خلفا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله،
خلفا.
پرسش: با توجه به اینکه خلفای سهگانه در طول حیاتشان در عصر پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ هیچگونه خطایی و خلافی مرتکب نشده و همراه اعمالشان مورد تأیید
نبی مکرم
اسلام بوده است، چرا مورد ملامت شیعه هستند؟
پاسخ: این مطلب که هیچگونه خطایی از افراد یاد شده سرنزده باشد، قابل قبول نیست؛ چراکه مواردی از خطاهای آنها در منابع تاریخی شیعه و اهلسنت آمده است.
خطاهای خلفای سهگانه عبارتند از: فرار از جنگ، اعتراض بر پیامبر، عدم
اطاعت از برخی دستورات پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ... برای مثال: بعد از
نزول آیه
حرمت شراب باز هم خلیفه اول و دوم اقدام به این عمل نمودند و حتی
ابوبکر در ضمن میگساری، اشعاری را در
سوگ کشته شدگان بدر سرود؛ وقتی خبر آن به پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ رسید و ایشان خشمگین شدند و ابوبکر قول داد دیگر چنین نخواهد کرد.
انس بن مالک در ابن رابطه چنین میگوید: من آن روز ساقی آن گروه (ده نفر) بودم و باده (شراب) انگور و انجیر را به هم آمیخته بودیم و در میان ما ابوبکر بود که میگفتند، وقتی از
شراب نوشید گفت: مادر بکر را با درود خویش خوشآمد میگویم... .
عسقلانی در ادامه نقل از انس چنین مینویسد: برخی پنداشتند که مقصود ابوبکر
صدیق است، اما چنین نیست؛ ولی اینکه نام عمر در میان (ده نفر) آمده است، معلوم میشود که در نشان کردن او (ابوبکر) با نام صدیق لغزشی روی نداده است.
و نام ده نفر را که ابوبکر و عمر هم در آن هست میآورد.
همچنین در مورد خلیفه دوم ابن
ابیالحدید مینویسد: عمر در
صلح حدیبیه که به پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ گفت: آیا تو برای ما نگفتی که بهزودی وارد
مکه خواهید شد. و آنچنان الفاظ و کلمات زشتی بر زبان آورد، که
پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ از او پیش ابوبکر گله کرد.
اما دلایل ملامت شیعه نسبت به خلفا متعدد است که مهمترین آن مسئله
غصب خلافت میباشد با توجه به اینکه پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ بارها و بهصراحت در زمانها و مکانهای مختلف چه در مجالس عمومی و چه خصوصی
علی ـ علیهالسلام ـ را بهعنوان جانشین پس از خود تعیین فرموده بود، اما پس از
رحلت پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ برخلافت توصیههای پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ عمل شد.
سلمان فارسی میگوید: از پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ شنیدم که فرمود: «همانا برادرم و وزیرم و بهترین کسی را که پس از خود به جانشینی و خلافت برمیگزینم،
علی بن ابیطالب است».
امسلمه میگوید: پیامبر به من فرمود: «خداوند اختیار فرموده از هر امتی پیغمبری را و برای هر پیغمبری اختیار فرموده وصیای را، من پیغمیر
دین اسلام هستم و علی وصی من است در
عترت من و اهلبیت من و در امت من بعد از من».
عمار یاسر میگوید: پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ فرمود: «به آنکس که به من
ایمان آورده و مرا تصدیق نموده است، سفارش به ولایت علی بن ابیطالب مینمایم؛ پس هر کسی که
ولایت او را بپذیرد، ولایت مرا پذیرفته است و معتقد به ولایت من، پیرو ولایت الهی است.»
عبدالله بن مسعود میگوید: روزی با پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ همراه بودیم،
رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ فرمود: حالم خوش نیست. گفتم: یا رسولالله! جانشین خود را در میان
امت تعیین کن؛ فرمود: چه کسی؟ گفتم: علی؛ فرمود: «افسوس میخوردم از اینکه امت زیر بار آن نخواهد رفت و به خدا سوگند که اگر علی بن ابیطالب را به
خلافت برگزینم و امت من از او پیروی کند، او همه امت را به سرچشمه زلالِ
رستگاری رهنمون خواهد نمود؛ ولی اگر از فرمانش سرپیچی کنند، هر عمل و عبادتی را که بدون پیروی از او انجام دهند، همه از بین خواهد رفت».
واقعه
غدیر خم نیز از آشکارترین وقایعی است که در آن بهصراحت جانشین علی ـ علیهالسلام ـ بیان شده است و حتی از مردم
بیعت گرفته شد. که گزارش آن در منابع اهلسنت هم آورده شده است.
در پایان سخنان خود و احمد بن حنبل این حدیث را از چهل طریق روایت کرده و ابن جریر طبری از هفتاد و چند طریق و جزری از هشتاد طریق و ابن عقده از ۱۰۵ طریق و ابوسعید سجستانی از ۱۲۰ طریق... روایت کردهاند.
که پیغمبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ مردم به بیعت با
حضرت علی ـ علیهالسلام ـ شتافتند و گفتند: شنیدیم امر خدا و رسولش را و به دل و زبان و جمیع جوارح خود فرمانبرداریم، سپس با دستهای گشاده برای مسافحه و بیعت بر رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ و علی ـ علیهالسلام ـ آمدند و اولین کسانی که دست خود را بهعنوان اطاعت و بیعت به پیغمبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ و علی ـ علیهالسلام ـ رساندند،
ابوبکر و
عمر و
عثمان و
طلحه و
زبیر بودند، با باقی
مهاجران و
انصار و سایر مردم...»
اما متأسفانه با همه این توصیهها و صراحت در تعیین جانشین، بعد از رحلت پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ در
سقیفه اجتماع کردند و مدعی شدند که پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ جانشینی برای خود تعیین نکرده است، و خودشان، خلیفه تعیین کرده و در مسیر خلافت انحراف ایجاد نمودند و بسیاری از پیامدهای منفی که در اثر همین انحراف مسیر خلافت، بهوجود آمد تا منتهی شد به خلافت
طلقا (آزاد شدهها: آن کسانی که در
فتح مکه مورد
عفو پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ واقع شدند.)، و تبدیل خلافت به
سلطنت و موروثی شدن آن.
و البته اقدامات دیگری خلفا در حیات پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ و بعد از
حیات پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ مرتکب شدند، نظیر واقعه
یوم الخمیس که عمر بعدها در زمان خلافت خودش به
ابن عباس گفت: «وقتی پیامبر دوات و کتف خواستند، من فهمیدم که میخواهد امارت علی ـ علیهالسلام ـ را یادآوری کند و لذا من نگذاشتم».
و حوادث ديگری نظير
غصب فدک، ايذای
حضرت زهرا عليهاالسلام، جلوگيری از
ذکر احاديث پيامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ و عدم اجرای حدود،
تحریف و
بدعت در
دین، پناه دادن عناصر مطرود پيامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ نظير حكم بن ابیالعاص از سوی خليفه سوم، حيف و ميل كردن
بیتالمال... از جمله اقداماتی بود كه بعد از رحلت پيامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ انجام دادند و از نقاط ضعف آنها محسوب میشود. و شيعه، آنها را بهواسطه اين اقدامات مورد ملامت قرار میدهد.
سایت اندیشه قم