انواع نسخ
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: نسخ، نسخ احکام،
آیات منسوخ،
قرآن مجید.
پرسش: نسخ بر چند نوع است و کدامیک در مورد قرآن صحیح است؟ آیات منسوخ در
قرآن چند تا میباشد؟
پاسخ: با توجه به معنای نسخ و با توجه به اینکه برای نسخ اقسامی متصور است، نسبت به تعداد آیات منسوخ اختلاف نظر وجود دارد و این
اختلاف هم از این نشأت گرفته که چه معنایی را در نسخ انتخاب کردهاند و چه قسمتی از نسخ را پذیرفتهاند؛ لذا بعضی نسخ را طوری معنا کردهاند که شامل عام و خاص، مطلق و مقید هم میشود، کسی مثل ابوبکر نحاس در کتاب
الناسخ و المنسوخ آیات منسوخ را به ۱۳۸ مورد رسانده است؛ و بعضی دیگر گفتهاند آیات منسوخ ۲۲۸ مورد میباشد. حال اگر ما این تعداد از
آیات را قبول کنیم که نسخ در آنها صورت گرفته است، قسمت زیادی از آیات از دایره احکام و قانونگذاری خارج میشوند.
نسخ به چند صورت قابل تصور است که به اختصار به آنها اشاره میشود:
یعنی آیه مشتمل بر حکم شرعی بهطور کلی منسوخ شود و
الفاظ آیه از قرآن برداشته شود و حکمی که محتوای آیه را تشکیل میدهد نیز منسوخ گردد.
این نسخ مردود است؛ زیرا ادلهای که بر این مدعا
اقامه شده، موجب بیاعتباری قرآن و
تحریف آن و تغییر و تحول پس از
وفات پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله میباشد.
یعنی آیهای در قرآن بوده که مشتمل بر
حکم بوده است؛ سپس لفظ و عبارت برداشته شده؛ ولی محتوای آن که یک حکم شرعی است، باقی مانده و نسخ نشده و بر این مدعا آیاتی برشمردهاند؛ از جمله: الشیخ و الشیخة اذا زنیا فارجموهما البتةً نکالاًمن الله و الله عزیز حکیم، و
عمر اصرار داشت که این آیه جزء قرآن است و زید بن ثابت بیجهت آن را در قرآن ثبت نکرد. معقول به نظر نمیرسد که یک آیه که سند حکم شرعی است، از قرآن برداشته شود و حکم شرعی بدون مستند باقی بماند و این نسخ در حقیقت همان عقیده به
تحریف قرآن است، علاوه بر این کسانی که به این حرف معتقد هستند به اخبار آحادی
تمسک کردهاند و در چنین موضوعات مهمی خبر واحد نمیتواند اثری داشته باشد و این حادثه مسأله مهمی بوده که باید زود بین مردم منتشر میشد و بهصورت
تواتر نقل میشد.
یعنی در قرآن آیهای میباشد که محتوای آن یک حکم شرعی است که منسوخ شده است. این نوع را به سه قسم تقسیم کردهاند:
۱. محتوای
آیه به دلیل اجماع یا سنت قطعی نسخ شده است؛
۲. نسخ آیه به آیه دیگری که ناظر به آن است صورت گرفته؛
۳. نسخ آیه به آیه دیگری که ناظر به آن نیست انجام شده باشد و این نسخ بدان جهت است که تنافی میان دو آیه و به دلیل تأخیر آیه دوم از آیه اول محقق شده است.
آیتالله خویی نسبت به قسم اول میفرماید: این نوع نسخ عقلاً و نقلاً اشکالی ندارد، اگر چنین اجماع قطعی و یا
سنت متواتری ثابت شود مورد قبول است؛ و الا اگر ثابت نشود، مورد قبول نیست و نسخ با
خبر واحد ثابت نمیشود.
وی نسبت به قسم سوم میفرماید: این نسخ ممتنع است چون در قرآن آیات متنافی امکان ندارد؛ زیرا خداوند میفرماید:
«
أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلافاً کَثِیراً»
و ایشان فقط قسم دوم را میپذیرد.
با توجه به معنای
نسخ و با توجه به اینکه برای نسخ اقسامی متصور است، نسبت به تعداد آیات منسوخ اختلاف نظر وجود دارد و این
اختلاف هم از این نشأت گرفته که چه معنایی را در نسخ انتخاب کردهاند و چه قسمتی از نسخ را پذیرفتهاند؛ لذا بعضی نسخ را طوری معنا کردهاند که شامل عام و خاص، مطلق و مقید هم میشود، کسی مثل ابوبکر نحاس در کتاب
الناسخ و المنسوخ آیات منسوخ را به ۱۳۸ مورد رسانده است؛ و بعضی دیگر گفتهاند
آیات منسوخ ۲۲۸ مورد میباشد. حال اگر ما این تعداد از
آیات را قبول کنیم که نسخ در آنها صورت گرفته است، قسمت زیادی از آیات از دایره احکام و قانونگذاری خارج میشوند.
آیتالله خویی براساس شرایط مقرر در تحقق نسخ و همچنین با توجه به این که قائل است، نسخ منحصر به نوع سوم است آن هم نسخ
آیه به آیه دیگری که ناظر به آن است؛ آیاتی را که ادعا شده در آنها
نسخ صورت گرفته است، مورد بررسی قرار داده و ثابت کرده که در آنها نسخ صورت نگرفته است و فقط قائل است که در آیه «نجوا» نسخ صورت پذیرفته است،
و آیه نجوی عبارت است:
«
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا ناجَیْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْواکُمْ صَدَقَةً ذلِکَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ أَطْهَرُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ»
؛ «ای کسانی که
ایمان آوردهاید، هنگامی که میخواهید با
رسول خدا نجوا کنید، قبل از آن
صدقه بدهید. این برای شما بهتر و پاکیزهتر است و اگر توانایی نداشته باشید، خداوند آمرزنده و مهربان است».
اکثر
علماء گفتهاند که این آیه بهوسیله آیه دیگر نسخ شده است و آن آیه این است:
«
أَ أَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْواکُمْ صَدَقاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ تابَ اللَّهُ عَلَیْکُمْ فَأَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ وَ أَطِیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ اللَّهُ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُون»؛
«آیا ترسیدید
فقیر شوید که از دادن صدقات قبل از
نجوا خودداری کردید؟ اکنون که این کار را نکردید و خداوند
توبه شما را پذیرفت
نماز را بر پا دارید و
زکات بدهید و خدا و پیامبرش را
اطاعت نمایید و خداوند از آنچه انجام میدهید، با خبر است».
صدر
اسلام مردم گاه و بیگاه مزاحم اوقات پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ میشدند و از پیامبر مسائلی را سؤال میکردند که در شأن پیامبر نبود یا بسیار ناچیز بود؛ ازاینرو دستور آمد؛ برای طرح سؤال در خدمت
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله باید مقداری صدقه دهند، آنگاه سؤال کنند، تا با این کار سؤالها محدود شود و سؤالات مهم پرسیده شوند، ولی با این دستور همگی از پرسش خودداری کردند و تنها
علی علیهالسلام یک دینار داشت، آن را به ده درهم فروخت و آن را صرف مسائل ضروری در پیشگاه پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ نمود و بعد این آیه نسخ شد.
۱.
علوم قرآنی، محمدهادی معرفت، ص ۲۶۱.
۲.
ترجمه البیان، حضرت آیتالله خویی، دانشگاه آزاد اسلامی خوی، ج ۲، ص ۴۵۰.
۳.
تفسیر نمونه، حضرت آیتالله مکارم شیرازی، ج ۱، ص ۳۸۸ و ص ۴۸۱.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «انواع نسخ»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۹/۱۱.