• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نقش قرآن در پیشینه اعراب

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: قرآن، اعراب، تاریخ اعراب.

پرسش: نقش قرآن در پیشینه اعراب چیست؟



نقش قرآن در پیشینه اعراب
اعراب، از ویژگی‌های زبان عربی است که نقشی تعیین کننده در مفاهمه و تفاهم دارد. بنا بر‌ این به طور طبیعی، اعراب، هم‌زاد زبان عربی است و این زبان بدون اعراب، قادر به بازتاباندن معنا نیست؛ اما پیشینه «دانش اِعراب» و نشانه‌های اِعرابی (یعنی نشانه‌هایی که بر نوع اعراب کلمات دلالت می‌کنند) به سده نخست هجری باز می‌گردد و می‌توان گفت دانش اِعراب، بویژه اعراب قرآن، از دامان قرآن کریم برخاسته است.
[۱] تاریخ تفسیر و نحو، ص۱۳۷ - ۱۴۶.



کاتبان وحی، در آغاز، هنگام نگاشتن قرآن، کلمات را بدون نقطه و اِعراب، ثبت می‌کردند. شاید ثبت قرآن بدون این نشانه‌ها برای کسانی که در عصر پیامبر (صلی‌اللَّه‌علیه‌و‌آله) می‌زیستند، مشکلی نمی‌آفرید؛ اما برای نسل‌های بعد و نیز مردم غیر عربی که به اسلام گرویده و با مسلمانان آمیخته بودند، گاه موجب قرائت به گونه‌های مختلف می‌شد و معانی را دگرگون می‌ساخت. از این رو نیاز به راه‌کاری جامع ضروری نمود که به اختلافات و نیز تغییر و تحریف معنوی قرآن کریم پایان بخشد.


روایات درباره معرفی نخستین اعراب گذار قرآن (ثبت کننده نشانه‌های اِعرابی) مختلف‌اند.
[۲] دائرة المعارف بزرگ اسلامی، جمعی از نویسندگان، ج۹ ص۳۷۰ - ۳۷۴.
[۳] درآمدی بر تاریخ علوم قرآن، ص۱۱۴ - ۱۱۵.
معمولاً از ابو الاسود دُئِلی (م ۶۹ق) به عنوان آغازگر اعراب گذاری قرآن کریم یاد می‌شود که این کار را به کمک یحیی بن یَعمر انجام داد. در آغاز، اعراب گذاری بسیار ساده بود و برای نشان دادن اعراب، از نقطه سود می‌جستند، بدین صورت که برای نصب، نقطه‌ای روی حرف پایانی کلمه، برای جر، نقطه‌ای زیر آن، و برای رفع، نقطه‌ای بعد از همان حرف می‌نهادند.
[۴] کتاب المصاحف، ص۱۶۲.
[۵] شیخ مفید، محمد بن محمد، المقنع، ص۱۲۴ - ۱۲۶.
[۶] رسم الخطّ مصحف، ص۴۹۲.
برای تنوین هم از دو نقطه به همان شکل استفاده می‌شد. در این زمان هنوز برای تمایز حروف مشابه، از نقطه کمک گرفته نمی‌شد و نقطه‌های اِعرابی نیز به رنگی متفاوت با رنگ حروف و کلمات، ثبت می‌شدند.
[۷] کتاب المصاحف، ص۱۶۲.
[۸] شیخ مفید، محمد بن محمد، المقنع، ص۱۲۴ - ۱۲۶.
[۹] جعفری، یعقوب و غانم‌قدوری، رسم الخطّ مصح، ص۴۹۲.
گفتنی است که این اعراب‌گذاری، مطابق نظر مشهور و مقبول مسلمانان صورت پذیرفت.


پس از حدود یک قرن، به دست خلیل بن احمد فراهیدی (م ۱۷۵ق) شکل‌های خاص، جایگزین نقطه‌های اعرابی شد. وی برای نصب، مستطیلی بر روی حرف، برای جر، مستطیلی زیر آن، و برای ضمّه واوی کوچک بالای آن می‌نهاد و برای هر یک از تنوین‌ها شکل مشابه همان حرکت اوّل را بر آن می‌افزود. او همچنین برای نشان دادن تشدید از دندانه حرف «س» و برای سکون از سَرِ حرف «ص» استفاده می‌کرد. نشانه‌ها سپس به تدریج، افزون بر نشان دادن اِعراب در حرف پایانی کلمه، برای نشان دادن حرکت سایر حروف کلمه نیز به کار می‌رفتند.
[۱۰] سیوطی، جلال الدین، الاتقان فی علوم القرآن، ج۲ ص۳۷۸.
[۱۱] سالم مکرم، عبد العال، القرآن الکریم و اثره فی الدراسات النحویة، ص۲۶۶ - ۲۶۷.
تا این زمان (نیمه دوم قرن دوم هجری)، غرض از اعراب‌گذاری قرآن، قرائت صحیح قرآن کریم به همان شکل منقول از پیامبر (صلی‌اللَّه‌علیه‌و‌آله) ، و برداشت معنایی صحیح از آیات و جلوگیری از اجتهاد در قرائات بود. با این حال پس از این نیز اجتهاد و اختلاف در اعراب برخی کلمات قرآن، به صورت محدود میان استادان قرائت دیده می‌شود و این امر، اختلاف‌هایی را در تفسیر برخی آیات قرآن سبب شده است.
[۱۲] سالم مکرم، عبد العال، القرآن الکریم و اثره فی الدراسات النحوی، ص۸۸.
[۱۳] تاریخ نحو، ص۳۴ - ۵۱.



در نیمه دوم قرن دوم هجری، در دانش اعراب قرآن کریم تحولی پدید آمد که دانشمندان و استادان، نحو عربی را به سمت تحلیل و تبیین نقش‌های کلمات در جمله‌ها و آیات قرآن کریم سوق دادند که نقطه اوج آن در «معانی القرآن‌ها» و سپس «اعراب القرآن‌ها» تجلی یافت. برجسته‌ترین دانشمند این دوره، سیبویه (م ۱۸۰ق)، در الکتاب (که نخستین کتاب موجود نحو عربی است) ضمن تدوین قواعد نحو، به تبیین و تحلیل نقش کلمات بویژه نقش‌های نحوی آنها در قرآن پرداخت
[۱۴] سالم مکرم، عبد العال، القرآن الکریم و اثره فی الدراسات النحویة، ص۸۸.
[۱۵] تاریخ نحو، ص۳۴ - ۵۱.
و بدین سان «مکتب نحو بصره» پدید آمد. از ویژگی‌های بارز مکتب نحو بصره، قانون‌مند کردن قواعد نحو و روی آوردن به قیاس در نحو عربی است. اثر این رویکرد در دانش نحو، راه یافتن تأویل و توجیه بیشتر در تحلیل نحوی آیات، منضبط شدن قواعد نحو، محدودتر شدن دامنه قواعد و در نتیجه سهل‌تر شدن فراگیری آن قواعد بود. در مقابل این مکتب، «مکتب نحو کوفه» به پیشوایی کسایی (م ۱۸۹ق) پدید آمد که ویژگی آن توجه بیشتر به نقل، سماع و فاصله گرفتن از قیاس بود.
[۱۶] سالم مکرم، عبد العال، القرآن الکریم و اثره فی الدراسات النحویة، ص۹۴.
[۱۷] سالم مکرم، عبد العال، القرآن الکریم و اثره فی الدراسات النحویة، ص۱۲۲.
[۱۸] سالم مکرم، عبد العال، القرآن الکریم و اثره فی الدراسات النحویة، ص۱۳۳ - ۱۳۶.
قرآن کریم در این دوره، محور مباحث نحو عربی بود و کتاب‌هایی با عنوان «معانی القرآن» و «اعراب القرآن» آرای نحوی مفسّران را نشان می‌دادند.


در اواسط سده سوم هجری، مکتب نحو بغداد ظهور کرد که راه میانه و تلفیقی است از دو مکتب نحو بصره و کوفه. دانشمندانی مانند ابن خالویِه (م ۳۷۰ق)، ابن دُرُستوِیه (م ۳۴۷ق)، ابوعلی فارسی (م ۳۷۷ق)، ابن جنی (م ۳۹۲ق)، زجاج (م ۳۶۳ ق) و زمخشری (م ۵۳۸ ق) بدین مکتب گرایش داشته‌اند.
[۱۹] انباری، ابو البرکات، الانصاف، ص۴۶۳ به بعد.
[۲۰] انباری، ابو البرکات، الانصاف، ص۴۷۴.
[۲۱] انباری، ابو البرکات، الانصاف، ص۵۲۴ به بعد، انباری، ابو البرکات، الانصاف، ص۴۴ به بعد.

دانشمندان سده سوم و چهارم هجری هر یک با تکیه بر مکتب نحوی خود، به بیان و تحلیل اعراب آیات می‌پرداختند. اما در سده‌های بعدی نحویان اغلب به جمع آوری آرای پیشینیان مبادرت کردند و کم‌تر به نقد آرا و ترجیح آنها بر یکدیگر پرداختند. این رویکرد در البیان ابن الانباری (م ۵۷۷ق)، التبیان ابو البقاء (م ۶۱۶ق) و به صورت محدودتر در مشکل اعراب القرآن مکی بن ابی طالب، مشهود است.
[۲۲] انباری، ابو البرکات، الانصاف، ص۴۴.
[۲۳] انباری، ابو البرکات، الانصاف، ص۴۶۳.
[۲۴] انباری، ابو البرکات، الانصاف، ص۴۷۴.
[۲۵] انباری، ابو البرکات، الانصاف، ص۵۲۴.



از بررسی مکاتب و دیدگاه‌های نحوی دانشمندان و مفسّران پیشین، بر می‌آید که حجم فراوانی از اختلاف موجود در نحو و اعراب آیات قرآن، معلول تفاوت تحلیل صاحب نظران است، بدون آن که در تفسیر آیه تأثیر چندانی داشته باشد. به نظر می‌رسد این دانشمندان بیش از هر چیز در پی به دست دادن فهم درستی از آیات قرآن، منطبق با قواعد زبان بوده‌اند. از این رو هر یک با توجه به آرای نحوی و قواعد دستوری مدارس نحوی، به تحلیل ادبی آیه می‌پرداخته‌اند. این تحلیل‌ها در موارد فراوانی، معنای آیه را تغییری جدی نمی‌داد؛ اما به تدریج منشا تنوّع قواعد نحو و اعراب شد. اختلاف در جواز عطف بر ضمیر مجرور بدون اعاده جار، عطف بر ضمیر مرفوع بدون تأکید آن با ضمیر منفصل، مبنی بودن فعل امر، عمل «اِن» مخفّفه، اختلاف در رافع مبتدا و خبر،
[۲۶] انباری، ابو البرکات، الانصاف، ص۴۶۳ به بعد.
[۲۷] انباری، ابو البرکات، الانصاف، ص۴۷۴ به بعد.
[۲۸] انباری، ابو البرکات، الانصاف، ص۵۲۴ به بعد.
[۲۹] انباری، ابو البرکات، الانصاف، ص۱۹۵ به بعد .
[۳۰] انباری، ابو البرکات، الانصاف، ص۴۴ به بعد.
معانی «اَنْ» و «اذا» و اختلاف در جواز یا عدم جواز ورود آن بر جمله اسمیه، اختلاف در عمل حروف مشبهة بالفعل و «ما» ی نافیه نسبت به خبر، جواز یا عدم جواز فاعل قرار گرفتن جمله و ده‌ها مسئله دیگر، از جمله نمونه‌ها و شواهد این نظرند. با این حال نمی‌توان انکار کرد که بخش مهمی از اختلافات مفسّران در اعراب آیات قرآن، متأثر از باورها و پیش فرض‌های کلامی و فقهی آنان بوده است؛ برای مثال، عاطفه یا مستانفه دانستن واو در آیه (وَ مَا یَعْلَمُ تَاْوِیلَهُ اِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ) بر این نگرش کلامی برخی مفسران مبتنی بوده است که آیا راسخان در علم، به [[تأویل [متشابهات]] آگاهی دارند یا ندارند. همچنین بیان نقش «اَرجُلَکم» در آیه (وَامْسَحُواْ بِرُءُوسِکُمْ وَاَرْجُلَکُمْ اِلَی الْکَعْبَیْنِ)و تعیین معطوف علیه آن متأثر از این پیش فرض فقهی مفسر بوده است که آیا در وضو باید پا را مسح کرد یا آن را شست. البته در موارد فراوان‌تری، نوع اعراب و بیان نقش کلمات، در تفسیر آیات شریفه در دو بُعد معارف کلامی و فقهی اثرگذار بوده و برداشت‌هایی متفاوت را در پی داشته است. چنین به نظر می‌رسد که بخشی از اختلافات کلامی، و فقهی مذاهب اسلامی، از اختلاف در اعراب آیات سرچشمه گرفته است.


۱. تاریخ تفسیر و نحو، ص۱۳۷ - ۱۴۶.
۲. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، جمعی از نویسندگان، ج۹ ص۳۷۰ - ۳۷۴.
۳. درآمدی بر تاریخ علوم قرآن، ص۱۱۴ - ۱۱۵.
۴. کتاب المصاحف، ص۱۶۲.
۵. شیخ مفید، محمد بن محمد، المقنع، ص۱۲۴ - ۱۲۶.
۶. رسم الخطّ مصحف، ص۴۹۲.
۷. کتاب المصاحف، ص۱۶۲.
۸. شیخ مفید، محمد بن محمد، المقنع، ص۱۲۴ - ۱۲۶.
۹. جعفری، یعقوب و غانم‌قدوری، رسم الخطّ مصح، ص۴۹۲.
۱۰. سیوطی، جلال الدین، الاتقان فی علوم القرآن، ج۲ ص۳۷۸.
۱۱. سالم مکرم، عبد العال، القرآن الکریم و اثره فی الدراسات النحویة، ص۲۶۶ - ۲۶۷.
۱۲. سالم مکرم، عبد العال، القرآن الکریم و اثره فی الدراسات النحوی، ص۸۸.
۱۳. تاریخ نحو، ص۳۴ - ۵۱.
۱۴. سالم مکرم، عبد العال، القرآن الکریم و اثره فی الدراسات النحویة، ص۸۸.
۱۵. تاریخ نحو، ص۳۴ - ۵۱.
۱۶. سالم مکرم، عبد العال، القرآن الکریم و اثره فی الدراسات النحویة، ص۹۴.
۱۷. سالم مکرم، عبد العال، القرآن الکریم و اثره فی الدراسات النحویة، ص۱۲۲.
۱۸. سالم مکرم، عبد العال، القرآن الکریم و اثره فی الدراسات النحویة، ص۱۳۳ - ۱۳۶.
۱۹. انباری، ابو البرکات، الانصاف، ص۴۶۳ به بعد.
۲۰. انباری، ابو البرکات، الانصاف، ص۴۷۴.
۲۱. انباری، ابو البرکات، الانصاف، ص۵۲۴ به بعد، انباری، ابو البرکات، الانصاف، ص۴۴ به بعد.
۲۲. انباری، ابو البرکات، الانصاف، ص۴۴.
۲۳. انباری، ابو البرکات، الانصاف، ص۴۶۳.
۲۴. انباری، ابو البرکات، الانصاف، ص۴۷۴.
۲۵. انباری، ابو البرکات، الانصاف، ص۵۲۴.
۲۶. انباری، ابو البرکات، الانصاف، ص۴۶۳ به بعد.
۲۷. انباری، ابو البرکات، الانصاف، ص۴۷۴ به بعد.
۲۸. انباری، ابو البرکات، الانصاف، ص۵۲۴ به بعد.
۲۹. انباری، ابو البرکات، الانصاف، ص۱۹۵ به بعد .
۳۰. انباری، ابو البرکات، الانصاف، ص۴۴ به بعد.
۳۱. آل عمران/سوره۳، آیه۷.    
۳۲. مائده/سوره۵، آیه۶.    



سایت‌ حدیث‌نت، برگرفته از مقاله «نقش قرآن در پیشینه اعراب» تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۲/۱۸.    



جعبه ابزار