شرط قبولی نماز نزد خدا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: حضور قلب، نماز.
پرسش: چه نمازی در نزد خدا مورد قبول است؟ آیا این نمازی که ما میخوانیم و بیشتر فکرمان در جای دیگری است، مورد قبول است؟
پاسخ: نماز بیحضور قلب، نماز حقیقی نیست و وقتی
نماز از حقیقت و
باطن خود جدا شد و به صورت یک
عمل بیروح درآمد، تمام فوایدی که در
آیات و
روایات، برای نماز آمده، در چنین نمازی وجود ندارد و چهبسا باعث دوری از خدا هم بشود.
بدون
حضور قلب، آثار لازم بر نماز مترتب نخواهد شد. اینگونه نمازها نهتنها عامل بازدارنده در برابر گناه نیست، چهبسا سبب خودبینی و خودبزرگبینی هم بشود؛ چراکه با نماز خواندن، یک احساس کاذب در جهت
قرب به خدا پیدا میشود و این احساس کاذب، سبب دوری از خداوند متعال میشود که خود بلایی عظیم است.
البته نکته مهم این است که حضور قلب از شرایط صحت نماز نیست؛ یعنی با نبودن حضور قلب نماز
باطل نمیشود و از لحاظ فقهی اشکال ندارد؛ ولیکن چنین نمازی، قالبی و بیفضیلت بوده و اثر معراجی خود را نداشته و بالا نمیرود.
پرستش، از نیازهای اساسی انسان است. پرستش یعنی حالتی که انسان از ناحیه باطنی خود به حقیقتی که او را آفریده است و خود را در قبضه قدرت او میبیند، توجه داشته باشد و خودش را نیازمند و محتاج او ببیند.
عبادت، قطعنظر از هر فایده و اثری که داشته باشد، خود یکی از نیازهای روحی بشر است و انجام ندادن آن سبب عدم تعادل و
اضطراب در
روح است.
در میان
عبادات، نماز جایگاهی ویژه دارد. به گونهای که این عمل به عنوان رکن اساسی دین معرفی شده است
و این جایگاه رفیع، به خاطر نقش و تأثیرگذاری شگرف آن در
آرامش روح و روان، دور نگه داشتن انسان از پلیدیها و آثار تربیتی آن است. اگر انسان نماز را با شرایطی که شارع مقدس بیان فرموده است، انجام دهد، خصلتها و فضیلتهای انسانی در وجودش زنده میشود و
انسان را به سوی تربیت عالی بشری رهنمون میگرداند.
خداوند متعال در
قرآن کریم میفرماید: «
وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ»؛
«نماز را به پادار، که همانا نماز انسان را از هر کار زشت و منکری باز میدارد».
البته وقتی نماز این خاصیت را خواهد داشت که انسان آن را با آداب و شرایط خاص خودش به جا آورد و نماز را کامل و درست انجام دهد و با حال معنوی و معرفت ویژه، این عبادت روحنواز را انجام دهد.
امام علی (علیهالسلام) میفرماید: هر که نماز را با معرفت به
حق به جای آورد، آمرزیده است.
بنابراین خاصیت بازدارندگی نماز به دلیل همان توجه قلبی به خدا و فرمان او و خاصیت معنوی نماز است و هر قدر انسان نماز را بیشتر با
حضور قلب و توجه به معنا و
فلسفه نماز و محتوای آن بخواند، به همان اندازه برای او سازندهتر و به حالش مفیدتر خواهد بود و اگر انسان بخواهد بداند که از نماز چهقدر بهره میبرد، باید ببیند نماز تا چه اندازه در عمل و رفتار او اثر گذاشته است.
در ضرورت تحصیل
حضور قلب، همین بس که بدانیم نماز بیحضور قلب، نماز حقیقی نیست و وقتی نماز از حقیقت و باطن خود جدا شد و به صورت یک عمل بیروح درآمد، تمام فوایدی که در
آیات و
روایات، برای نماز آمده، در چنین نمازی وجود ندارد و چهبسا باعث دوری از خدا هم بشود.
(البته این بدان معنا نیست که ما نماز را ترک کنیم) چراکه انسان دراین حالت فکر میکند که به وظیفهاش
عمل کرده است و حال آنکه نمازی بدون روح رابه درگاه
خالق منان فرستاده است.
احادیث فراوانی بر این مطلب تصریح میکنند که میزان قبولی نماز، بستگی به میزان
حضور قلب در نماز دارد.
امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: «
ان العبد لَیُرفعُ لُه مِن صلاتِهِ نصفُها او ثُلُُثُها او رُبُعها او خُمسها و ما یَرفَعُ له الاّ ما اَقبلَ علیه بقلبه؛
همانا از نماز انسان نصفش، ثلثش، ربعش، خمسش بالا برده میشود و آن مقداری از نماز که توجه قلبی داشته باشد بالا برده میشود».
در روایت دیگر
امام باقر (علیهالسلام) میفرماید: «بهتر است که توجه قلبی در نمازت داشته باشی؛ پس همانا آن مقدار از نمازت که با توجه قلبی خواندهای، محسوب میشود».
بنابراین بدون حضور قلب، آثار لازم بر نماز مترتب نخواهد شد. اینگونه نمازها نهتنها عامل بازدارنده در برابر
گناه نیست، چهبسا سبب خودبینی و خودبزرگبینی هم بشود؛ چراکه با نماز خواندن، یک احساس کاذب در جهت
قرب به خدا پیدا میشود و این احساس کاذب، سبب دوری از خداوند متعال میشود که خود بلایی عظیم است.
البته دانستن این مطلب بسیار ضروری است که حضور قلب از شرایط صحت نماز نیست؛ یعنی با نبودن حضور قلب، نماز
باطل نمیشود و از لحاظ فقهی اشکال ندارد؛ ولیکن چنین نمازی، قالبی و بیفضیلت بوده و اثر معراجی خود را نداشته و بالا نمیرود.
و مطلب مهمتر اینکه به دلیل نبودن توجه و حضور قلب نمیشود این
عبادت واجب را ترک کرد و از انجام دادن آن سرباز زد؛ بلکه انسان باید در هر شرایط و حالی، نماز خود را به جا آورد و سعی کند که هر روز میزان حضور قلب و توجه خود را در نماز و دیگر عباداتش افزایش دهد؛ چراکه همین مقدار نماز بدون روح و حضور قلب هم از تأثیرگذاری به دور نبوده و اثر وضعی خود را دارد و پس از مدتی اثر خود را خواهد گذاشت و نمازگزار را از گناه باز خواهد داشت. (اینکه ما اظهار میداریم که نمازمان با حضور قلب نیست، مشخص میکند که ما کاملاً با آن بیگانه نیستیم؛ یعنی نمیتوانیم بگوییم کاملاً نمازمان بیروح و بدون حضور قلب است. شاهد آن اینکه در همین حد حضور قلب کم نیز فرق زیادی بین افراد بانماز و بینماز است. پس باید سعی کنیم حضور قلبمان را زیاد کنیم).
«روایت شده که جوانی از
انصار، پشت سر
پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) نماز میخواند، ولی مرتکب
فحشا میشد. این خبر را به پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) رساندند، حضرت فرمود: سرانجام، نمازش او را از گناه باز میدارد. چیزی نگذشت که توبه کرد».
تحصیل حضور قلب از امور ممکن و مهمی است که با تمرین و ممارست به دست خواهد آمد. دانستن مراتب حضور قلب، تمرین و استمرار داشتن همراه با
پیشرفت و ترقی در رتبههای آن، انسان را به مراتب عالی حضور قلب و توجه خواهد رساند.
مرتبه اول حضور قلب این است که:
شخص نمازگزار باید بداند که با خداوند متعال سخن میگوید و
حمد و ثنای او میکند.
افزون بر مرحله قبلی، به معانی کلمات و اذکار نیز توجه داشته باشد و بداند که چه میگوید.
اسرار
عبادت، حقیقت اذکار،
تسبیح، تحمید و دیگر مفاهیم را بفهمد و در حال نماز به آنها توجه کند تا خوب بداند که چه میگوید و چه میخواهد.
نمازگزار افزون بر مراحل سابق، باید
اسرار و حقایق اذکار را به طور کامل در باطن ذاتش نفوذ داده و به مرحله
یقین و
ایمان کامل برسد. در این صورت است که
زبان از قلب پیروی میکند.
قلب چون به آن حقایق ایمان دارد، زبان را به اذکار وادار میکند.
در این مرحله، نمازگزار به مرتبه کشف و شهود و حضور کامل میرسد که به این مرحله حضور قلب در معبود میگویند نه حضور قلب در عبادت؛ یعنی مرحلهای که
اسماء و صفات و کمالات
حق را با چشم باطن مشاهده میکند. چیزی جز خدا نمیبیند. حتی به خودش و افعال و حرکات و اذکارش نیز توجه نداشته و از سخن خود نیز غافل است و در حقیقت در انجذاب کامل قرار دارد؛ البته در این مرحله هم مراتبی هست که نسبت به سالکین متفاوت است.
همه ما باید در این مراتب، به دقت تامل کرده و درصدد تحصیل آنها باشیم.
۱. عزیزی تهرانی، عباس، حضور قلب در نماز، دفتر تبلیغات اسلامی.
۲. مصباح یزدی، محمدتقی، عروج تا بینهایت، مؤسسه امام خمینی (رحمةاللهعلیه).
۳. مرحوم ملکی تبریزی، اسرار الصلوة، نشر پیام آزادی.
۴. بدیعی، محمد، حضور قلب در نماز، تشیع.
۵. جوادی آملی، حکمت عبادات، اسراء.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «شرط قبولی نماز نزد خدا»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۹/۰۷.