تفاوت دیه مرد و زن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلید واژه:
دیه،
اسلام،
قتل.
پرسش: چرا دیه
زن نصف
مرد است؟
پاسخ: دیه یک مسئله
اقتصادی هست و ربطی به ارزش زن و مرد ندارد.
آنچه
حقیقت انسان را تشکیل میدهد،
قلب و
روح انسانی است.
زن و
مرد از «
نفس واحده»
خلق شدهاند: «یَـََّأَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکمُ الَّذِی خَلَقَکم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً کثِیرًا وَنِسَآءً»
بنابراین، مایه اصلی
آفرینش زن و مرد یکی بوده، هیچ یک بر دیگری ترجیح ندارد و هر دو مکمل و نیازمند هم هستند: «هنّ لباس لکم و أنتم لباس لهنّ ...»
از نظر
اسلام زن و مرد هر دو انسانند و از
حقوق انسانی متساوی بهرهمندند. آنچه از نظر اسلام مطرح است این است که زن و مرد به دلیل اینکه یکی زن است و دیگری مرد، در جهات زیادی مشابه یکدیگر نیستند؛
خلقت و
طبیعت، آنان را یکنواخت نخواسته است.
همین جهت ایجاب میکند که از لحاظ برخی از حقوق و
تکالیف و
مجازاتها وضع مشابهی نداشته باشند.
از آنجا که زن دارای ظرفیتی وسیع برای تحمل رنجها،
احساسی لطیف و ذوقی سرشار برای انجام دادن کارهای منزل است، برخی از کارها مانند:
زاییدن،
شیر دادن،
پرورش نوزاد و... به او واگذار شده تا با
آرامش خاطر از تأمین
معاش،
کار و
کوشش و... به این امور بپردازد و این بار را به بهترین شکل به منزل برساند.
در مقابل، مرد با توجه به ویژگی جسمانی و
اخلاقیاش، موظف به فراهم کردن ضروریات زندگی، رفع مشکلات،
جهاد و
مبارزه برای
دفاع از موجودیت خانه و اجتماعی که در آن زندگی میکند، میباشد که برای انجام دادن این امور، باید تمام
قوای جسمی و
عقلی و
فکری خود را به کار ببندد تا
خانواده با آرامش خاطر به زندگی ادامه دهد.
در مسئله
دیه،
روایات صحیح بسیاری از
اهل سنت و
شیعه موجود است که
تصریح میکند «
دیه زن نصف دیه مرد است.»
و در روایتی
امام صادق -علیه السلام- به صراحت فرمودند: «دیة المراة نصف دیة الرجل»
و این حکم بین
مسلمین،
اجماعی است.
پس دلیل بر این امر در
اسلام، روایات مسلم از
اهل بیت -علیهمالسلام- میباشد.
به هر حال با توجه به
شواهدی از
آیات قرآن میتوان استفاده کرد که «دیه» به طور کلی یک
مسئله اقتصادی است؛ چرا که قرآن اصل عمل
قتل را به شدت مذمت فرموده و بدون فرق گذاری بین مرد و زن میفرماید: «مَن قَتَلَ نَفْسَا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الأرْضِ فَکأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا
؛ کسی که دست به خون بیگناهی بیالاید، چنان است که گویی همه انسانها را کشته باشد.»
و از طرفی در مورد
جزای اخرویقتل عمد، علاوه بر
مجازات دنیوی آن ـ که
قصاص است ـ میفرماید: «وَمَن یَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُّتَعَمِّدًا فَجَزَآؤُهُ جَهَنَّمُ خََالِدًا فِیهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِیمًا»
؛ یعنی جزای قتل عمد،
خلود در آتش
جهنم و موجب
خشم و
غضب الهی و دوری از
رحمت پروردگار است.
علاوه بر
عذاب عظیمی که برای او آماده شده است؛ که در این مورد نیز بین زن و مرد تفاوتی نیست.
از طرفی در بسیاری از
جرایم،
مجازات و
کیفر دنیوی در مورد زن و مرد به نحو مساوی باید اجرا شود؛ نظیر مجازات زن یا مرد
دزد که میفرماید: «السارق و السارقة فاقطعوا ایدیهما
؛ دست مرد دزد و زن دزد را باید قطع کنید».
و همچنین است در کیفر
زنا و...؛ در مسئله قصاص هم، مرد
قاتل، در قبال
قتل زن
قصاص میشود؛ لیکن به شرط آن که نصف
دیه مرد را به
خانواده مرد بپردازند.
پس همه اینها نشان از
جنبه مادی و «اقتصادی» بودن مسئله «
دیه» دارد و هرگز این گونه امور نمیتواند معیاری برای ارزیابی
روح و جان انسانی باشد که به گواهی
آیات قرآن زن و مرد به طور یکسان از آن برخوردارند.
و چون دیه امری اقتصادی است و غالباً مردان عضو مؤثر اقتصادی بوده،
مخارج خانواده را متحمل میشوند، شاید بتوان گفت که یکی از
حکمتهای پرداخت نصف دیه به خانواده مرد قاتل در صورت قصاص، به جهت جبران خسارتی است که با قصاص متوجه خانواده او میگردد؛ پس با این
حُکم، رعایت
حقوق همه افراد شده و مقتضای «
عدالت» نیز چنین است.
از نظر
اسلام، پرداخت هزینه
زندگی و
نفقه خانواده بر عهده مرد است، هر چند زن خود
درآمد داشته باشد و یا بینیاز از آن
نفقه باشد. بنابراین، مسئله
دیه، جنبه بدنی دارد و اصل آن مربوط به ارزیابی
روح نیست، تا اشکال شود که چرا در
اسلام مرد ارزشمندتر از زن است و با اینکه زنان شاغل نیز از
علم و درآمد بالا برخوردارند، پس چرا سهم دیه آنها کمتر است؟! چرا که در این صورت، باید اشکال کنیم که چرا دیه یک
مرجع تقلید و یا یک
مبتکر و
طبیب با دیه یک
کارگر ساده مساوی است؟ در حالی که در اسلام
علم و
ابتکار و
صنعت و
طب و غیره از ارزش بالایی برخوردارند.
شهر سوال