تقویت اعتماد به نفس

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف

---

کلید واژه: اعتماد به نفس.
پرسش: چه عواملی باعث افزایش اعتماد به نفس ‌می‌شود؟ و ویژگی افرادی که دارای این صفت‌اند چیست؟
پاسخ: عوامل زیادی مانند توکل، توسل، تلقین و غیره از عوامل تقویت اعتماد به نفس هستند، و افراد دارای اعتماد به نفس افرادی بانشاط از جهت روحی و جسمی هستند.

---

برای اعتماد به نفس تعاریف مختلفی بیان شده است از جمله آنها:
۱. اعتماد به نفس توانایی ابراز وجود و مطرح نمودن شخصیت به صورت متعادل است.
۲. اعتماد به نفس آگاهی داشتن به استعدادها، توانمندی‌ها (جسمی، روحی، عاطفی، ذهنی) ارزش انسانی خود (نزد خدا، مردم، خانواده) و جایگاهی که هر کس در این دنیا دارد قلمرو این آگاهی نه تنها به شناخت توانایی‌هاو استعدادها مربوط ‌می‌شود بلکه شناخت معایب و کاستی‌ها را نیز جهت برطرف کردن آنها در بر ‌می‌گیرد.

---

۲.۱ - ارزیابی امکانات و محدودیت‌ها

اگر کسی پیش از توانایی خود از خود انتظار داشته باشد او گامی برخلاف اعتماد به نفس برداشته است.

۲.۲ - ثبت و یادآوری موفقیت‌ها

فهرستی از موفقیت های کوچک و بزرگ گذشته خود تهیه کند هراز گاهی آن را مرور کند، یادآوری و مرور آن یک نوع مسرّت باطنی می‌آورد.

۲.۳ - تلقین به نفس

مغز حتی در خواب نیز در حال فعالیت و پردازش اطلاعات است قبل از خواب جملات مثبت را به خود تلقین کردن که این امر اگر تکرار شود اثر با دوام بر جای می‌گذارد.

۲.۴ - احراز شایستگی در عمل

کارهای محوّل شده را (کوچک و بزرگ) به خوبی انجام دادن و با این کار مهر تأییدی از طرف دیگران بر رفتار و عمل خویش دریافت کردن که معمولاً افرادی که کارهای خود را نیمه تمام رها ‌می‌کند احساس خوبی در مورد خودشان ندارند ملاک ارزیابی شخصیت صرفاً در کارهای بزرگ ظاهر نمی‌شود بلکه در چگونگی انجام کار تجلّی ‌می‌یابد.

۲.۵ - مطالعه زندگی‌نامه بزرگان

مطالعه زندگی‌نامه بزرگان به انسان نیرو ‌می‌دهد که در مقابل سختی‌ها سر فرود نیاورد و توانایی‌ها را بسیج کند و به جنگ ضعف های خود برود، این کار باعث ‌می‌شود که به جنبه های مثبت شخصیت، زندگی و انسان‌هابیشتر توجه شود؛ اغلب انسان های موفق بر اثر تلاش، بردباری، تحمل فقر و نداری به مراتب عالی رسیده اند.

۲.۶ - توسعه اطلاعات عمومی

اطلاعات عمومی به انسان فرصت ‌می‌دهد که با آمادگی در مباحث گوناگون به بحث و تبادل نظر بپردازید و با تشویق‌های دیگر مواجه شوید و نیرو بگیرید تا گامی بلندتر بردارید.

۲.۷ - تقویت ارتباط با خدا

برای موفقیت باید به خداوند توکل و توسل داشت و از او خواست که در تنهایی‌هاو ناامیدی‌هادستگیری کند؛ چشم امید از غیراو بستن و به او پیوستن اعتماد به نفس را تقویت ‌می‌کند.
اعتماد به نفس امری است اکتسابی،انسانهای شاخص تنها با همت خویش آن اطمینان خاطر و اعتماد به نفس را ذره ذره اندوخته اند.

۲.۸ - تمرکز فکر

مثل ذره بین عمل کردن که ذره بین نور را متمرکز می‌کند و آتش ایجاد می‌کند یعنی از پراکنده کاری پرهیز کنید اگر توانایی های یک جا جمع شود موفق تر خواهد بود(به داشته های خود تمرکز ‌می‌کند).

۲.۹ - متین و جدی حرف زدن

متین و جدی حرف زدن و با خود کم بینی و کم رویی مبارزه کردن که کم رویی یک معلولیت اجتماعی است.

۲.۱۰ - و عوامل دیگر

در جمع نظر دادن، خندان و متبسم بودن، و انتفاد پذیر بودن هم جزء دلائل تقویت اعتماد به نفس هستند.
انسان شایسته نباید جواب انتقاد را با انتقاد بدهد و با خوب شنیدن انتقادها زمینه خودشناسی (شناخت ضعف و نکات قوت) را فراهم آورد ـ و هم چنین از انتقاد سازنده و محترمانه نترسد.

---

اعتماد به نفس ریشه در خودشناسی و عزت نفس دارد یعنی انسان با تأمل در خود به نکات قوت و ضعف خود آشنا شود. وقتی انسان واقع بین ‌می‌شود یعنی باخبر ‌می‌شود که او توانایی محض نیست و نقاط ضعف هم در او هست دیگر مجالی برای غرور برایش باقی نمی‌ماند از طرفی هم با توجه به ضعف خود که از خودشناسی به دست آورد مأیوس و ناامید نمی‌شود چرا که بعد دیگر خود یعنی به توانایی‌هاو استعدادهای بالفعل و بالقوه خود آگاه است و ‌می‌داند که انسان تا مرز خلیفه الهی و برترشدن از ملائک جای رشد دارد.
از سویی دیگر یکی از عوامل مهم تقویت به نفس خداباوری و توکل به خداست کسی که ‌می‌داند لحظه به لحظه از نیروی بیکران حق قدرت و زندگی ‌می‌گیرد هر لحظه خودش را نیازمند او ‌می‌داند داشته هایش را از او ‌می‌داند و برای رشد بیشتر توسل و توکل بیشتر را توشه و زاد راه خود ‌می‌کند این امر برای او غرور نمی‌آورد برعکس این خودشناسی که اینجا حاصل ‌می‌کند زمینه ساز خداشناسی او ‌می‌گردد که من عرف نفسه عرف ربّه.

---

۱. داشتن احساس مثبت به خود، خدا، زندگی و مردم، روابط با آنها.
۲. اعتدال.
۳. شکست و سختی‌هارا مقدمه پیروزی ‌می‌دانند.
۴. توجه به باورهای دینی و نقش سازنده آنها در زندگی.
۵. مشورت با دیگران و استفاده از تجارب دیگران، برای زندگی خوب اهداف ابتدائی، متوسط و نهایی با توجه به اولویت دارند.
۶. بهره مندی از نشاط روحی و سلامت جسمی و هر شب به مرور برنامه های روز خود ‌می‌پردازند و برای رفع عیوب ـ برنامه ریزی دارند.
۷. نظارت و کنترل احساسات و عواطف؛ محرک اصلی احساسها و عواطف مغز است با کنترل آن رفتار نیز کنترل می‌شود.
۸. ثروت را به خدمت ‌می‌گیرند نه اینکه خود خادم ثروت باشند.
۹. از نیازمندان دستگیری ‌می‌کنند.
و در یک کلام آن گونه که انتظار انبیاء بود در مسیر حق گام بر ‌می‌دارند هر روز گا‌می ‌به جلوتر ‌می‌نهند عیب های خود را کمتر و صفات خوب خود را بیشتر ‌می‌سازند و مطیع دستورات الهی اند.

---