حقیقت اجابت دعا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: اجابت دعا.
پرسش: در تفسیر المیزان، ذیل آیه (بقره، ۱۸۶)
آمده است که وعده اجابت با جمله «
اِذَا دَعَانِ ...» میرساند که اجابت، بدون قیدوشرط است و «فاء» برای تعقیب است، که اجابت بلافاصله را میرساند. سؤال این است که پس آن همه شرایط که برای دعا کردن در
روایات آمده است، برای چیست؟
پاسخ: دعای حقیقی آن طلبی است که از ژرفای جان آدمی برآمده و
قلب تنها و تنها متوجه
خدای متعال باشد و تمام توصیههایی که برای کیفیت دعا شده، برای رسیدن
انسان به دعای حقیقی و حقیقت دعاست؛ و اجابت نیز نه به معنای رسیدن بنده به خواستهاش، بلکه به معنی عنایت و توجه
خداوند به بندهاش میباشد و این توجه گاه با برآورده شدن خواسته بنده محقق میشود و گاه به صورتهای دیگر.
پیش از هر چیز لازم است معنای لغوی
دعا را متذکر شویم.
دعا چنانکه در کتابهای لغت آمده، به معنی خواندن و حاجت خواستن و
استمداد است
و نیز خواندن با
تضرع و
اخلاص را دعا نامیدهاند
و روشن است که طلب،
استعانت و رغبت، اموری قلبی و درونی هستند، نه صرفاً زبانی و اگر کسی تنها به لقلقه زبان چیزی را بخواهد، اما در قلبش هیچ حاجتی نباشد، حقیقتاً او را «دعاکننده» نمیخوانند.
و اما در مورد پرسش شما: همانگونه که خود نیز فرمودهاید در
آیه ۱۸۶
سوره بقره، («
وَاِذَا سَاَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَاِنِّی قَرِیبٌ اُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ اِذَا دَعَانِ ...»؛
«و هنگامی که بندگان من، از تو درباره من سؤال کنند «بگو:» من نزدیکم؛ دعای دعاکننده را، هنگامی که مرا میخواند، پاسخ میگویم».) و افزون بر آن آیه ۶۰
سوره غافر («
وَقَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی اَسْتَجِبْ لَکُمْ ...»؛
«پروردگار شما گفته است: مرا بخوانید تا (دعای) شما را بپذیرم».) و آیه ۶۲
سوره نمل، («
اَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ اِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ ...»؛
«آیا کسی که دعای
مضطر را اجابت میکند و
گرفتاری را برطرف میکند ...».) هر کدام با ظرافتهایی بر این مطلب دلالت دارند که خداوند بیهیچ قیدوشرطی دعای سائل را به اجابت میرساند.
آنچه توجه به آن ضروری است آن است که
قرآن میفرماید: «
دَعْوَةَ الدَّاعِ اِذَا دَعَانِ ...» و قید «
اِذَا دَعَانِ ...» چنانکه مرحوم علامه میفرمایند
برای توجه دادن
مؤمنین به این نکته است که خداوند آن دعایی را به اجابت میرساند که حقیقتاً «دعا» بوده و قلب نیز چون
زبان طالب باشد؛ یعنی عبد آن هنگام که از سر اخلاص و سرسپردگی محض به سوی معبود خود دستی بلند کند و همراه با زبان، قلب نیز با تضرع و التماس در طلب خواستهای باشد، بیهیچ شکی خواسته او به اجابت میرسد و خداوند این مهم را وعده کرده است: «
وَمَنْ اَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِیلاً»؛
«و کیست که از خداوند در گفتار صادقتر باشد». درحالیکه بسیاری از دعاکنندگان اگر در حالت درونی خود تأملی داشته باشند، خواهند دید که در اغلب دعاها این همراهی بین قلب و زبان وجود ندارد؛ چه بسیار دستهایی که به سوی
آسمان بلند شده و از خداوند منان درخواست چیزی را مینمایند و حال آنکه دست دل به سوی دیگری دراز شده و دل مشغول اسباب ظاهری و مادی است و در خیال خود حلّال مشکل را دیگری میپندارد و چنانکه در تعریف دعا ذکر شد، در واقع نمیتوان به چنین درخواست زبانی دعا گفت و تمام توصیهها و سفارشهایی که در
روایات برای زمان، مکان، کیفیت دعا و شرایط روحی داعی ذکر شده،
همه و همه برای آن است که در هنگام دعا، شرط اساسی دعا، که همان همنوایی قلب با زبان است، رعایت شده و قلب با بریده شدن از اسباب ظاهری و مادی، و انقطاع از اوهام و خیالات واهی، تنها و تنها متوجه ذات احدیت باشد و در این هنگام است که بنا به وعده الهی دعا به هدف
اجابت خواهد رسید.
البته ذکر این نکته هم ضروری است که گرچه آن وعده اجابت قطعی، تنها برای نیتهای خالص و دعاهای صادق است، اما نباید احساس ناامیدی کرد؛ چراکه همانگونه که حضرت
امیر (علیهالسلام) میفرمایند: «
العطیة علی قدر النیة»؛
«عطای خداوند به اندازه
نیت است»، و به هراندازهای که قلب خالص باشد،
عطیه الهی نصیبش میگردد و دعا حتی اگر تنها لقلقه زبان هم باشد، بیاجر و بیتأثیر نبوده و مورد عنایت
ذات الهی قرار میگیرد،
و اگر بر همین لقلقه زبان مداومت داشته باشد، آرامآرام
قلب نیز متأثر شده و همان را طلب میکند.
مطلب دیگری که باید به آن توجه شود آن است که باید دید معنای
اجابت دعا چیست؟ اگر به معنای برآورده شدن همان خواستهای است که بنده میخواهد، واضح است که این معنا از اجابت خطاست؛ چراکه ممکن است خواسته
عبد با مصالح او یا با مصالح کلی نظام
خلقت موافق نباشد؛ ولی اگر به معنای پاسخ مثبت حقتعالی در برابر نیایش و دعای بنده باشد، حال به هر صورتی که نمایان شود، این معنا از اجابت صحیح است و چه زیباست اگر به جای هر توضیح و تشریحی در این معنا، به کلام مولای متقیان امیرمؤمنان (علیهالسلام) بسنده کنیم.
حضرت در نامهای به فرزندش امام حسن مجتبی (علیهالسلام) میفرمایند:
«... پس کلید گنجهای خود را در دو دستت نهاده که به تو رخصت سؤال (درخواست) از خود را داده، تا هرگاه خواستی درهای نعمت او را با دعا بگشایی و باریدن باران رحمتش را طلب نمایی. پس دیر پذیرفتن او، تو را نومید نکند، که بخشش بسته به مقدار نیت است و بسا که در پذیرفتن دعایت درنگ افتد و این برای آن است که
پاداش خواهنده، بزرگتر شود و جزای آرزومند کاملتر، و بُوَد که چیزی را خواستهای و تو را ندادهاند و بهتر از آن در این
جهان، یا آن جهانت دادهاند یا بهتر بوده که از تو باز داشتهاند؛ و چهبسا چیزی را طلبیدی که اگر به تو میدادند، تباهی دینت را در آن میدیدی».
کوتاه سخن آنکه: دعای حقیقی آن طلبی است که از ژرفای جان آدمی برآمده و قلب تنها و تنها متوجه خدای متعال باشد و تمام توصیههایی که برای کیفیت دعا شده، برای رسیدن انسان به دعای حقیقی و حقیقت دعاست؛ و اجابت نیز نه به معنای رسیدن بنده به خواستهاش، بلکه به معنی عنایت و توجه خداوند به بندهاش میباشد و این توجه گاه با برآورده شدن خواسته بنده محقق میشود و گاه به صورتهای دیگر.
۱. امام خمینی (رحمةاللهعلیه)، آداب الصلوه.
۲. ابراهیم غفاری، آیین نیایش.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «حقیقت اجابت دعا»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۶/۰۸.