یوم الخمیس
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: یوم الخمیس،
عمر،
پیامبر صلیاللهعلیهوآله.
پرسش: اینکه عمر برای پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ
قلم و دوات نیاورده است، قصد مخالفت با امر پیامبر را نداشته است؛ بلکه از شدت حزن و ناراحتی،
مرگ پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ را باور نداشت؟
پاسخ: روایت معروف به واقعه «یوم الخمیس»، تفسیر رخداد روز پنجشنبه است. این رخداد را همه
مورخان و
محدثان روایت کردهاند و از جمله
بخاری در چند جای کتاب صحیح خود از جمله در «کتاب
العلم» و «باب قول المریض: قوموا عنی...» آورده است.
روایت از این قرار است که
رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ فرمود: کتاب و دواتی برایم بیاورید تا چیزی بنگارم که پس از من گمراه نشوید. در این میان عمر برخاست و گفت: «آن مرد گرفتار تب شده (و هذیان میگوید)؛
کتاب خدا ما را کفایت میکند».
بخاری و ابن سعد، نقل میکنند:
ابن عباس درحالیکه اشک چونان سیل بر گونههایش جاری بود، میگفت: تمامی
مصیبت و بدبختی همان است که با اختلاف و شلوغکاری خود، مانع از نوشتن کتاب، توسط رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ شدند و گفتند که رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ
هذیان میگوید.
پس از این مخالفت، رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ فرمود: «برخیزید و بروید که نباید در حضور پیامبری ندای
اختلاف برخیزد.
و حتی ابن
ابیالحدید به نقل از کتاب «تاریخ بغداد» اثر احمد بن ابیطاهر بهطور مستند نقل میکند که بعد از اینکه ابن عباس برای عمر میگوید که رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ
علی ـ علیهالسلام ـ را به
خلافت منصوب کرده بود و پدرم نیز بر این باور بود. عمر گفت: آری از رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ درباره وی مطلبی بود که
حجت نتواند بود. آن حضرت در هنگام بیماری، سر آن داشت تا به اسم او تصریح کند، اما من بهخاطر
اسلام از این کار ممانعت کردم.
چنانچه از مطالب نقل شده به دست میآید:
خود عمر اعتراف میکند که من عمداً قلم و دفتر برای رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ نبردم و همچنین میگوید: من میدانستم که آن حضرت ـ صلیاللهعلیهوآله ـ قصد داشت اسم علی ـ علیهالسلام ـ را بهصراحت بهعنوان
خلیفه بعد از خود بنویسد.
درهرحال کار عمر با هر توجیهی که باشد، تخطی از امر
رسولالله است که در
قرآن امر به
اطاعت آن شده است
و به نوعی
اجتهاد در مقابل
نص میباشد.
تخلف عمر از امر رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ فقط مختص در این جریان نمیشود؛ بلکه در همان روزها وقتی آن حضرت
سپاه اسامه را جهت
جنگ با
رومیان تجهیز کرد و درحالیکه بیمار بود، میفرمود: «انفذوا جَیشَ اُسامَه»
با این حال آنان از رفتن سستی کردند تا رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ
رحلت کرد. در اینکه سران صحابه از جمله دو خلیفه نخست در سپاه بودهاند، هیچ تردیدی وجود ندارد.
درحالیکه در کلمات
امام علی ـ علیهالسلام ـ آمده است که، هدف از اعزام این
سپاه، تثبیت
ولایت آن حضرت بوده است.
درصورتیکه در این قضیه هم عمر، کمی سن
اسامه را بهانه قرار داده و از امر رسول خدا تمرد کرد.
سایت اندیشه قم.