خلقت پیامبر و ائمه در اشکالی از نور
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: سند حدیث،
ائمه،
خلق پرسش: منظور روایتی که میفرماید؛ اولین چیزی که خدا خلق کرد،
حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) و ائمه هدایت که از نسل ایشاناند –و آنان جلوی خداوند در اشکالی از نور هستند- چیست؟
پاسخ: این روایت از نظر
سند،
صحیح و معتبر است.
این روایت از نظر سند، صحیح و معتبر است: «الْحُسَیْنُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الْمُفَضَّلِ عَنْ جَابِرِ بْنِ یَزِیدَ قَالَ قَالَ لِی أَبُو جَعْفَرٍ (علیهالسلام) یَا جَابِرُ إِنَّ اللَّهَ أَوَّلَ مَا خَلَقَ خَلَقَ مُحَمَّداً ص وَ عِتْرَتَهُ الْهُدَاةَ الْمُهْتَدِینَ فَکَانُوا أَشْبَاحَ نُورٍ بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ قُلْتُ وَ مَا الْأَشْبَاحُ قَالَ ظِلُّ النُّورِ أَبْدَانٌ نُورَانِیَّةٌ بِلَا أَرْوَاحٍ وَ کَانَ مُؤَیَّداً بِرُوحٍ وَاحِدَةٍ وَ هِیَ رُوحُ الْقُدُسِ فَبِهِ کَانَ یَعْبُدُ اللَّهَ وَ عِتْرَتَهُ وَ لِذَلِکَ خَلَقَهُمْ حُلَمَاءَ عُلَمَاءَ بَرَرَةً أَصْفِیَاءَ یَعْبُدُونَ اللَّهَ بِالصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ السُّجُودِ وَ التَّسْبِیحِ وَ التَّهْلِیلِ وَ یُصَلُّونَ الصَّلَوَاتِ وَ یَحُجُّونَ وَ یَصُومُونَ؛
جابر بن یزید، چنین روایت میکند: ابو جعفر (
امام باقر (علیهالسلام) به من چنین فرمود: ای جابر «اولین چیزی که خدا خلق کرد، محمد صلواتاللهعلیه و ائمه
هدایت که از نسل ایشان هستند، میباشند. آنها جلوی
خداوند در اشکال از نور هستند. من گفتم اشکال نور چیست؟ چنین فرمود: یعنی سایههایی از نور. اینها بدنهای نوری هستند که
روح ندارند و اینها تنها با یک روح، تقویت میشدند و آن، همان
روح القدس بود. در درون آن، محمد و
عترت او به خدا
عبادت میکردند. به خاطر این خداوند آنها را به صورت
حلیم، عالم و
طاهر خلق کرده است. آنها با
نماز،
روزه،
سجده،
تسبیح و تحلیل به خدا عبادت میکنند. آنها نماز میخوانند،
حج میکنند، روزه میگیرند»و از نظر
دلالت و محتوا نیز مشکلی ندارد.
در توضیح این روایت، چند نکته را متذکر میشویم:
منظور از اشباح که در متن روایت آمده است، همان تصویر تاریک یک چیز است که از راه دور دیده میشود.
معنای سایه که در روایت آمده مشخص است، اما منظور از آن، همانگونه که در روایت، تصریح شده است بدنهای نورانی است.
بدنهایی نورانی، بدنهایی است که از خصوصیات بدن جسمانی و نیروهای حیوانی، برخودار نیست.
برخی از
مفسران میگویند مقصود از نور در این روایت، روح القدس است: «الاضافة لامیة و الظل الفیء الحاصل من الحاجز بینک و بین الشمس مثلا و المراد به هنا علی سبیل التشبیه أبدان نورانیة غیر جسمانیة کثیفة بلا أرواح حیوانیة و قوی جسمانیة کائنة فی الابدان الحیوانیة و النور المضاف إلیه اما الروح أو النور المعروف و کان ذلک الظل مؤیدا بروح واحدة و هی روح القدس و قد مر أنه کان مع النبی «ص» و هو أعظم من جبرئیل و غیره فبذلک الروح کان النبی و عترته صلّی اللّه علیهم یعبدون اللّه تعالی و «لذلک» یعنی لتأییدهم بذلک الروح فی أول الفطرة الروحانیة خلقهم فی النشأة الشهودیة حلماء علماء بررة أصفیاء فی أول الفطرة الشهودیة الجسمانیة.»
ولی به نظر میرسد مقصود از نور، اشاره به مرتبه وجود اشیاء، در مرتبه
ذات علت است. به عبارت دیگر، هر موجودی برای تحقق در عالم
دنیا، باید مراحلی از
خلقت و مراتبی از وجود را بگذراند؛ اولین مرتبه، حضور در محضر
ذات خدا است که از آن به نور تعبیر میشود. البته از مرتبه ذات که همان مرتبه
صقع ربوبی است، تعبیر به خلقت، نمیشود، بلکه از آن تعبیر به نور میشود؛ شاید به همین جهت در این روایت شریفه، از خلقت اولیه پیامبر و اهل بیت (علیهمالسلام)، تعبیر به اشباح و سایههای نور شده است که اشاره به این دارد که مرتبه خلقت، بعد از مرتبه وجود نوری است.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «خلقت پیامبر و ائمه در اشکالی از نور»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۶/۲.