تفسیر ایاک نعبد و ایاک نستعین
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: تفسیر، ایاک نعبد و ایاک نستعین.
پرسش: تفسیر اجمالی ایاک نعبد و ایاک نستعین چیست؟
پاسخ: کلمه عبادت از کلمه «عبد» گرفته شده است، و علی القاعده باید همان معنا را افاده کند. (استعانت هم به معنای کمک و یاری جستن است.) اینکه بنده،
عبادت را به خودش نسبت میدهد، (ایاک نعبد میگوید) گویا برای خود ادعای
استقلال ـ در وجود، قدرت و اراده ـ میکند، با اینکه مملوک هیچگونه استقلالی در هیچ جهتی از جهاتش ندارد؛ چون مملوک است و گویا برای تدارک و جبران همین نقص که در ابتدای امر به نظر میرسد، اضافه میکند: «و ایاک نستعین»؛ یعنی همین عبادتمان هم به استقلال خودمان نیست؛ بلکه از تو نیرو میگیریم و
استعانت میجوییم؛ پس دو جمله «ایّاک نعبد و ایّاک نستعین» یک معنا را میرساند و آن عبادت خالصانه است که هیچگونه شایبهای در آن نیست. یکی از علل آمدن
پرستش و استعانت به صیغه متکلم معالغیر (همان جمع فارسی)، دوری از
خودخواهی و
استکبار است و میخواهد به همین نکته اشاره کند که مقام
عبودیت با
خودبینی منافات دارد.
از نظر دستور
زبان عربی، ایاک، مفعول نعبد است و به حسب طبع اولی میبایست پس از فعل بیاید و گفته شود نعبدک و اگر اینگونه بود، معنایش به این صورت بود: «خدایا تو را
پرستش میکنیم».
ولی علمای ادب میگویند: اگر یک کلمه که جایش مؤخر است، مقدم بدارند علامت انحصار است؛ بنابراین معنای این جمله میشود: خدایا! تنها تو را پرستش میکنیم و تسلیم و مطیع تو هستیم.
توحید در عبادت نیز به همین معناست که در مقابل هیچ موجود و فرمان دیگری خاضع و تسلیم نباشیم؛ بلکه نسبت به غیر خدا حالت عصیان و تمرد داشته باشیم. پس
انسان همواره باید دو حالت متضاد داشته باشد، تسلیم محض خدا و عصیان غیر خدا.
البته تذکر این نکته لازم است
اطاعت کسانی که خداوند به اطاعت از آنها امر کرده (مثل
پدر و مادر،
امام و رهبران جامع الشرایط) همه در واقع اطاعت از خدا است.
نکته جالبی که در نعبد مطرح است، ضمیر جمع بودن آن است و به صورت مفرد، یعنی اعبد گفته نشده است (من تو را میپرستم)؛ بلکه گفته شده است: نعبد (ما، تنها تو را میپرستیم)، نکته آن این است که چون انسان در مرحله کامل شدن است و همانطور که انسان در پرتو
شناخت خدا و توجه به او ساخته و کامل میشود، نه در صورت
غفلت از او و بیخبری از او، و همانطور که در
عمل و فعالیت ساخته میشود، نه با نظر و
اندیشه محض؛ یکی دیگر از راههای ساخته شدن، عبارت است از همراه و هماهنگ با جامعه توحیدی و در ضمن اجتماع توحیدی بودن، نه منفصل و جدا از قافله اهل
توحید حرکت کردن.
پس در حقیقت معنی ایاک نعبد این است: خدایا! ما مردم جامعه توحیدی در حرکتی هماهنگ، همه با هم به سوی تو و گوش به فرمان تو هستیم.
این جمله مفید
توحید در استعانت است و توحید در استعانت، یعنی تنها از او کمک خواستن و تنها از او
استمداد کردن و تنها به او
اعتماد کردن.
ممکن است در اینجا سؤالی مطرح شود و آن اینکه چرا نباید از غیر خدا استعانت و استمداد جست. اینکه غیر خدا را نباید
عبادت کرد منطقی است؛ اما اینکه از غیر خدا نباید استعانت و استمداد جست، چه منطقی دارد؟ خداوند،
عالم را عالم اسباب قرار داده و انسانها را به انسانهای دیگر و به اشیای دیگر نیازمند ساخته است و ما ناچاریم برای رفع نیازهای خود از اشیا و انسانهای دیگر در
زندگی کمک بگیریم و استمداد بطلبیم.
در پاسخ این سؤال باید بگوییم که مطلب چیز دیگری است و اینطور نیست که هرگونه کمکگیری از غیر و
اعتماد به غیر قبیح باشد؛ بلکه
خداوند اصولاً
انسان را موجودی نیازمند به غیر
خلق کرده، یعنی جامعه انسانها اینطور است که هر کس به دیگری محتاج است و اینکه میبینیم در سفارشات اسلامی، دائماً امر به
تعاون میکنند، نمایانگر همین حقیقت است.
در
قرآن مجید میفرماید: «
تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى»؛
«در کارهای نیک یکدیگر را مدد برسانید».
اگر استعانت از غیر، در هیچ حدی جایز نبود،
پروردگار سفارش به تعاون نمیکرد؛ ولی میفرماید: شما به یکدیگر محتاج هستید؛ ازاینرو بایستی یکدیگر را مدد و یاری کنید.
شخصی در حضور
حضرت امیر (علیهالسلام) به این تعبیر
دعا کرد: خدایا! مرا محتاج خلق نگردان! حضرت فرمود: دیگر اینطور نگو. عرض کرد پس چه بگویم؟ فرمود بگو: خدایا! مرا محتاج بدان
خلق خودت قرار نده.
منظور این است که جمله اول نشدنی است؛ زیرا نحوه
خلقت انسان، اینطور است که همواره در پیشبرد زندگی دنیایی خودش به دیگران نیازمند است. پس در جمله ایاک نستعین نمیگوید که
انسان نباید از دیگران استمداد بجوید. بلکه میگوید: آن اعتماد نهایی و آن تکیهگاه
قلب انسان، یعنی آنچه که در واقع و نفسالامر انسان به آن تکیه داده، بایستی
خدا باشد و آنچه که از آنها در
دنیا استمداد میجوید، آنها را به عنوان وسیله بداند و بداند که حتی خود انسان، قوای وجود او، نیروی بازوی او، نیروی مغزی او، همه و همه وسایلی هستند که خداوند آفریده و در
اختیار او نهاده است و سررشته در دست اوست.
۱. مطهری، مرتضی، تعلیم و تربیت در اسلام، تهران، صدرا، چ ۲۳، ۱۳۷۳ ش.
۲. صادقی اردستانی، احمد، عبادت در اسلام، تهران، خزر، چ ۲، ۱۳۹۸.
۳. بیرشک، حسین، چهل حدیث عبادت، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چ ۱، ۱۳۷۳ ش.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «تفسیر ایاک نعبد و ایاک نستعین»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۸/۰۴.