دیدگاه قانون اساسی درباره اقلیتهای دینی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: اقلیتهای دینی، قانون اساسی، ایران.
پرسش: دیدگاه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، در مورد نحوه رفتار با اقلیتهای غیر مسلمان چیست؟
پاسخ: قانون اساسی، برای اقلیتهای دینی ارزش و احترام خاصی قائل است و ضامن
آزادی و حقوق ملی آنان است و این یکی از مزایای بزرگ
اسلام است که عدالت اجتماعی را برای همه ساکنان سرزمین خود، با وجود
اختلاف مذهب، نژاد،
قوم،
زبان و رنگ تأمین میکند.
پیروان
اهل کتاب در
ایران، در احوال شخصیه نظیر
ازدواج،
طلاق،
ارث و
وصیت طبق اصل سیزدهم قانون اساسی، تابع قوانین و مقررات خودشان میباشند و ملزم به رعایت قوانین مدنی ایران، که مبتنی بر فقه و شریعت اسلامی است، نمیباشند. نیز، تدریس تعلیمات دینی و آموزش
زبان عربی و
قرآن در مدارس اقلیتهای مذهبی الزامی نیست.
اقلیتهای دینی میتوانند فعالیتهای سیاسی و اجتماعی هم داشته باشند؛ مشروط بر اینکه اصول مندرج در این ماده ۲۶ نقض نشود.
به علاوه، تشکیل اجتماعات و راهپیمایی بدون حمل سلاح، به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد، برای همگان (و از جمله اقلیتهای دینی) آزاد است.
نیز، اهل کتاب میتوانند از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات مخصوص خود در کنار زبان فارسی استفاده نمایند.
افزون بر اینکه اقلیتهای دینی
حق دارند که در
مجلس شورای اسلامی، نماینده داشته باشند. در مجموع، پنج نماینده برای کل اقلیتهای غیر
مسلمان در نظر گرفته شده است.
برای اولین بار در طول
تاریخ اسلام سندی جامع، که بیانگر طرح نظام سیاسی اسلام باشد، به منظور اداره یک اجتماع بزرگ اسلامی، پس از پیروزی
انقلاب اسلامی ایران تدوین گشت.
قانون اساسی به جهت فراهم آوردن زمینههای عملی مناسب جهت حاکمیت اسلام در کلیه شئون مملکت ـ اعم از داخلی و خارجی ـ است.
تدوین قانون اساسی به وسیله جمعی از
فقها، متخصصان و صاحبنظران، براساس معیارهای اسلامی صورت گرفته است و بسیاری از اصول تنظیمشده، دارای پشتوانه
آیات و
روایات معصومین (علیهمالسلام) هستند. آنچه در اینجا مورد توجه است، بررسی اصولی از قانون اساسی است که در بُعد داخلی، روابط دوستانه و مسالمتآمیز با پیروان
ادیان آسمانی را بیان میدارد.
درباره همزیستی مسالمتآمیز با اقلیتهای دینی در ایران، موارد زیر را بیان میکنیم:
از نظر قانون اساسی، «اقلیت دینی» به کسانی اطلاق میشود که پیرو یکی از ادیان یهودی، مسیحی یا زرتشتی بوده و تابعیت جمهوری اسلامی ایران را دارند. این عده را «
اهل کتاب» نیز میخوانند.
قانون اساسی، برای اقلیتهای دینی ارزش و احترام خاصی قائل است و ضامن
آزادی و حقوق ملی آنان است و این یکی از مزایای بزرگ
اسلام است که عدالت اجتماعی را برای همه ساکنان سرزمین خود، با وجود
اختلاف مذهب، نژاد،
قوم،
زبان و رنگ تأمین میکند.
در اصل سیزدهم قانون اساسی آمده است: «ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیتهای دینی شناخته میشوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود
عمل میکنند».
دراین رابطه بیان نکاتی مفید است:
با توجه به اصل فوق، تنها پیروان سه
دین یهودی، مسیحی و زرتشتی به رسمیت شناخته شدهاند. بنابراین
مشرکین و پیروان دینهای ساختگی (مثل
بهائیت) به رسمیت شناخته نمیشوند و از حقوق اقلیتهای مذکور در اصل سیزدهم بهرهمند نخواهند شد. (به این منبع رجوع شود:
) اسلام علاوه بر امور مادی، به امور معنوی جامعه نیز توجه دارد. فردی که به هیچ دینی پایبند نیست، «خارجی» نامیده میشود و یک
مسلمان مجاز نیست با
کافران مراوداتی داشته باشد و جامعه اسلامی هم نسبت به فرد «خارجی» واکنشهایی ظاهر میسازد که در مجموع نشانه خطرناک بودن «خارجی» برای اسلام است و به او باید به چشم دشمن نگریست.
سختگیری اسلام نسبت به این افراد، بدان معنا نیست که اسلام برای «انسانها»، احترامی قائل نیست.از دید اسلام، همه انسانها برابرند؛ ولی گروههای «خارجی»، برای پیشبرد و گسترش اهداف اسلام خطرناکاند؛ چه اینکه ممکن است در میان جامعه، تبلیغاتی ضد اسلام و قرآن انجام دهند. (به این منبع رجوع شود:
)
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در سیره عملیاش، با پیروان ادیان آسمانی (مثل
مسیحیت و
یهودیت) رفتار مسالمیتآمیز داشت؛ اما با بتپرستی مبارزه سرسختانه داشت؛ چون که
بتپرستی، دین محسوب نمیشود؛ بلکه یک
انحراف و
گمراهی آشکار است که وظیفه الهی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) ایجاب میکرد که در مقابل آنان آرام ننشیند.
از این گروه در
قرآن کریم یاد شده است: «
اِنّ الّذینَ آمَنوا وَ الّذینَهادوا وَ النَّصاری وَ الصابِئینَ مَن آمَنَ بِاللّهِ و الیَْومِ الآخِرِ و عَمِلَ صالِحاً فَلَهُم اَجرُهُم عِندَ رَبِّهم وَ لا خَوف عَلَیْهِمْ وَ لا هُم یَحزَنُون»؛
«در حقیقت کسانی که (به اسلام)
ایمان آورده و کسانی که یهودی شدهاند و ترسایان و صابئان، هر کس به
خدا و روز بازپسین ایمان داشت و کار شایسته کرد، پس اجرشان را پیش پروردگارشان خواهند داشت و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهناک خواهند شد».
سؤالی که مطرح است این است چرا
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، از «
صابئین» ذکری به میان نیاورده و آنان را به رسمیت نشناخته است؟
در جواب باید گفت:
اولاً، این
طایفه در اثر کمی
جمعیت و اصرار آنان به نهان داشتن آیین خود و منع از دعوت و
تبلیغ و اعتقاد بر اینکه: آیین آنان، یک «آیین اختصاصی» است، نه عمومی، و پیغمبرشان فقط برای نجات آنان مبعوث شده است و بس، وضع آنان به صورت اسرارآمیز درآمده و جمعیت آنان رو به انقراض میرود. (به این منبع رجوع شود:
)
ثانیاً، برخی این طایفه را شاخهای از دو مذهب مسیحیت یا یهودیت میدانند. (به این منبع رجوع شود:
)
پیروان
اهل کتاب در
ایران، در احوال شخصیه نظیر
ازدواج،
طلاق،
ارث و
وصیت طبق اصل سیزدهم قانون اساسی، تابع قوانین و مقررات خودشان میباشند و ملزم به رعایت قوانین مدنی ایران، که مبتنی بر
فقه و
شریعت اسلامی است، نمیباشند. نیز، تدریس تعلیمات دینی و آموزش
زبان عربی و
قرآن در مدارس اقلیتهای مذهبی الزامی نیست.
درباره فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اقلیتهای دینی در ایران به اصل بیست و ششم قانون اساسی اشاره میکنیم:
در اصل بیست و ششم قانون اساسی آمده است: «احزاب، جمعیتها، انجمنهای سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته شده آزادند، مشروط به اینکه اصول
استقلال،
آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند. هیچکس را نمیتوان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت».
اقلیتهای دینی علاوه بر برخورداری از آزادیهایی که در اصل سیزدهم ذکر شد، طبق اصل بیست و ششم میتوانند فعالیتهای سیاسی و اجتماعی هم داشته باشند؛ مشروط بر اینکه اصول مندرج در این ماده نقض نشود.
به علاوه، تشکیل اجتماعات و راهپیمایی بدون حمل سلاح، به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد، برای همگان (و از جمله اقلیتهای دینی) آزاد است. در اصل بیست و هفتم قانون اساسی میخوانیم: «تشکیل اجتماعات و راهپیماییها، بدون حمل سلاح، به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد، آزاد است».
نیز، اهل کتاب میتوانند از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات مخصوص خود در کنار
زبان فارسی استفاده نمایند. در اصل پانزدهم قانون اساسی آمده است: «زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد، ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در
مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است».
از آنجایی که در ایران،
اقوام و قبایل پراکنده و متنوعی
زندگی میکنند، قانونگذار ضمن آگاهی از این مطلب، در ذیل اصل پانزدهم قانون اساسی، به تمام گروهها و قبایل اجازه داده است که از زبان محلی و قومی خود استفاده کنند، که به مفاد آن، این حق فرهنگی، شامل پیروان اقلیتهای دینی هم میشود.
افزون بر اینکه اقلیتهای دینی
حق دارند که در
مجلس شورای اسلامی، نماینده داشته باشند. در مجموع، پنج نماینده برای کل اقلیتهای غیر
مسلمان در نظر گرفته شده است.
در اصل شصت و چهارم قانون اساسی آمده است: «...
زرتشتیان و
کلیمیان هر کدام یک نماینده و مسیحیان آشوری و کلدانی مجموعاً یک نماینده و مسیحیان ارمنی جنوب و شمال هر کدام یک نماینده انتخاب میکنند ...».
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «دیدگاه قانون اساسی درباره اقلیتهای دینی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۳/۱۴.