روحانیت و رهبری جامعه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: روحانیت،
رهبری،
جامعه.
پرسش: با توجه به اینکه بعد از
رضاخان گروههای زیادی (مذهبی) و سازمانهای زیادی بنا به نیاز جامعه آن روز تشکیل شدند، از چه روی و چرا نیروهای
روحانی در موقعیت رهبری این
نهضت قرار گرفتند؟ و این در حالی است که تودهایها و سکولارها بر ضد روحانیت فعالیت چشمگیری داشتند؟
پاسخ: قبل از مشروطه در ایران صدای آزادیخواهی از یوغ
استبداد و
استعمار شروع شده بود و گروهها و
احزاب، با گرایشهای ایدئولوژی مختلف به وجود آمده بودند که عمدهترین گرایشهای گروههای بزرگ در ایران، گرایش به مذهب بود که به رهبری علما هدایت یافته و شکل گرفته بودند؛ چنانکه در
تاریخ ایران قبل از دوره رضاخان اندک تأملی کنید و صفحات تاریخ
مشروطه در ایران را ورق بزنید، این مطلب برای شما روشن خواهد شد.
اگر منظور از گروهها، «احزاب» سیاسی باشد، تاریخ شکلگیری آنها قطعاً به دوره قبل از رضاخان برمیگردد. و اکثراً گردانندگان آنها نیز از علمای
روحانی بودهاند.
اما بعد از به
قدرت رسیدن مستبدانه رضاخان در ایران با
حمایت استعمارگران خصوصاً انگلیس، این گروهها و احزاب با فراز و فرود و ضعف و قدرت حضور داشتند.
سرسختترین دشمن استعمار و استبداد رضاخانی شهید
سیدحسن مدرس بود که در هر فرصتی دفاع از ایران و هویت و
استقلال آن را وظیفه خود میدانست.
در مجلس و در هرجا که حضور داشت، مبارزی خستگیناپذیر بود که تاریخ نظیرش را در استعمار و استبدادستیزی کمتر دیده است.
مردم همیشهبیدار این سرزمین بهاندازهای هشیار بودند که مردان مدافع از
آزادی و استقلال وطن خویش را شناخته و از آنها حمایت میکردند. برایناساس بود که به مدرس رأی داده و او را به
مجلس برای دفاع از
حقوق و حدود و ثغور کشور خویش میفرستادند.
در طول تاریخ ایران خصوصاً بعد از دوره
قاجاریه عدهای مدافع و نماینده استعمارگران در ایران بوده و از سادگی مردم سود جسته و با شعارهای تجددطلبی و فریبنده آنها را اغفال نمودهاند.
آنها برای خود احزابی تشکیل میدادند که یا به
غرب سرمایهداری و یا به
شرق کمونیستی وابسته بوده و از آنها خطومشی سیاسی اتخاذ میکردند.
همین گروهها بودند که زمینه
انحراف مشروطهخواهی را در ایران به وجود آورده و مقدمات قدرتگیری
رضاخان را فراهم نمودهاند.
حکومت مردمسالاری دینی مردم ایران را سالها به تأخیر انداخته و اسباب
غارت ذخایر نفتی و... را برای غارتگران مهیا نمودند، و این حقیقتی است که برای مردم ایران هرگز پوشیده نیست که چه خسارت عظیمی برای
علم،
فرهنگ و صنعتِ این سرزمین از این ناحیه وارد شده است.
در طول
تاریخ ایران بعد از
اسلام علمای مذهبی سابقه درخشان مبارزاتی در راه استقلال ایران و در راه دفاع از اسلام داشتهاند که مردم بهخوبی از آن آگاهند، اگر در جنگل
میرزا کوچکخان برای دفاع از حیثیت دینی و استقلال کشور مبارزه میکند، یک روحانی غیور است و اگر
سیدجمالالدین اسدآبادی ندای اسلامخواهی سر میدهد، یک تحصیلکرده روشنگر حوزوی است، اگر مشروطهخواهی گامی در جهت رهایی از قید استبداد است، توسط علمای حوزه نجف و علمای سایر بلاد حمایت میشود،
در برابر مفاسد رضاخان که برای نابودی ارزشهای اسلامی اقدام میکند،
روحانیت اولین قشری بود که معترض شده و در برابر این اقدامات
قیام میکنند.
لیاقت و شایستگی رهبری در نهضت را باید به کسی واگذار کرد که مدافع حقوق مردم و ارزشهای فرهنگی باشد، تودهایها و سکولارها که ضد دین و وابسته به کمونیستها و یا
امپریالیسم بودند، در واقع یکی از بازوان
استعمار محسوب میشوند که علیه
عقاید مذهبی مردم و برای بدنام کردن روحانیت در گوشهوکنار هرجومرج ایجاد میکردند و هرگز داعیه استقلالطلبی و دفاع از استقلال نداشتند، همین حزب توده بودند که در روستا و شهرها به غارت اموال و به تعدی به مردم مشغول بودند و وابسته به حزب
کمونیست شوروی سابق بودند و
مساجد و شهرها را به اصطبل اسبهای خود و سربازخانه تبدیل کرده بودند.
اما روحانیت
شیعه و
مراجع عظام
تقلید با
صداقت در هر فرصتی از استقلال کشور دفاع نمودهاند، در کنار این قشر عظیم فداکار و مبارز اقشار تحصیلکرده در دانشگاهها نیز با هدایتپذیری و الهام از این رهبران مبارزات پیگیری داشته و فداکاری نمودهاند.
علت اصلی محوریت
علما در
رهبری جامعه، سوابق درخشان مبارزاتی آنها و درک و شعور حمایت مردم از آنها و ساختار ایدئولوژی حاکم بر جامعه ایرانی میباشد که در آن مردم مطیع مراجع تقلید و
روحانیت میباشند، نقطه پیوند مستحکم بین مردم و روحانیت شیعه ریشه در
قدرت مذهبی در بین مردم شیوه و منش زیستی علما دارد.
در دوره مبارزات قبل از
پیروزی انقلاب نيروهای مختلفی در صحنه بودند كه
ایدئولوژی آنها برای مردم ناشناخته بود كه پس از پيروزی انقلاب آنها از مردم جدا شده و هريک از اين گروهها راهی برای خود گرفته يا به مردم پيوستند و يا به كارشكنی پرداخته و عليه نظام صف كشيدند، حزب توده و تودهایها اغلب قبل از پيروزی
انقلاب سركوب شدند و بقايای آنها نيز به خارج گريختند، بقيه گروهها نيز با همراهی نظام ادامه راه دادند، اگرچه عدهای از آنها نيز كنار كشيده يا منزوی شدند و يا به خارج از كشور رفتند، مهم مردم بودند كه در صحنه ماندند و از انقلاب خويش دفاع نموده و خواهند نمود.
تاريخ سياسی معاصر، سيدجلالالدين مدنی.
پیامبر اكرم (ص) میفرمايند:
«العلماء امناء الله علی خلقه... و العلماء مصابيح الارض و خلفاء الانبياء و ورثتی و ورثة الانبياء... و العلماء قادة...؛ علما
امین خداوند بر مردمند و چراغهای
هدایت در
زمین و جانشينان
پیامبران و ورثه من و پيامبران ديگر و علما رهبران (مردمند)؛ از آنها
اطاعت كنيد تا پشيمان نشويد... ».
سایت اندیشه قم.