ایدئولوژی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پرسش: تعریف ایدئولوژی و
دین و رابطه این دو با هم را بیان کنید؟ و آیا اینکه گفته میشود ایدئولوژی میخواهد همه افراد را به یک شکل درآورد صحیح است؟
پاسخ:
در سؤال فوق رابطه دین و ایدئولوژی مورد پرسش قرار گرفته است، اگر تعریف هر یک از این دو روشن باشد، رابطه آنها مشخص خواهد شد.
درباره واژة ایدئولوژی گفتهاند: لفظی است مرکب از «ایده + لوژی» به معنای عقیده شناسی و به معنی خود
عقیده و طرز
تفکر هم به کار میرود.
معنای اصطلاحی خاص ایدئولوژی عبارت است از: سیستم فکری که شکل و طرح کلی رفتار
انسان را تعیین میکند و به عبارت دیگر ایدئولوژی یک سلسله آراء کلی هماهنگ دربارة
رفتارهای انسانی است.
و طبق تعریف دیگر، ایدئولوژی، اندیشهای عمل زا است.
ایدئولوژی، در اصل واژهای فرانسوی و به معنای،
علم یا مطالعه ایدهها بوده و سپس معنای بین المللی و مهمتری پیدا کرده و در مقام دلالت بر مجموعهای از باورها و رفتارها که با یکدیگر ارتباط دارند به کار رفته است.
برخی نویسندگان که با غرض خاصی، (نفی دخالت دین در مسائل اجتماعی و سیاسی)
به نفی ایدئولوژی پرداختهاند، این واژه را طوری معنا نموده و لوازمی برای آن شمردهاند که منفی و مطرود بودن آن نیاز به بحث زیادی نداشته باشد، مثلا گفتهاند، ایدئولوژی مرامنامه انسانی است که خودش را
خدا میداند.
و لوازم آن علاوه بر وارونه نمائی و
غفلت آمیز بودن، خدمت به منافع گروهی و مشروعیت بخش قدرت حاکم است.
اگر در معنی لغوی و اصطلاحی این واژه دقت نماییم، این تعریف و لوازم آن از ایدئولوژی استفاده نمیشود، بلکه معنایی تحمیلی بر آن است.
دین در لغت به معنی
اطاعت و جزاء آمده و اصطلاحاً به معنای اعتقاد به آفرینندهای برای
جهان و انسان و دستورات عملی متناسب با این
عقاید میباشد.
با این تعریف از دین که مشتمل بر دستورات عملی و رفتار انسان است، روشن میشود که دین، همان ایدئولوژی به معنای عقیده و رفتار است، و میتوان سیستم کلی
احکام عملی دین را ایدئولوژی به حساب آورد.
در نوشتههای
شهید مطهری و استاد مصباح و دکتر شریعتی، عنوان ایدئولوژی
اسلامی مطرح شده است.
شهید مطهری میفرماید: ایدئولوژی جامع و کامل که در اصطلاح
قرآن شریعت نامیده شده است یک فلسفه زندگی انتخابی، آگاهانه، آرمان خیز و مجهز به منطق است یعنی یک تئوری کلی، یک طرح جامع و هماهنگ و منسجم که
هدف اصلی آن
کمال انسان و تأمین
سعادت همگانی است.
امّا این سؤال که ایدئولوژی میخواهد همه افراد را به یک شکل درآورد؟ پاسخ این است که در آن تعریف ناصحیح از ایدئولوژی یکی از لوازم آن «الیناسیون آور،
خواستار یکنواخت اندیشی، بیتحملی نسبت به تنوع و کثرت آراء»
دانسته شده است، امّا حقیقت این است که اگر یکسان سازی و یکنواختی به معنی اشتراک در همه جزئیات زندگی فردی و اجتماعی باشد، ایدئولوژی اسلامی چنین اقتضائی ندارد. و اگر به معنی اشتراک در سعادت ابدی و زندگی انسانی است اقتضا دارد. توضیح این که: ایدئولوژی، شامل احکام جزئی نمیشود، همانند این که «امروز باید به فلان
فقیر صدقه داد.»
بلکه بر اساس آرمانهای ثابت انسانی و قوانین کلی استوار است.
یکسانی در زندگی انسانی و سعادت ابدی به این دلیل است که انسان دارای
فطرتی یگانه و سرشتی یکسان است و بدیهی است که ایدئولوژی باید متکی بر ارزشهای انسانی و فطرت یگانه انسان باشد.
ایدئولوژی اسلامی با فطرت انسان هماهنگ است و هرگز نیاز به
انضباط شدید و یک شکل سازی ناخواستهای که در دیگر ایدئولوژیها هست، ندارد. مثلاً لنین میگوید: در درون حزب نه تنها
آزادی عمل فرد، بلکه آزادی فکر، نیز باید شدیداً تابع انضباط حزب و
وحدت فرماندهی باشد.
علت این سخت گیری و فشار، انحرافی بودن این ایدئولوژیها است، امور فطری و طبیعی احتیاج به این تحمیل و فشار ندارد.
نتیجه اینکه، ایدئولوژی به معنای اعتقاد و رفتار مطابق آن است و این معنا با دین منافاتی ندارد. و یک شکل سازی اگر به معنی هماهنگی همه انسانها در فطرت و سعادت و زندگی انسانی باشد اشکالی ندارد. اما یکسانی در همه جزئیات ذهنی و رفتاری و فردی و اجتماعی، نه لازمه ایدئولوژی است و نه لازمه دین است.
۱ـ مصباح یزدی، محمد تقی، ایدئولوژی تطبیقی، قم، مؤسسه در راه حق، جلد اول از مجموعه سه جلدی.
۲ـ مطهری، مرتضی، انسان و ایمان، تهران، انتشارات صدرا.
۳ـ مطهری، مرتضی، مقدمه بر جهان بینی اسلامی، تهران، انتشارات صدرا.
اندیشه قم.