دیندار
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: دین، دیندار،
دینداریپرسش: دیندار کیست؟ این سخن صحیح است که «دیندار کسی است که خود را در برابر هیچ کس و هیچ سختی و هیچ عقیدهای قربانی نمیکند»؟
پاسخ:
«. . . دیندار یعنی جستجوگر؛ کسی خود را به پای هیچ کس و هیچ سختی و عقیدهای
قربانی نمیکند؛. . . ».
«إنَّ الدِّینَ عِندَاللّهِ الاِسْلامُ».
همانا دین نزد خداوند اسلام است.
این آیه صریحاً
دین الهی و مورد نظر
خداوند را «اسلام» معرفی میکند. یعنی حقیقت
دینِ مورد نظر خداوند، همان چیزی است که از آن در این آیه و برخی آیات
دیگر، به «
اسلام» تعبیر شده است. به طور طبیعی اولین سوالی که پیش میآید این است که معنای «اسلام» در این آیه چیست؟
به دلالت
روایات فراوان و به
شهادت مفسرین قرآن،
منظور از «اسلام» در این آیه «تسلیم» است. یعنی
حقیقت دین الهی
تسلیم در برابر
خدا است، یعنی سپردن
اختیار خود به خدا! جهت دهی به امیال و خواسته های خود در راستای
اراده و خواست خدا!
قربانی کردن همه هستی خود در برابر خدا!
با استفاده از
تفسیر فوق برای آیه«إنَّ الدِّینَ عِندَاللّهِ الاِسْلامُ»، میتوان معنا و ویژگی «دیندار» را چنین بیان کرد: دیندار کسی است که دارای خصوصیت «تسلیم» و
بندگی است. به عبارت دیگر دیندار کسی است که تسلیم محض و
عبد کس دیگری (خدا) است!
از بدیهی ترین بدیهیات و قطعی ترین قطعیات
قرآن کریم و
سنت معصومین(علیهم السلام) این است که همه انسانها در درجه اول باید در برابر حق
مطلق،
خالق و
رب همه
موجودات،
مطیع محض؛ تسلیم و عبد به تمام معنی باشند و خودشان را در مقابل اراده او قربانی کنند؛ و در مرتبه بعد و به تبع تسلیم در برابر خدا، باید تابع
رسول خدا(صلی الله علیه وآله)
و پیام آور دین الهی باشند، و از فرامین ایشان تخلف نکنند.
مجموعه
آیات و روایاتی که به شکل ها و عبارت های مختلف، انسانها را به
اطاعت،
عبادت،
تبعیت و تسیلم در برابر خدا و
رسولش(صلی الله علیه وآله) امر میکند، از مرز هزاران میگذرد.
بنا بر این حق این است که
انسان دیندار کسی است که عبد و تسلیم بی چون و چرا در مقابل
خداوند است و حقیقت
انسانیت او به این است که خود را در مقابل خداوند و اراده او قربانی کند. با توجه به مطالب یاد شده، این سخن که دیندار کسی است که خود را به پای هیچ کس و هیچ سختی و عقیده ای قربانی نمیکند!» سخنی کاملا نادرست است، و در
قضاء کامل با
معارف قرآن و
اهلبیت(علیهم السلام) است.
نکته قابل بحث دیگر این است که منظور از جستجوگر بودن فرد دیندار، چیست؟ اگر منظور این است که فرد دیندار نباید به هیچ عقیدهای دل ببندد و نباید در برابر هیچ حقیقتی سر فرود آورد ـ چنان که از ذیل سخن مورد نظر برمیآیدـ این برداشت در
تضاد کامل با معنای «دیندار» و «
دینداری» است، چه، همان طور که بیان شد حقیقت
دین همانا
تسلیم در برابر حضرت حق جل جلاله است و دیندار کسی است که دل در گرو
اراده و خواست خداوند متعال دارد و تسلیم محض او است. حال اگر صاحب این سخن از دین و دیندار تعریف دیگری داشته باشد، اگر ایشان دین را همان،
تفسیرها و تعبیرهای
سیال بشری از تجارب دینی شخصی بداند و آن را در حد یک تجربه روان شناختی تنزل داده و فاقد هرگونه محتوای معرفتی بداند، در این صورت تعریف ایشان از شخص دیندار نیز
معقول و منطقی مینماید، زیرا بر اساس این تعریف از دین، دیندار کسی است که همواره
تجربه دینی جدیدی دارد؛ و هیچ ملاکی برای ترجیح تجربه کسی بر تجربه دیگری وجود ندارد، بنا بر این دیندار کسی است که همواره در حال جستجو است و خود را در برابر سخن و عقیده هیچ کس نباید قربانی کند. لکن این گونه تعریف از دین اساساً نادرست است و
براهین عقلی و
ادله نقلی متعددی بر بطلان چنین تعریف و تصویری از دین، وجود دارد.
امّا اگر مقصود از جستجوگر بودن دیندار، حقیقتجو بودن اوست به این معنی که اولاً: او قائل به
وجود حقیقی است و ثانیاً رسیدن به آن
حقیقت را ممکن میداند، و ثالثاً تا وقتی که آن حقیقت را در آغوش نکشد نباید از جستجو و تکاپو دست بردارد، اگر مقصود از جستجوگر بودن این باشد البته این کلامی است بسیار متین و
استوار. لکن پرواضح است که معنای این تفسیر از جستجوگر، این نیست که فرد حقیقتجو پس از آن که به آن رسید همواره باید روی آن پا بگذارد و با سرپیچی از آن دوباره به جستجوی خود ادامه دهد چرا که بعد از حق چیزی نیست مگر
گمراهی و
ضلالت.
۱ـ
پترسون،
مایکل و جمعی از نویسندگان،
عقل و
اعتقاد دینی، ترجمه سلطانی و نراقی، تهران، انتشارات طرح نو، چاپ سوم، ۱۳۷۹.
۲ـ
هادی صادقی، درآمدی بر
کلام جدید،
قم، دفتر نشر طه، ۱۳۸۱.
سایت اندیشه قم