حدیث سلسلة الذهب
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: حدیث سلسلة الذهب.
پرسش: حدیث
سلسلة الذهب چه حدیثی است، و از چه طریقی صادر شده است؟
پاسخ:
حدیث سلسلة الذهب، حدیثی است که از
حضرت رضا ـ علیهالسلام ـ به هنگام ورود ایشان به نیشابور نقل شده و عده کثیری آن را برای خود نوشتهاند.
این حدیث با اختلافات ناچیزی مربوط به شرایط و اوضاع و احوال املا و استملای آن، در منابع کهنی چون
تاریخ نیشابور و
توحید صدوق،
عیون اخبار الرضا،
امالی،
شیخ مفید، ربیع الابرار زمخشری، التدوین رافعی، فصول المهمه ابن صباغ مالکی، کشف الغمه اربلی و منابع جدیدتر چون کنزالعمال متقی هندی،
بحارالانوار مجلسی نقل شده است.
در اینجا روایتی که مرحوم حاج
شیخ عباس قمی، از چند روایت بحارالانوار پسندیده و در سفینةالبحار آورده است و برابر با نقل کشف الغمه اربلی در بحارالانوار است، از بحار و سفینه نقل و ترجمه میشود: سرور سعید و امام الدنیا عمادالدین محمد بن ابیسعید بن عبدالکریم وزان در محرم سال ۵۹۶ ق نقل کرد که صاحب کتاب تاریخ نیشابور در کتابش آورده که هنگامی که
علی بن موسی الرضا ـ علیهالسلام ـ در سفری که در همان سفر به فیض
شهادت نایل آمد، به نیشابور رسید، در مهدی بر روی یک استر سفید رنگ مایل به خاکستری نشسته بود و نشستنگاه او از
نقره خالص بود.
در راه
بازار امامان حافظ
احادیث نبوی یعنی ابوزرعه و محمد بن اسلم طوسی ـ رحمهماالله ـ به حضور حضرت راه یافتند و گفتند: ای بزرگوار و بزرگزاده! ای
امام و فرزند
ائمه! ای سلاله طاهره رضیه! ای خلاصه زاکیه نبویه! به حق پدران مطهر و نیاکان گرامیت، چهره مبارکت را به ما بنما و برای ما از پدران و جدت حدیثی به یادگار نقل کن. استر ایستاد،
سایبان کنار رفت و چشمان
مسلمانان به طلعت مبارک او روشن شد. گیسوان بافته و فروهشته او همانند گیسوان رسولالله ـ صلیاللهعلیهوآله ـ بود، و
مردم از هر طبقهای حاضر و ایستاده بودند.
بعضی فریاد میزدند، بعضی میگریستند و جامه چاک میکردند یا در خاک میغلطیدند یا باربند استر او را میبوسیدند و بهسوی سایبان او گردن میکشیدند، تا نیمروز شد و اشکها چون جویباران روان بود. بانگ و هیاهو آرام گرفت و بعضی از ائمه و قضاة حاضر در میان
جمعیت به دیگران بانگ زدند: ای مردم! گوش فرادهید و
عترت رسولالله ـ صلیاللهعلیهوآله ـ را نیازارید و خاموش باشید.
آنگاه حضرت صلواتاللهعلیه، این حدیث را املا کرد و عده دواتها بالغ بر بیست و چهار هزار بود، به علاوه تعداد بسیاری قلمدان، نویسندگان اصلی حدیث ابوزرعه رازی و محمد بن اسلم طوسی ـ رحمهماالله ـ بودند.
حضرت ـ علیهالسلام ـ فرمود: پدرم موسی بن جعفر الکاظم گفت: که پدرم جعفر بن محمد الصادق گفت: که پدرم محمد بن علی الباقر گفت: که پدرم علی بن حسین گفت: که پدرم حسین بن علی
شهید ارض
کربلا گفت: که پدرم
امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب شهید ارض کوفه گفت: که برادر و پسر عمم
محمد رسولالله ـ صلیاللهعلیهوآله ـ فرمود: که
جبرئیل مرا گفت: که از حضرت رب العزه ـ سبحانه و تعالی ـ شنیدم که فرمود: کلمة
لا اله الا الله حصنی فمن قالها دخل حصنی و من دخل حصنی امن من عذابی.
عبارت حدیث در بعضی منابع تفاوتهایی دارد؛ از جمله در توحید
صدوق چنین است: فمن دخله امن من عذابی».
شیخ صدوق در توحید، این حدیث را با سلسله راویان متفاوت هم نقل کرده است. در یکی از روایتهای او آمده است که چون موکب
امام به حرکت درآمد، حضرت ندا سر داد. «بشروطها و انا من شروطها» و شیخ در توضیح آن نوشته است: «از شروط آن اقرار به حضرت رضا ـ علیهالسلام ـ است به اینکه امامی از جانب خداوند عزوجل بر بندگان او است و
اطاعت از او بر بندگان واجب است».
علامه مجلسی پس از نقل حدیث نوشته است که استاد ابوالقاسم قشیری گفته است که چون این حدیث با این سند به اطلاع یکی از پادشاهان سامانی رسید، آن را به زر نوشت و وصیت کرد که آن را همراه او دفن کنند؛ چون درگذشت به خواب کسی آمد و از او پرسیدند: خداوند با تو چه کرد؟ گفت: خداوند بهخاطر اقرار و تلفظم به لا اله الا الله و تصدیق مخلصانهام به
نبوت محمد رسولالله ـ صلیاللهعلیهوآله ـ و اینکه این حدیث را به قصد احترام و بزرگداشت آن به زر نوشته بودم، مرا بخشید.
این حدیث «به جهت مسلسل بودن آن از
ائمه اطهار ـ علیهمالسلام ـ تا حضرت رسول ـ صلیاللهعلیهوآله ـ به
سلسلة الذهب معروف شده است».
۱. سفینة البحار، ج ۱، ص ۲۲۹.
۲. صحیفة الامام الرضا، تحقیق محمدمهدی نجف، ص ۳۹.
۳. اعیان الشیعة، ج ۲، ص ۱۸۰.
منبع: دایرة المعارف تشیع، ج ۶، ص ۱۷۵.
پایگاه حدیث نت.