• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نیاز به دعا

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: دعا ، قرآن، عبادت ، راز و نیاز.
پرسش: با وجود قرآن به دعا چه نیازی داریم؟ آیا قرآن کفایت نمی‌کند یا نعوذبالله قرآن ناقص است؟
پاسخ: اگرچه سؤال از ابهام برخوردار است و معلوم نیست مراد پرسشگر از این سؤال چیست؟ آیا می‌خواهد بگوید:
یک. با وجود قرآن چه نیازی به اصل دعا داریم؟
دو. با وجود دعاهایی که در قرآن وجود دارد، چه نیازی به دعاهای غیر قرآنی داریم؟
با این وجود ما به طرح هر دو احتمال می‌پردازیم و آن را مورد نقد و بررسی قرار می‌دهیم.



اگر احتمال اول مقصود از سؤال باشد، درباره آن باید گفت: قرآن سخن خدا با بنده و دعا سخن بنده با خداست و این دو هر یک در جای خود ضرورت دارند؛ یعنی همان‌گونه که ضروری است خدا با بنده‌اش سخن گوید و برای هدایتش قرآن را فرو فرستد،
[۱] نمایه کافی نبودن عقل، پاسخ ۱۰۳۰۳.
هم‌چنین لازم است که بنده‌اش نیز به دلایلی با او سخن گوید. به عبارت دیگر، ناقص نبودن قرآن به این معناست که قرآن دربردارنده همه آن چیزی است که بشر در امر هدایت به آن نیاز دارد؛ یعنی قرآن بیان کرده است که چگونه می‌توان هدایت شد و به خدا رسید. قرآن نماز و روزه را ابزاری برای این منظور می‌داند؛
همان‌گونه که دعا را نیز وسیله‌ای برای بر آورده شدن حاجات و آن‌گونه عبادتی می‌داند که به تارک آن وعده عذاب می‌دهد و آن را ضروری در امر هدایت تلقی می‌کند:
« ادْعُونی‌ أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتی‌ سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرینَ »؛ پروردگار شما گفته است:«مرا بخوانید تا (دعای) شما را بپذیرم! کسانی که از عبادت من تکبر می‌ورزند، به‌زودی با ذلت وارد دوزخ می‌شوند!

۱.۱ - اهمیت و ارزش دعا

در این آیه به دو ارزش دعا اشاره شده است:

۱.۱.۱ - أ. ارزش مقدمی

انسان نیازها و حاجت‌ هایی دارد. یکی از راه‌های رسیدن به حاجات، دعاست. دعا ، گره‌گشاست و درهای بسته را باز می‌کند، امواج گرفتاری‌ها را رد می‌کند هم برای بلایای طبیعی کارساز است هم برای بلایای غیر طبیعی اعم از درونی و اخلاقی.

۱.۱.۲ - ب. ارزش ذاتی

دعا یک ارزش ذاتی هم دارد؛ زیرا یک نوع عبادت به‌حساب می‌آید و موجب تقرب به حضرت حق می‌شود، چه انسان در دعا به مقصود مورد نظر، برسد یا نرسد. خداوند دوست می‌دارد که انسان حالت دعا را درک کند و به ارزش ذاتی آن پی ببرد؛ از‌این‌رو از متون روایی استفاده می‌شود که یکی از دلایل تأخیر استجابت دعا در همین نکته نهفته است.
در این آیه « ادْعُونی‌ أَسْتَجِبْ لَکُمْ » به ارزش اول و « إِنَّ الَّذینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتی » به ارزش دوم نظر دارد.

۱.۲ - دعا در روایات

در روایات نیز گاهی از دعا به عنوان بهترین عمل، زمانی به‌عنوان عبادت، و زمانی دیگر به‌عنوان مخ و اساس عبادت یاد شده است. در روایتی آمده است:مقام و منزلتی در پیشگاه خداوند وجود دارد که تنها با دعا می‌توان به آن رسید.
روشن است که در این‌گونه روایات به ارزش ذاتی دعا توجه شده است. البته، ارزش مقدمی دعا نیز بارها مورد تأکید قرار گرفته است؛ مانند این‌که با دعا بلاها را از خود دفع کنید.

۱.۳ - دلیل نیاز به قرآن

پس قرآن راه رسیدن به خدا را نشان می‌دهد؛ مثلاً می‌فرماید: نماز بخوانید یا روزه بگیرید یا دعا کنید و.... همان‌گونه که نماز خواندن منافاتی با قرآن ندارد و نه‌تنها دلیل بر نقصان قرآن نیست؛ بلکه بر جامعیت قرآن نسبت به ابرازهای هدایتی دلالت دارد، تأکید بر دعا نیز به معنای ناقص بودن قرآن نیست و در راستای جامعیت قرآن ارزیابی می‌شود. به این معنا که قرآن از هیچ‌یک از ابزارهای هدایتی فروگذار نکرده است و هر آنچه برای نیل انسان به کمال ضروری بوده را تذکر داده است.


اما اگر مراد پرسشگر احتمال دوم باشد که با وجود دعاهای قرآنی چه نیازی به دعاهای موجود در روایات داریم؟ مگر قرآن ناقص است که محتاج دعاهای روایی باشیم؟ در جواب این سؤال باید گفت:

۲.۱ - دلیل اول

وجود دعاهایی در قرآن به آن معنا نیست که ما ملزم باشیم حتماً همان دعاها را بخوانیم و دیگر حق نداشته باشیم که در دعا جمله‌ای غیر آن بر زبان برانیم. دعا سخنِ بنده با خدا و عرضه حاجت او نسبت به خداست. حال اگر این دعا در قالب دعاهای قرآنی باشد، چه بهتر! زیرا در این‌گونه دعاها ادب عبد به معبود آموزش داده می‌شود و اساساً بنده یاد می‌گیرد که چه چیزی را از خدا بخواهد؛ اما با این‌که دعاهای قرآنی همه این مزیت‌ها را بر‌دارد؛ اما با توجه به آیاتی در قرآن که ما را به دعا کردن ترغیب می‌نمایند و مطلق هستند؛ مانند « قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ » و « ادْعُونی‌ أَسْتَجِبْ لَکُمْ »؛ یعنی شامل دعاهای قرآنی و غیر قرآنی می‌شود و در جایی از ما خواسته نشده است که ما تنها به این دعاها اکتفا کنیم و با زبان و ادبیات و جملات خود از خدا چیزی نخواهیم. در این صورت اگر ما با زبان خود از خدا چیزی خواستیم، به معنای آن است که قرآن را ناقص پنداشتیم!

۲.۲ - دلیل دوم

آنچه در سنت و روایات معصومان ـ علیهم‌السلام ـ آمده، به‌عنوان شرح معارف قرآنی است و این به معنای ناقص بودن قرآن نیست. توضیح اینکه در قرآن اصول و امهات مسائل بیان شده است؛ مثلاً آمده است که نماز را بپای دارید:« وَ أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ »؛ اما کیفیت و جزئیات نماز به سنت معصومان ـ علیهم‌السلام ـ ارجاع داده شده است؛
یعنی روایات اجزا و شرایط نماز را بیان کرده و توضیح داده‌اند که چگونه باید نماز را خواند. این بخشی از معارفی است که در روایات آمده است، آیا تهی بودن قرآن از این‌گونه مباحث دلیل بر نقص قرآن است. همچنین در قرآن آمده است که دعا کنید و بخشی از دعاهای پیامبران نیز در قرآن آمده است؛ اما روایاتی که دعاهای معصومان را دربردارند در واقع شرحی هستند به آنچه در قرآن آمده است و شامل معارفی هستند که حقایق قرآنی را تفسیر می‌کنند و چگونه خواستن و آداب راز و نیاز را به انسان‌ها آموزش می‌دهند و به آنها یاد می‌دهند که در عرضه حاجت چه چیزی را از خدا بخواهند. روشن است که معنای این سخنان این نیست که قرآن ناقص است؛ همان‌گونه که مفسر بودن سنت نسبت به نماز و روزه دلیل بر نقص قرآن تلقی نمی‌شود.

۲.۳ - دلیل سوم

علاوه بر این‌که در سنت پیامبر اسلام ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ نیز می‌بینیم آن حضرت در دعاهایشان به دعاهای قرآن بسنده نکردند.
نتیجه این‌که با وجود دعاهای قرآنی از دعاهایی که در روایات ما آمده، بی‌نیاز نیستیم و این معنایش عدم کفایت یا نقص قرآن نیست؛ بلکه وارد شدن در تمام این موارد در محدوده رسالت قرآن نمی‌باشد.


۱. نمایه کافی نبودن عقل، پاسخ ۱۰۳۰۳.
۲. بقره (۲)، آیه ۴۵؛ «وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَکَبیرَةٌ إِلاَّ عَلَی الْخاشِعینَ»؛ و از صبر و نماز یاری جویید و این کار جز برای خاشعان، گران و سنگین است.    
۳. غافر (۴۰)، آیه ۶۰.    
۴. حر عاملی، وسائل‌الشیعة، ج ۷، ص۶۱، مؤسسه آل البیت (ع) قم، ۱۴۰۹ ه ق.    
۵. کلینی، کافی، ج ۲، ص ۴۶۸، دار الکتب الإسلامیة تهران، ۱۳۶۵ ه ش؛ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه‌السلام:أَحَبُّ الْأَعْمَالِ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی الْأَرْضِ الدُّعَاءُ».    
۶. حر عاملی، وسائل‌الشیعة، ج ۷، ص ۳۴، مؤسسه آل البیت (ع) قم، ۱۴۰۹ ه ق؛ امام صادق علیه‌السلام فرمود:«فَإِنَّ الدُّعَاءَ هُوَ الْعِبَادَةُ».    
۷. حر عاملی، وسائل‌الشیعة، ج ۷، ص ۲۷، مؤسسه آل البیت (ع) قم، ۱۴۰۹ ه ق؛ پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌فرماید:«الدُّعَاءُ مُخُّ الْعِبَادَةِ».    
۸. کلینی، کافی، ج ۲، ص ۴۶۷، دار الکتب الإسلامیة تهران، ۱۳۶۵ ه ش؛ امام صادق علیه‌السلام فرمود:«إِنَّ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْزِلَةً لَا تُنَالُ إِلَّا بِمَسْأَلَةٍ».    
۹. حر عاملی، وسائل‌الشیعة، ج ۷، ص ۴۰، مؤسسه آل البیت (ع) قم، ۱۴۰۹ ه ق؛ «وَ ادْفَعُوا الْبَلَاءَ بِالدُّعَاء».    
۱۰. فرقان (۲۵)، آیه ۷۷.    
۱۱. غافر (۴۰)، آیه ۶۰.    
۱۲. نور (۲۴)، آیه ۵۶.    
۱۳. غافر (۵۹)، آیه ۷؛ ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا؛ آنچه را رسول خدا برای شما آورده بگیرید (و اجرا کنید)، و از آنچه نهی کرده خودداری نمایید.    
۱۴. کلینی، کافی، ج ۲، ص ۴۶۸، دار الکتب الإسلامیة تهران، ۱۳۶۵ ه ش؛ کَانَ دُعَاءُ النَّبِیِّ ص لَیْلَةَ الْأَحْزَابِ یَا صَرِیخَ الْمَکْرُوبِینَ وَ یَا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّینَ وَ یَا کَاشِفَ غَمِّیَ اکْشِفْ عَنِّی غَمِّی وَ هَمِّی وَ کَرْبِی فَإِنَّکَ تَعْلَمُ حَالِی وَ حَالَ أَصْحَابِی وَ اکْفِنِی هَوْلَ عَدُوِّی.    



پایگاه اسلام کوئست.    


رده‌های این صفحه : اخلاق اسلامی | دعا | فضائل اخلاقی




جعبه ابزار