امامت امام صادق
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: امام صادق ـ علیهالسلام،
امامت، اوضاع سیاسی.
پرسش: در دوره
امامت امام صادق ـ علیهالسلام ـ
اوضاع سیاسی جهان اسلام چگونه بود ؟
حضرت
امام جعفرصادق ـ علیهالسلام ـ به سال ۸۳ ه. ق در
مدینه چشم به جهان گشود. آن حضرت به سال ۱۱۴ ه. ق به امامت رسید و در سال ۱۴۸ ه. ق به
شهادت رسید.
با توجه به مطلب فوق، در دوران امامت آن امام همام (۱۱۴ ـ ۱۴۸)، هفت خلیفه به شرح زیر به مسند
خلافت مسلمین تکیه زدند:
۱ـ هشام بن عبدالملک (۱۰۵ ـ ۱۲۵)؛
۲ـ ولید بن یزید بن عبدالملک (۱۲۵ ـ ۱۲۶)؛
۳ـ یزید بن ولید بن عبدالملک (۱۲۶ ه. ق)؛
۴ـ ابراهیم بن ولید بن عبدالملک (۱۲۶ ه. ق) (۷۵ روز)؛
۵ـ مروان بن محمد (مروان حمار) (۱۲۶ ـ ۱۳۲)؛
۱ـ عبدالله سفاح (۱۳۲ ـ ۱۳۷)
۲ـ منصور دوانیقی (۱۳۷ ـ ۱۵۸)
بهطور کلی
اوضاع سیاسی این دوران بسیار آشفته بوده است که به آنها اشارهای میکنیم:
با
مرگ هشام، ولید بر مسند
خلافت مینشیند، او فردی میگسار و زنباره، است؛ لذا کارهایش بر مردم و لشکریانش گران آمد؛ پس طی شورشی کشته شد.
همچنانکه سال بعد وقتی
یزید بن ولید در شرف مرگ بود، ابراهیم، پسرش، جانشین او میشود؛ اما بهسرعت توسط
مروان بن محمد و در طی یک لشکرکشی از خلافت خلع میشود.
مدتی بیش نگذشته بود که
سلیمان بن هشام که بیش از ده هزار تن در اختیار داشت، مروان را مخلوع اعلام نمود و بین آن دو جنگ سختی درگرفت که درنهایت به بقای مروان انجامید.
اختلاف قبایل هم چشمگیر بوده است، قیسیان با عبدالملک بن مروان درافتادند، اما بعد با پسرش هشام همراه شدند؛ همچنانکه در خونخواهی
ولید بن یزید کوشیدند و بعد به مروان بن محمد یاری رساندند؛ در مقابل
قبایل یمنی به
عباسیان متمایل بودند و درنهایت آنان را به خلافت رساندند.
این جنگها در این دوران زیاد بوده است از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
جنگ با ترکان خزری در سال ۱۱۴ه ق و ادامه آن در سال ۱۱۹ه ق که
مسلمین موفق به کشتن خاقان ترک در حوالی بلخ و طخارستان گردیدند.
جنگ با
رومیان در سال ۱۱۵ه ق و ۱۱۸ ه ق و ۱۱۹ ه. ق.
جنگ در ماوراءالنهر در سال ۱۲۱ ه ق که تا تاشکند رسیده بود.
۱ـ
شورش مردم حمص پس از کشته شدن ولید که توسط یزید بن ولید سرکوب شد؛
۲ـ شورش مردم
فلسطین و بیرون راندن
والی اموی به سال ۱۲۶ ه. ق؛
۳ـ در همین سال در
خراسان نزاریها و یمانیها به جان هم افتادند. چون فرمان
حکومت به نام نصر بن سیار آمد. مصریها از او حمایت کردند و عدهای به پیروی از شخصی به نام جُدیع کرمانی پرداختند؛
۴ـ شورش مردم یمامه علیه کارگزار اموی به سال ۱۲۶؛
۵ـ شورش مردم حمص بار دیگر در دوره خلافت مروان بن محمد.
در سال ۱۲۶ خوارج اباضیه در
یمن خروج کردند و مدت سه ماه بر
مدینه تسلط یافتند.
در سال ۱۲۷ ه. ق ضحاک بن قیس خارجی
قیام کرد و وارد کوفه شد، مردم موصل نیز از او
پیروی کردند. او با سپاهی صد هزار نفری به جنگ با سپاه خلیفه رفت؛ اما کشته شد. پس از او شیبان حروری رهبری شورشیان را به عهده گرفت، بالاخره شیبان گریخت.
قیام زید بن علی بن حسین به سال ۱۲۳ ه. ق در کوفه که مردم بسیاری با او
بیعت کردند؛ اما چون او از لعن شیخین امتناع کرد،
شیعیان کوفه او را رها کردند. بالاخره در جنگ با سپاه اموی زید شکست خورد و اعدام گردید.
در مورد
عقاید او اختلاف نظر زیادی وجود دارد. در هر صورت چون
زید کشته شد، پسرش یحیی به خراسان رفت و در آنجا قیام نمود.
امام صادق ـ علیهالسلام ـ کشته شدن او را از قبل پیشبینی فرموده بود.
نهضت عباسی به سال ۱۲۹ ه. ق در خراسان توسط
ابومسلم رسماً اعلام موجودیت کرد. قبل از این فعالیتهای آنان از سال ۱۱۸ توسط امام محمد بهطور کاملاً مخفیانه
رهبری میشد، ابومسلم توانست همکاری اقوام یمنی و ربیعه و نیز
خوارج حروریه را جلب کند و بهزودی بر سرزمین
شرق تسلط یابد. بالاخره به سال ۱۳۲ نیروهای عباسی وارد
کوفه شدند و ابوسلمه مسئولیت کوفه را عهدهدار گردید.
در این زمان بنیعباس که با «شعار الرضا من آل محمد» همکاری علویان را نیز جلب کرده بودند و حتی با محمد بن نفس زکیه به خلافت
بیعت کرده بودند،
به تصفیه کسانی که به
عباسیان اخلاص نداشتند، پرداختند و بالاخره با
ابوالعباس سفاح بهعنوان خلیفه بیعت شد.
عدهای به فکر اعاده
حکومت اموی بودند؛ از جمله آنها:
۱. شورش حبیب بن مره در بثیفه فلسطین.
۲. ابوالورد در قنّسرین و اسامة بن مسلم در جزیره.
این سه حرکت خود را در مقابل عباسیان سفید جامگان مینامیدند؛ زیرا عباسیان به سیاه جامگان معروف بودند.
۳. شورش یزید بن هبیره در واسط (آخرین حرکت اموی)
۴. شورش عبدالله بن علی، عموی سفاح، که ادعا داشت او جانشین سفاح خلیفه اول عباسی و ولیعهدش بوده است؛ لذا با سپاهی که برای جنگ علیه
روم تهیه شده بود، شورید؛ منصور دوانیقی که برادر سفاح و جانشین او بود، ابومسلم را برای دفع او اعزام داشت.
چون منصور از قدرت یافتن ابومسلم خراسانی وحشت داشت، با طرح توطئهای او را ـ که میتوان بنیانگذار حکومت عباسی نام نهادش ـ از سر راه خود برداشت.
با قتل ابومسلم، در مناطقی شورشهایی بهعنوان خونخواهی ابومسلم درگرفت که به آنها اشارهای میشود:
۱. حرکت سنباد در
نیشابور و قومس وری، او زردشتی بود و اعلام کرد که
کعبه را ویران خواهد نمود؛ به سال ۱۳۷ سرکوب شد.
۲. حرکت راوندیه در سال ۱۴۱ ه. ق.
۳. حرکت استا ذسیس در سال ۱۵۰ ه. ق.
نخستین حرکت علوی علیه عباسیان، حرکت محمد بن
عبدالله نفس زکیه بود. آنان که در
حاکمیت یافتن عباسیان تلاش کرده بودند اکنون به غصب آنها ناراضی بودند.
او با گرفتن فتوا از مالک بن انس مبنی بر
جواز شکستن
عهد عباسیان و نیز از ابوحنیفه مبنی بر به حق بودن محمد، در مدینه
قیام خود را آغاز کرد. با هجوم لشکر عباسیان به مدینه، این قیام (به سال ۱۴۵ ه. ق) سرکوب شد.
او بر
بصره و
اهواز و
فارس و مدائن تسلط یافت و با او بهعنوان
امیرالمؤمنین بیعت شد.
جنگ بین آنها و عباسیان در باخرا صورت گرفت که به
پیروزی بنیعباس انجامید.
۱ـ حکومت بنیمدرار که توسط
خوارج صفریه در مغرب الاقصی (سجلماسه) شکل گرفت، به سال ۱۴۵ه ق.
۲ـ حکومت
خوارج اباضیه در مغرب الاوسط، به سال ۱۴۴ه ق پا گرفت.
۳ـ حکومت اموی در اندلس توسط عبدالرحمان بن
معاویه در سال ۱۳۸ ه. ق که سلسله امویان اندلس را بنیان نهاد.
در این دوره نیز جنگهای خارجی علیه همسایه شرقی (چین و ترکستان) و همسایه غربی (روم ادامه داشت). در سال ۱۳۳ سپاه
چین به تاشکند (چاچ) تاختند و تا یک سال به آن دیار مسلط بودند تا با جنگ طراز، برای همیشه از مرزهای قلمرو عباسی عقب نشستند.
در سال ۱۳۳ ه ق رومیان بر ارمنستان تاختند. این جنگها در سال ۱۳۴ ه. ق نیز ادامه داشت؛ اما بیشتر جنگها محدود بوده است.
در پایان باید گفت:
تبلیغ امامت تشیع نیز از سوی حضرت
امام صادق ـ علیهالسلام ـ مورد
غفلت نبوده است؛ چنانچه
امام صادق ـ علیهالسلام ـ کسی را به مناطق کوفه و خراسان در جهت این امر اعزام داشته بودند.
از سوی دیگر در این اوضاع بهم ریخته
حاکمیت، فرصتی پیش آمد که تا نهضت علمی و فرهنگی پدر بزرگوارشان را ادامه داده، حوزه وسیع علمی در رشتههای مختلف علوم عقلی و نقلی بهوجود آورده تا شالوده مکتب تشیع را پیریزی کنند.
سایت اندیشه قم