تربیت دینی فرزندان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: تربیت دینی، کودکان، تشویق، تنبیه.
پرسش: برای تربیت دینی کودکان از چه روشهایی استفاده کنیم؟ آیا میتوانیم او را کتک بزنیم؟
پاسخ:
تعلیم و تربیت باارزشترین و مهمترین وظیفه آدمی به شمار میآید. والاترین و ارجمندترین انسانها که همان
پیامبران و جانشینان آنان هستند، برای این منظور مبعوث گشتهاند و سرچشمه
سعادت و رستگاری بشر را همواره در این مرحله جستوجو کردهاند و از آن، اهمیت توجه و عنایت به تربیت دینی و مذهبی فرزندان را میتوان فهمید و این مهم، به حدی است که از
قرآن فهمیده میشود هر فرد نهتنها وظیفه دارد برای سعادت خود تلاش کند، بلکه بایست به فکر سعادت خانوادهاش هم باشد و آنان را در مسیر
بندگی خدا یاری کند.
حضرت
امام سجاد (علیهالسلام) فرمودهاند: و اما
حق فرزندت این است که بدانی او از تو است و در
زندگی دنیا و
خیر و
شر آن وابسته به تو است و تو در سرپرستی او مسئول حسن تربیت و راهنماییاش بر خدای عزوجل، کمک او بر طاعت و فرمانبرداری خدا هستی، پس در مورد او چنان
عمل کن که خود را در مقابل نیکی به او ماجور و در مقابل بدی به او معذب و معاقب بدانی.
بحث درباره تربیت و پرورش ـ به خصوص تربیت دینید ـ بحثی بسیار وسیع و حساس است و عوامل بسیاری در
تربیت دینی دخیل هستند که برخی از آنها، عبارتاند از:
خداوند متعال در قرآن فرموده است: هر کس به خداوند توکل کند، او را بس خواهد بود.
و یک
مسلمان بایست در هر کاری هر چند بسیار کوچک باشد، به خداوند متعال
توکل نماید چه برسد به کاری عظیم و مهم و باارزشی چون
تربیت فرزندان؛ و این رکن اصیل و اساسی تربیت است و پدر بایست فقط به فکر انجام وظیفه خویش در قبال فرزندانش باشد و نتیجه را به خداوند متعال واگذار نماید؛ چراکه بحث تربیت یک بحث اقتضایی است نه بحث
علت تامه؛ یعنی اگر والدین بیتفاوت و لاابالی باشند، این زمینهساز برای
شقاوت است؛ ولی چه بسیار اتفاق افتاده که بچه در یک محیط سالمی واقع شده و با
اهل دین و
معنویت سروکار پیدا کرده و یک انقلاب درونی در او پیدا شده و خود را به سعادت رسانده است و نیز عکس آن صادق است که میبینی بسیاری در تربیت اولاد خود میکوشند؛ ولی در این کوشش خود هرگز موفق نمیشوند و نیز میبینی که بسی
یتیمان که دست تربیت پدر بر سر آنان نبوده، ولی مع ذلک به واسطه تربیت الهی به مدارج
کمال رسیدهاند. پس یک پدر باید از این اصل اساسی لحظهای
غفلت نکند و بااینحال به وظیفه خود نیز عمل نماید و در این مورد از
ارسطو نیز نقل شده که: بدان ممکن است بهوسیله تأدیب و تربیت نیک شوند لکن این امر کلیت ندارد. در بعضی چنان تأثیر میکند که اخلاق بد را به کلی زائل و ریشهکن میکند و در بعضی آن را کاهش میدهد و در بعضی اصلا تأثیر نمیکند.
از نظر
قرآن و
روایات اهل بیت (علیهمالسلام) تاریخ و
تجربه اثبات شده که والدین دخالت مؤثر در سرنوشت اولاد دارند و این تأثیر به اندازهای است که از حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آن
روایت مشهور رسیده که:
السعید من سعد فی بطن امه و الشقی من شقی فی بطن امه؛
یعنی دل مادر زمینهساز برای سعادت یا برای شقاوت بچه است و والدین زمینهساز سعادت و شقاوت فرزند خود هستند و چون غالب رفتارهای انسان براساس یادگیری استوار است و اولین و مهمترین پایگاه کانون
خانواده است؛ چراکه خمیرمایه
شخصیت انسان در خانواده تکوین مییابد؛ لذا والدین باید در عمل به دستورات
شرع کوشا و جدی باشند و برای دستورات اسلامی اهمیت ویژهای قائل شوند؛ مثلاً باید زیباترین و خوشآیندترین اوقات کودکان در خانواده زمانی باشد که بزرگترها برای
نماز آماده میشوند.
روش الگویی را باید یکی از بهترین شیوههای آموزشی غیر مستقیم بدانیم. معلم در این روش، مفاهیم و ارزشهای اخلاقی را با
اعمال و رفتار و شخصیت خود به طور غیر مستقیم به فراگیران آموزش میدهد و از طرفی چون
کودکان الگوپذیر هستند و شدیداً تحت تأثیر الگوهای همسالان یا بزرگتر از خود قرار میگیرند؛ لذا والدین باید سعی کنند با خانوادههای مذهبی ارتباط داشته باشند و خود نیز در اعمال و رفتار خود دقت کنند؛ چراکه کودک ناخودآگاه والدین خویش را به عنوان الگوی اصلی و اولیه خود قرار میدهد و والدین بایست به گونهای عمل کنند که فرزندانشان تأثیر
اعتقاد در عمل را به طور عینی و ملموس ببیند و از این طریق به آموزشهای دینی راغب گردند و اگر بین گفتار و کردار والدین تناقض وجود داشته باشد، کودک نیز حساب گفتار را از کردار جدا خواهد کرد.
از
امام صادق (علیهالسلام) در این زمینه روایت شده که مردم را با رفتار خود به سوی
حق رهبری کنید نه با
زبان خویش.
یکی از عوامل مؤثر در تربیت دینی فرزندان، برقراری ارتباط عاطفی و محبتآمیز با آنان است. اگر این ارتباط صمیمی باشد،
فرزندان نیز به گفتههای والدین احترام میگذارند و از رفتارهایشان تبعیت مینمایند. والدین بایست از روشهای تحکمآمیز و دستوری جداً پرهیز کنند؛ زیراکه فرزندان ـ به خصوص در
دوران نوجوانی ـ از دستور دادن و برخورد تحکمآمیز بهشدت متنفرند.
تشویق کودکان برای اعمال خوبی که انجام میدهند، در تربیت دینی بسیار مؤثر است. والدین نیز برای اینکه کودکان خود را به
اعمال دینی عادت دهند، تشویق از بهترین راههاست؛ البته در تشویق نکاتی را باید در نظر گرفت؛ از جمله اینکه کودک بفهمد که شما به خاطر کار خوبی که انجام داده، او را تشویق کردهاید.
از
تنبیه میتوان به عنوان آخرین سلاح تربیتی استفاده کرد. لازم به یادآوری است که باید نهایت
احتیاط را کرد و با هر بهانهای به تنبیه کودک رو نیاورد که اثرات بسیار بدی خواهد گذاشت. در تنبیه کردن نیز به نکاتی بایست توجه کرد:
سعی کنیم ابتدا علت
تخلف را کشف کنیم و آن را از بین ببریم؛ مثلاً اگر فرزندتان دیروقت میخوابد و به همین خاطر برای
نماز صبح نمیتواند بیدار شود، برنامه خانواده را طوری تنظیم کنید که شبها زودتر بخوابد.
اصلا به هیچ وجه تنبیه در حضور جمع نباشد؛ چراکه کودک
تحقیر شده و
کرامت نفس او را از بین میبریم.
عمل زشت کودک مورد نکوهش قرار گیرد نه خود کودک.
در نوع تنبیه نیز حتیالامکان سعی شود از تنبیههای بدنی خودداری شود و میتوان از تنبیههای عاطفی مثل
قهر کردن نیز استفاده کرد که در برخی مواقع کارآیی بیشتری نیز دارند.
شخصی نزد
امام موسی (علیهالسّلام) از رفتار کودک خود شکایت کرد. حضرت فرمود: او را نزن با او قهر کن؛ ولی مدت قهرت را طولانی نکن و زود
آشتی کن.
و از
حضرت علی (علیهالسّلام) نیز نقل شده که فرمودهاند: فرزند
انسان به وسیله ادب و تربیت پند میپذیرد و این
چهارپایان هستند که فقط با زدن تربیت میشوند.
و در آخر حدیثی از حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میآوریم که چارت
تربیت دینی و اسلامی را ترسیم کرده است.
۱. تربیت فرزند از نظر اسلام، استاد حسین مظاهری، نشر روحانی، قم.
۲. پرورش مذهبی و اخلاقی کودکان، علی قائمی، نشر امیری، تهران.
۳. آیین تربیت، ابراهیم امینی، نشر اسلامی.
۴. آموزش مفاهیم دینی، ناصر باهنر، نشر شرکت بینالملل سازمان تبلیغات اسلامی.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «تربیت دینی فرزندان»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۱۱/۰۶.