تفاوت دیه زن با مرد
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: دیه زن، دیه مرد.
پرسش: چرا دیه زن نصف دیه مرد است؟
پاسخ: از آنجا که حکم شرعی و قانونی با توجه به وضع غالب تعیین میشود، وضع غالب این است که مرد تأمینکننده هزینه
خانواده و دارای نقش مؤثرتر در وضع اقتصادی و مالی است؛ بنابراین خسارت قابل پرداخت به او یا خانوادهاش تحت عنوان دیه بیشتر از آن تعیین شده است و امروز بیشتر صاحبنظران با این تبیین، تفاوت دیه زن با مرد را توجیه میکنند.
هر چند که باید خاطرنشان کرد در
اسلام از نظر بُعد انسانی و الهی و ارزشی، تفاوتی بین زن و مرد نیست، بلکه تفاوت در بازده اقتصادی است و حکمت تفاوت دیه به عنوان جبران خسارت نیز بر این معیار توجیهپذیر است.
نخست یادآوری این نکته ضرورت دارد که پرسش از چرایی
تفاوت دیه زن و مرد، تازگی ندارد و در عصر
امامان معصوم (علیهمالسلام) نیز این مسئله مطرح بوده است؛ برای نمونه:
فقیهان
اهل سنت روایتی را نقل میکنند که در آن «ربیعه» با تعجب این مسئله را مطرح میکند، «
سعید بن مسیب» در پاسخ میگوید: «
سنت اینچنین است».
و یا اینکه امام صادق (علیهالسلام) در پاسخ «ابان بن تغلب» که از شنیدن حکم این مسئله سخت دچار تعجب شده بود، و آن را بعید میدانست، فرمود: «آهسته باش ای ابان! این حکم رسول خداست».
چنانکه مشاهده میشود، در این نگرش محور اصلی پاسخ را دعوت به
تعبد نسبت به احکام خدا و تعهد به
سنت رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) تشکیل میدهد که این همان روح
شریعت و مبنای دینداری است و بدون آن اسلام و مسلمانی، شعاری بیش نیست.
در
قرآن کریم، فقط در یک
آیه ، دیه مطرح شده است که آن هم اشارهای به نصف بودن دیه زن نسبت به مرد نکرده است.
بنابراین عمده دلایل در این زمینه،
روایات و اجماع فقهاست:
روایاتی که بر نصف بودن دیه زن نسبت به مرد، دلالت دارند، دو دستهاند یا ناظر به قتل نفس و یا در خصوص دیه اعضا و جراحات هستند.
جالب اینکه اغلب آنها صحیحاند.به عنوان نمونه، از
امام صادق (علیهالسلام) نقل شده که «دیه زن نصف دیه مرد است».
همین طور درباره دیه اعضا و جراحات، ابان بن تغلب میگوید: از امام صادق (علیهالسلام) سؤال کردم، نظر شما درباره مردی که یک
انگشت از انگشتان زنی را قطع کرده، چیست؟ فرمود: یک انگشت ده شتر، دو انگشت بیست شتر، سه انگشت سی شتر، اگر چهار تا را برید، دیهاش بیست شتر. گفتم: منزه است خداوند، این چه حکمی است؟ (
دیه سه انگشت بیشتر از دیه چهار انگشت) زمانی که در عراق بودیم این
حکم را شنیدیم؛ اما از گوینده آن بیزاری جستیم و گفتیم این از القائات
شیطان است.
امام صادق فرمود: آهسته باش ای ابان! آنچه گفتیم حکم
پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است.
زن تا یکسوم دیه با مرد برابر است. هرگاه به این حد رسید، به نصف برمیگردد. ای ابان! تو از در
قیاس با من وارد شدی و هرگاه قیاس در سنت راه یابد، دین نابود میشود».
و نظایر این روایت که همه معتبرند.
اهل سنت نیز از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و
امام علی (علیهالسلام) و صحابه نقل کردهاند که «دیه زن نصف دیه مرد است».
دومین دلیلی که بر این
حکم دلالت دارد،
اجماع فقیهان عامه و خاصه است.
در
کتاب ارزشمند
جواهرالکلام آمده است: «این مسئله از لحاظ روایی و فتوایی مورد اتفاق است و اختلافی در آن نیست» به جز دو نفر به نامهای «اصم» و «ابنعلیه» که گفتهاند دیه مرد و زن مساوی است؛ اما کسانی که اجماع امت را در این زمینه نقل کردهاند، به اختلافنظر آن دو اعتنایی نکردهاند؛ بنابراین اثری بر آن مترتب نیست».
فقیهان اهل سنت نیز عموماً همین نظر را دارند و این حکم را اتفاقی شمردهاند. در «
المفتی» چنین آمده است: «دیه زن مسلمان نصف دیه مرد مسلمان است و
اهل علم بر این امر اتفاق دارند.
با توجه به دلایل مزبور، جای هیچگونه
شک نیست به اینکه تفاوت دیه زن و مرد از احکام قطعی
اسلام است، باقی نمیماند؛ اما این پرسش همچنان مطرح است که چرا شارع مقدس دیه زنان را نصف دیه
مردان قرار داده است؟ و
حکمت این مسئله چیست؟ چه توجیه عقلی و عرفی برای این
حکم وجود دارد؟ اگر اسلام
دین مساوات و برابری است، پس چرا خونبهای زن نصف بهای خون مرد باشد؟
در این زمینه، بیانهای متفاوتی ارائه شده باشد که شاید بهترین پاسخ در این زمینه به شرح زیر باشد:
اولاً، دیه برعکس آنچه که در فارسی گفته میشود «خونبها»، بهای خون نیست؛ زیرا
ارزش خون انسان را با این چیزها نمیتوان تأمین کرد. از منظر
قرآن کریم خون یک انسان برابر با خون همه انسانهاست و آن هم با
پول و نظایر آن قابل مبادله نیست. نقش
دیه این است که هم مجازات است که طرف حواسش را جمع کند و دیگر از این اشتباهات مرتکب نشود و هم جبران خسارت اقتصادی نبود فردی است که از بین رفته است؛ پس به خاطر آنکه دیه بهای خون نیست، گفته شود پس خون مرد رنگینتر از خون زن است.
ثانیاً، با این فرض که دیه برای جبران خسارت وارده به مجنیعلیه یا
خانواده اوست، گفته میشود از آنجا که مرد نقش بیشتر و مؤثرتری در زندگی اقتصادی دارد و از بین رفتن یا صدمه دیدن او، لطمه بیشتری به اقتصاد خانواده وارد میآورد ـ به ویژه که در نظام حقوق اسلام، اداره خانواده و مسئولیت تامین معیشت آن با مرد است ـ بنابراین دیه او باید بیشتر باشد.
از این منظر تفاوت دیه زن و مرد، هرگز به معنای پایینتر بودن ارزش زن نیست؛ بلکه بدان دلیل است که تبعات از دست دادن مرد یا صدمه دیدن او از لحاظ اقتصادی بیشتر از زن است و حال که قرار است این ضایعه به صورت مادی جبران شود و در واقع تحت عنوان دیه خسارت داده شود و طبعاً این تفاوت وضع باید در نظر گرفته شود.
از آنجا که
حکم شرعی و قانونی با توجه به وضع غالب تعیین میشود، وضع غالب این است که مرد تأمینکننده هزینه خانواده و دارای نقش مؤثرتر در وضع اقتصادی و مالی است؛ بنابراین خسارت قابل پرداخت به او یا خانوادهاش تحت عنوان دیه بیشتر از آن تعیین شده است و امروز بیشتر صاحبنظران با این تبیین،
تفاوت دیه زن با مرد را توجیه میکنند.
هر چند که باید خاطرنشان کرد در
اسلام از نظر بُعد انسانی و الهی و ارزشی، تفاوتی بین
زن و مرد نیست، بلکه تفاوت در بازده اقتصادی است و
حکمت تفاوت دیه به عنوان جبران خسارت نیز بر این معیار توجیهپذیر است. (به این منبع رجوع شود:
)
۱. ناصر مکارم شیرازی، دروس خارج فقه، بحث دیات، روزنامه آموزشی و پژوهشی، ش۱۸، ص۸ـ۵.
۲. ابراهیم شفیعی سردستانی، تفاوت زن و مرد در دیه و قصاص، تهران، سفیر صبح، ۱۳۸۰ش.
۳. عبدالله جوادی آملی، زن در آیینه جلال و جمال، ص۴۲۱ـ۴۱۷، قم، اسراء، چ۲، ۱۳۷۶ش.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «تفاوت دیه زن با مرد»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۲/۲۴.