خسران
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: اعمال، خسران.
پرسش: مقصود از خسران در
اعمال چیست؟ لطفاً با مصداق بیان کنید.
پاسخ: خسران یا زیانکاری از موضوعاتی است که بارها در
قرآن کریم مورد توجه قرار گرفته است؛ بهگونهای که ریشۀ «خسر» ۶۵ بار با مشتقات مختلف در این کتاب مقدس آمده است.
همانگونه که زیانکاری در
امور مادی نسبی است؛ هم افرادی که بهطور کامل ورشکسته شدهاند و هم افرادی که سود کمتری در کسب و کار خود به دست آوردهاند، هر دو خود را
زیانکار میپندارند، در امور معنوی نیز زیانکاری نسبی است. اولیای الاهی خود را ملامت و
سرزنش میکنند که چرا با فراهم بودن شرایط، نتوانستهاند به سود و
منفعت کامل دست یابند و از این لحاظ، خویشتن را زیانکار میبینند؛ اما افراد دیگری هستند که زیان آنان به مراتب بیشتر است و نهتنها سودی به دست نیاوردهاند، بلکه ضررهای سنگینی نیز دامنگیرشان شده است.
در هر حال، قرآن کریم و روایات، مصادیق مختلفی را برای افراد زیانکار معرفی کرده است:«
قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرینَ أَعْمالاً. الَّذینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً... ».
این آیات در قرآن کریم، زیانکارترین افراد را اشخاصی معرفی میکند که عمل زشتی را انجام دادهاند؛ اما گمان میکنند که رفتار نیکی انجام میدهند.
شیطان با سوء استفاده از
فطرت خیرخواهانۀ انسانها، با وسوسههای خود، این پندار نادرست را در ذهن آنان شکل میدهد که رفتار نادرست خویش را زیبا ببینند.
اما در مورد اینکه چرا آنان زیانکارترین افرادند،
مفسران نکات زیبایی را مطرح کردهاند که ما بخشی از مطالب ارائه شده در یکی از
تفاسیر را در اختیارتان قرار میدهیم:
«در زندگی خود و دیگران بسیار دیدهایم که گاه انسان کار خلافی انجام میدهد؛ درحالیکه فکر میکند که کار خوب و مهمی انجام داده است؛ اینگونه
جهل مرکب ممکن است یک لحظه و یا یک سال، و یا حتی یک عمر، ادامه یابد، و راستی بدبختی از این بزرگتر تصور نمیشود. و اگر میبینیم
قرآن چنین کسان را زیانکارترین مردم نام نهاده دلیلش روشن است برای اینکه کسانی که مرتکب گناهی میشوند اما میدانند خلافکارند غالباً حد و مرزی برای خلافکاری خود قرار میدهند، و لااقل چهار اسبه نمیتازند، و بسیار میشود که به خود میآیند و برای جبران آن به سراغ
توبه و اعمال
صالح میروند، اما آنها که گنهکارند و در عین حال گناهشان را
عبادت ، و
اعمال سوئشان را صالحات و کژیها را درستیها میپندارند، نهتنها در صدد جبران نخواهند بود بلکه با شدت هرچه تمامتر به کار خود ادامه میدهند، حتی تمام سرمایههای وجود خود را در این مسیر به کار میگیرند....»
در
روایات اسلامی تفسیرهای گوناگونی برای «اخسرین اعمالا» آمده است که هر یک از آنها اشاره به
مصداق روشنی از این
مفهوم وسیع است، بیآنکه آن را محدود کند.
در حدیثی از اصبغ بن نباته میخوانیم که شخصی از
امیرمؤمنان علی ـ علیهالسلام ـ از
تفسیر این آیه سؤال کرد،
امام فرمود: منظور
یهود و
نصاری هستند، اینها در آغاز بر
حق بودند؛ سپس بدعتهایی در
دین خود گذاردند و درحالیکه این بدعتها آنها را به راه
انحراف کشانید، گمان میکردند کار نیکی انجام میدهند.... در ادامه همان حدیث میخوانیم که ایشان پس از
ذکر گفتار فوق فرمود:
خوارج نهروان نیز چندان از آنها فاصله نداشتند!
در
حدیث دیگر مخصوصاً اشاره به رهبانها (مردان و زنان
تارک دنیا ) و گروههای بدعتگذار از
مسلمانان شده است.
اکنون این سؤال پیش میآید که سرچشمه این حالت انحرافی خطرناک چیست؟
مسلماً تعصبهای شدید،
غرور ها،
تکبر ، خودمحوری، و
حب ذات از مهمترین عوامل پیدایش اینگونه پندارهای غلط است.
گاه
تملق و چاپلوسی دیگران، و زمانی در گوشه ا
نزوا نشستن و تنها به
قاضی رفتن، سبب پیدایش این حالت میگردد؛ آنچنان که بجای احساس شرمندگی و ننگ از این زشتیها، احساس غرور و افتخار و
مباهات میکند.
پایگاه اسلام کوئیست.