادشاهان عجم را بازگو میکرد.
نضر بن حارث تلاشهای بیوقفهای را همراه تعدادی از قریشیان مانند عقبة بن ابیمعیط در ممانعت از تبلیغ رسالت پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ انجام میداد. از جمله این تلاشها یاری جستن آنان از یهودیان مدینه بود. یهودیان پیشنهاد طرح سؤالاتی از پیامبر را به آنان دادند. انتظار پیامبر برای دریافت
وحی در خصوص پاسخ به پرسش آنان شیوع حرفهای توهینآمیز مردم قریش و بیاعتمادی برخی به پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ گردید که موجبات رنجش ایشان را فراهم نمود.
او با تحریک افرادی از قریش چون أبوأحیحة سعید بن العاص بن أمیة که از سران صاحب نفوذ قریش بوده و از تعرض به پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ نهی مینمود، موجب تغییر موضع این شخص گردیده، او را در ردیف دشمنان پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ قرار داد. نتیجه عملکرد نضر بن حارث نیرومندتر شدن جبههی قریش علیه پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ بود.
نضر نهتنها برخی از یاران پیامبر را در مکه شکنجه و آزار میداد،
بلکه از اقدام عملی علیه پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ نیز دریغ نمیکرد. گزارش شده است که نضر بن حارث در جریانی قصد جان پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ را کرده بود؛ اما با عنایت پروردگار،
ترس و وحشت بر او مستولی گشته و نتوانست نیت پلید خود را به اجرا درآورد.
نضر بن حارث از جمله طراحان و همپیمانان نقشهی قتل پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ در دارالندوة شناخته شده است. این توطئه با آگاه شدن پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ و خوابیدن حضرت علی ـ علیهالسلام ـ در بستر ایشان با ناکامی مواجه گردید.
گفته شده است در جریان محاصره مسلمانان و بنیهاشم در
شعب ابیطالب نویسندهی پیماننامه، نضر بن حارث بوده است که پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ به همین دلیل او را
نفرین نموده و در نتیجه دست او از کار افتاد.
در نهایت باید گفت، او از آتشافروزان
جنگ بدر به شمار میآید. او همراه عقبه و
ابوجهل با نسبت ترس دادن به افرادی چون حارث بن عامر، حکیم بن حزام، و أبا البختری، و علی بن أمیة بن خلف که از حضور در جنگ بدر اکراه داشتند، آنان را ناگزیر به شرکت در این
جنگ نمودند.
نضر بن حارث در جنگ بدر نهتنها از برپاکنندگان این
فتنه و خشونت بود، بلکه اسناد تاریخی او را یکی از کسانی دانستهاند که عهدهدار اطعام قشون مشرکان و یکی از پرچمداران قریش در این جنگ بود.
در عداوت و کینهجویی او نسبت به پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ همین بس که
ابن عباس میگوید: هشت
آیه از آیات سورهی قلم دربارهی او نازل شده است، بهویژه این آیه که میفرماید: «
إِذا تُتْلی عَلَیْهِ آیاتُنا قال أَساطِیرُ الْأَوَّلِینَ»؛
چون آیات ما بر او خوانده میشود، میگوید اسطورههای نخستین است. و همهی آیاتی که در آنها این لفظ آمده است.
بنا بر آنچه گفته شد، نضر بن حارث کارنامهای سرشار از دشمنی با پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ و اسلام داشت. او به دلیل ایجاد مانع در مسیر تبلیغ رسالت، تحریک افرادی از قریش برای جنگ با پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ و آتشافروزی و حتی تلاش برای کشتن پیامبر ...، عنصری خطرناک برای اسلام و
مسلمان و مانعی جدی برای تبلیغ
دین بود. در شرایطی که
اسلام هنوز همچون نهالی نورس و در حال رشد و گسترش بود، و مسلمانان هنوز آسیبپذیر بودند، ضرورت داشت تا دشمنان معاند و توطئهگر که تهدیدی جدی برای جان پیامبر و مسلمانان بودند و مانعی در مسیر تبلیغ دین به شمار میآمدند، از میان برداشته شوند. شاید بتوان گفت از عوامل سرسخت و جدی در مقابله با پیامبر، اسلام و مسلمانان نضر بن حارث و عقبة بن ابیمعیط بودند که بنا بر این گزارشها هر دو نیز پس از اسارت از میان تمام اسیران اعدام گردیدند.
حال پس از ارائه این گزارشها باید گفت، اساساً حادثهی کشته شدن این شخص بعد از اسارت به دست حضرت
امام علی علیهالسلام به دلایل مختلفی مورد تردید است. از جمله این دلایل میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
همانگونه که قبلاً اشاره شد، برخی تاریخنگاران معتقدند که بهجز
عقبة بن ابیمعیط کسی دیگر بعد از اسارت در جنگ بدر کشته نشده است.
و حتی برخی نیز ادعا کردهاند که نضر نهتنها کشته نشد، بلکه اسلام آورده است
که البته این ادعا به دلایلی مردود است؛ مانند تشابه اسمی نضر با برادر دیگرش که در
فتح مکه اسلام آورده است.
مکان کشته شدن او تردیدها را بیشتر میکند.
برخی مکان کشته شدن او را در صفرا گفتهاند.
و برخی از اثیل (جایی بین بدر و صفرا)
نام بردهاند.
و این دو منطقه (صفرا و اثیل)، قبل از عِرق الظبیة است که عقبة بن ابیمعیط در آن کشته شد.
واقدی در «مغازی» مینویسد: «چون پیامبر از بدر بیرون آمد و به محل أثیل رسید. اسیران را پیش آن حضرت آوردند ... مقداد گفت: این اسیر من است. پیامبر فرمود: گردنش را بزن! و آنگاه گفت: خدایا!
مقداد را به فضل خودت بینیاز گردان!
علی بن ابی طالب نضر را در أثیل با شمشیر کشت».
اگر این سند تاریخی را تجزیه کنیم. پی میبریم که نضر اسیر مقداد بوده، و آنگاه در أثیل کشته شده است. اثیل از نظر جغرافیایی قبل از عرق الظبیة قرار دارد که عقبة بن ابیمعیط در آن کشته شده است. درصورتیکه پیامبر آن محل را ترک کرد و به عرق الظبیه رسیده و بنای کشتن عقبه را داشت، عقبه نباید در اعتراض به قصد پیامبر چنین بگوید: «و از میان همه اسیران من باید کشته شوم»؟!
چراکه نضر قبل از او در اثیل باید کشته شده باشد و همچنین باید به او پاسخ داده میشد که قبل از تو نضر هم کشته شده است که چنین چیزی گزارش نشده است.
گفته شده است بعد از کشته شدن او، دختر یا خواهرش اشعاری سروده است و در آن نامی از محل کشته شدن او برده شده است که پیامبر پس از شنیدن آنها متأثر گشته و عنوان نموده است، اگر این اشعار را قبلاً شنیده بودم، او را میبخشیدم.
زبیری به ساختگی بودن ابیات منسوب به دختر نضر بن حارث اشاره مینماید.
در ابیات مذکور مضامینی وجود دارد که نه با
تاریخ زندگی نضر مطابقت دارد و نه با روح مسلمانی آن دوران؛ زیرا در این اشعار نضر به «قهرمانی بزرگوار و کریم» ستوده شده که لااقل در ارتباط با مخالفتهای او با
محمد صلیاللهعلیهوآله برخلاف اسناد تاریخی است.
نضر را از میان همه کسانی که کشته شدند به پیامبر نزدیکتر خوانده و برای
آزادی شایستهتر که اصلاً با توجه به شناختی که ما از شرکتکنندگان بدر داریم مطابقت نمیکند، و عکس آن هم مشهود است.
او شدیداً از کسانی که او را کشتند، ابراز ناراحتی میکند که چرا ارحام و پیوند را بریدید؟ و این در واقع به صراحت محکومیت
حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله و علی بن ابیطالب ـ علیهالسلام ـ است؛ لذا چهطور ممکن است با این فرازها پیامبر را به
گریه وادارد و اظهار تأثر کند؟!
تمرد مقداد از دستور پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ مبنی بر کشتن او و یا تسلیمش برای کشتن با عنوان نمودن اینکه او اسیر من است، قابل تأمل میباشد.
در هر صورت جای هیچ تردیدی نیست که
نضر بن حارث از مهمترین افراد قریش در عداوت با پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ و اسلام بوده و یکی از شعلهور کنندگان جنگ بدر است که به صورت فعالانه در آن شرکت داشت. اما اینکه او در این جنگ در میدان نبرد و یا پس از اسارت به دست
حضرت علی علیهالسلام کشته است، جای تأمل است. بههرحال آنچه مسلم به نظر میآید
مرگ او در این واقعه است؛ زیرا با تفحص و جستوجو در منابع تاریخی اثر و نامی از این شخص پس از این تاریخ یعنی
جنگ بدر، در وقایع و اتفاقات آینده دیده نمیشود.
پایگاه اسلام کوئست.