• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

یوسف و زلیخا

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: حماسه عشق، یوسف و زلیخا، حماسه عفاف.

پرسش: آیا یوسف و زلیخا، نمادی از «عشق» هستند یا حماسه‌ای از «عفاف»؟!

پاسخ: نخست آنکه، همیشه «زن» جلوه‌گر، معشوق بوده‌ است؛ چنان‌که «لیلی» و «شیرین» دو نماد آشکار آن می‌باشند؛ اما در داستان یوسف و زلیخا، داستان به‌گونه دیگر بوده‌ است و نه‌تنها زلیخا عاشق بود که برخی دیگر از زنان نیز در پی نگاه به جمال یوسف دست خود را بریدند. از سوی دیگر، در داستان لیلی و مجنون و خسرو و شیرین، یک داستان معاشقه دو طرفه است؛ درصورتی‌که حضرت یوسف‌ علیه‌السلام محبوب دیگری دارد، و در حساس‌ترین لحظات، هجران را بر وصل ترجیح می‌دهد و این فرار و جدایی را برای رسیدن به محبوب حقیقی، یک پیروزی برای خود معرفی می‌کند، و به‌طور آشکار اعلان می‌کند: «پروردگارا ! زندان نزد من محبوب‌تر است از آن‌چه این‌ها مرا به‌سوی آن می‌خوانند». بنابراین با بهره‌گیری از روش تربیتی قرآن، بهتر آن است که از داستان یوسف و زلیخا به‌عنوان نمادی از «حماسه عفاف» یاد کرد و جوانان را به عشق پایدار و معشوق حقیقی رهنمون ساخت.



از داستان یوسف و زلیخا به‌عنوان یکی از حماسه‌های نمادین عشق، یاد شده‌ است که پس از فراز و نشیب‌ها و رنج و حرمان‌ها، سرانجام به وصل منتهی می‌شود، و این‌گونه «عشق» که لطیف‌ترین حماسه بودن و ماندن است، و نشان از مهر و وفا دارد، به نمایش گذاشته می‌شود.
و از این داستان، در کنار داستان‌های لیلی و مجنون و خسرو و شیرین، به‌عنوان لحظه‌های به یاد ماندنی و تأثیرگذار یاد شده‌ است.
اما با دقت در ایجاد این تقارن، چند نکته قابل تأمل است:


نخست آنکه، همیشه «زن» جلوه‌گر، معشوق بوده‌ است؛ چنان‌که «لیلی» و «شیرین» دو نماد آشکار آن می‌باشند؛ اما در داستان یوسف و زلیخا، داستان به‌گونه دیگر بوده‌ است و نه‌تنها زلیخا عاشق بود که برخی دیگر از زنان نیز در پی نگاه به جمال یوسف دست خود را بریدند؛ چنان‌که در قرآن مجید می‌خوانیم:
«.... و قطَّعنَ أیدیهنَّ وقُلْنَ حاشَ للَّه مَا هذا بشراً إن هذا اِلاَّ ملک کریم»؛ «و دست‌های خود را بریدند؟ و گفتند: «منزه است خدا، این بشر نیست، این فرشته بزرگوار است».


از سوی دیگر، در داستان لیلی و مجنون و خسرو و شیرین، یک داستان معاشقه دو طرفه است؛ درصورتی‌که حضرت یوسف‌ علیه‌السلام محبوب دیگری دارد، و در حساس‌ترین لحظات، هجران را بر وصل ترجیح می‌دهد و این فرار و جدایی را برای رسیدن به محبوب حقیقی، یک پیروزی برای خود معرفی می‌کند، و به‌طور آشکار اعلان می‌کند: «رَبِّ السِّجنُ اَحَبُّ إلَی مِمَّا یَدعُونَنی إلیه»؛ « پروردگارا ! زندان نزد من محبوب‌تر است از آن‌چه این‌ها مرا به‌سوی آن می‌خوانند».


بنابراین با بهره‌گیری از روش تربیتی قرآن، بهتر آن است که از داستان یوسف و زلیخا به‌عنوان نمادی از «حماسه عفاف» یاد کرد و جوانان را به عشق پایدار و معشوق حقیقی رهنمون ساخت.
و برای انتخاب سوژه، و برجسته نمودن عبرت‌های داستان، از روش خود قرآن استفاده کنیم و با قلم خود «احسن القصص» بودن قرآن را آن‌گونه که خود قرآن روایت کرده، به نمایش بگذاریم تا شاهد آثار سازنده آن در میان مردمان باشیم. در غیر این صورت، باید به آثار قلمی خود، در میان مردم، به دیده تردید نگاه کنیم.


در پایان به‌جای انتخاب سوژه «عشق» به‌عنوان لطیف‌ترین احساسات انسان، برای تلطیف روح و جان، جوانان و مخاطبان، خوب بود که یک قالب دیگری برای ارائه آن انتخاب می‌شد.
زیرا میان «عیش» و «عشق» فرق است و زلیخا را نباید مظهر «عشق» معرفی کرد به خاطر این‌که آن‌چه زلیخا به دنبال آن بوده، «عیش» بود؟ و‌گرنه چه‌گونه حاضر شد که معشوق خودش را به دستور خود، زندانی کند، و اعلام کند: «وَلئن لم یفعل مآءَ امرهُ لَیَسْجَنَنَّ ولیکوناً مِن الصّغرین». «و اگر آن‌چه را دستور می‌دهم انجام ندهد، به زندان خواهد افتاد؟ و مسلماً خوار و ذلیل خواهد شد».



۱. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، تهران، دارالکتاب الاسلامیه، ج ۹، ص ۳۶۵.
۲. قصص الانبیاء، نعمت‌الله جزایری، قم، کتاب‌خانه آیه الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ه‌ ق، ص ۱۵۸.
۳. قصص الانبیاء، قطب‌الدین راوندی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۴۰۹ه‌ ق، باب ۶، ص ۱۲۶.


۱. یوسف (۱۲)، آیه ۳۱.    
۲. یوسف (۱۲)، آیه ۳۳.    
۳. یوسف (۱۲)، آیه ۳.    
۴. یوسف (۱۲)، آیه ۳۲.    



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «یوسف و زلیخا»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۸/۲۲.    


رده‌های این صفحه : تاریخ انبیاء | حضرت یوسف | قصص قرآنی




جعبه ابزار