• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نشانه‌های خدا

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: قرآن، حدیث، صفات خداوند.

پرسش: در مورد نشانه‌های خداوند توضیح دهید؟



قرآن کریم، همه پدیده‌های عالم هستی را آیه‌های روشن و نشانه‌های آشکار و راه‌نمایان صریح بر وجود آفرینش‌گر هستی می‌داند، به این معنا که همه پدیده‌ها از ریزترین ذرات تا بزرگ‌ترین کهکشان‌ها و از اتم تا عظیم‌ترین اجرام آسمانی، و از پدیده‌های دیدنی و نادیدنی، همه و همه، آفریده شده‌اند تا نشانه روشن و آینه تمام‌نما و راه‌نمای متقن وجود آفریننده‌شان باشند.
از آن جا که پرده‌ای بر دیدگان آدمی نیست و موانع شناخت قلبی و عقلی، راه‌های قلب و عقل او را نبسته‌اند، و چون آفریننده عالم، در آینه پدیده‌های هستی، از زمین و کوه‌ها و بیابان‌ها و دریاها و درختان گرفته تا چیزهای دیگر، تجلّی کرده است، همه هستی، گواه او و هر آنچه از آفاق است، دلیل اوست. چه خوب سروده است ابو العتاهیه که:
فیا عجبا کیف یُعصَی الالا • • • • • هُ‌ام کیف یَجحده الجاحدُ
و فی کلّ شی ءٍ له آیةٌ • • • • • • تدلّ علی انّه الواحدُ
شگفتا، چگونه نافرمانی می‌شود او/
و یا چگونه منکر، او را انکار می‌کند
در حالی که در هر چیزی، نشانه‌ای از اوست/
که دلالت بر یگانگی او می‌کند!
از دیدگاه قرآن کریم، امکان ندارد که انسان، جهان هستی را بشناسد؛ ولی خدا را نشناسد، یعنی آفریده‌ها را ببیند؛ ولی آفریننده را نه. امکان ندارد که در آینه هستی نظر کند؛ ولی آفریننده هستی برای او در آن جلوه‌گر نباشد، مگر آن که در دیدش عیبی باشد.

۱.۱ - بیان امیر المؤمنین

این حقیقت قرآنی را امیر مؤمنان (علیه‌السّلام) در جاهای گوناگون و با چندین بیان و به‌گونه سحرآمیزی که قلب را شیفته می‌کند، بازگو کرده است. کلام ایشان در این‌باره، از رساترین بیان‌های خداشناسی از طریق آیات و نشانه‌هاست، از جمله این سخن ایشان:
«الحَمدُ للّهِ المُتَجَلِّی لِخَلقِهِ بِخَلقِهِ، وَ الظّاهِرِ لِقُلُوبِهِم بِحُجَّتِهِ؛ سپاس، خدای را که برای آفریده‌هایش با آفریدنش تجلی کرده و در قلب آنان با حجّتش هویدا شده است.»
واقعیت این است که تجلّی آفریدگار برای انسان، چیزی نیست که بتوان با نوشتن و گفتن، آن را به دیگران منتقل کرد؛ بلکه این، امری است که باید آن را یافت. طبیعی است که هر کس ذائقه جانش سالم و دیده بصیرتش نافذ باشد، همه عالم هستی را آینه تمام نمای جمال و جلال خداوند می‌یابد.


درک تجلّی آفریدگار در آینه آفریده‌ها، به تناسب میزان استعداد دید انسان، قوّت و ضعف دارد. هر‌گاه موانع شناخت در انسان، کمتر و توان رؤیت عقلی و قلبی بیشتر باشد، تجلّی آفریدگارِ خجسته و والا در آینه آفریده‌ها در حس، بیشتر و در درک، عمیق‌تر است.

۲.۱ - دیدگاه ابن میثم

ابن میثم بحرانی در توضیح اقسام درک انسان‌ها از تجلّیات آفریدگار در آفریده‌ها، انسان‌ها را به چهار گروه تقسیم کرده، می‌گوید:
تجلّی خداوند، به معنای آن است که او شناخت خویش را از ره‌گذر مصنوعاتش، برای دل‌های بندگانش روشن گردانید، تا جایی که بندگان، هر یک به‌اندازه قابلیت و پذیرشی که از مشاهده او دارند، مشاهده‌اش می‌کنند، و این مشاهده، بسته به تفاوت شعاع‌های نگاه‌هایشان، متفاوت است. بعضی از آنها اوّل مصنوع را می‌بینند بعد صانع را؛ بعضی هر دو را با هم می‌بینند؛ بعضی نخست صانع را می‌بینند، و بعضی ماسوای صانع را نمی‌بینند.
[۲] بحرانی، میثم بن علی، شرح نهج البلاغة، ج۳، ص۳۸.


۲.۲ - مثال

در توضیح این چهار قسم، مثالی را یادآوری می‌کنیم، بلکه تا‌ اندازه‌ای حقّ مطلب ادا شود. اگر آینه در دست داشته باشی و بخواهی به تصویر چیز مشخّصی نگاه کنی، در ابتدا آینه و آن‌گاه آن تصویر را می‌بینی. گاه هم زمان هر دو را می‌بینی و زمانی هم‌چنان به تصویر نگاه می‌کنی و مات در آن می‌شوی که چیز دیگری را نمی‌بینی.
با توجّه به این مثال، مردمی را که از بینش عقلانی برای درک تجلّی آفریدگار در آینه آفریده‌ها برخوردارند، می‌توان چهار گروه دانست:

۲.۲.۱ - گروه اوّل

گروه اوّل، کسانی هستند که به آینه آفریده‌ها نظر می‌افکنند و ابتدا آینه و سپس تجلّی آفریدگار را از لا به لای دقّت در آینه آفریده‌ها و از توجّه به آنها مشاهده می‌کنند.

۲.۲.۲ - گروه دوم

گروه دوم، کسانی‌اند که از نگاه دقیق‌تری برخوردارند. آفریدگار را بیش از شناخت گروه نخست می‌شناسند؛ چرا که آینه آفریده‌ها و آفریدگار را هم زمان می‌بینند. به تعبیر دیگر، اینان، آفریدگار را در این آینه و به واسطه آن می‌بینند و در همان زمانی که چشم‌هایشان کوه و دریا و درخت و دیگر پدیده‌ها را می‌بیند، آفریدگار (عزّوجلّ) را با بینش عقلی درک می‌کنند.

۲.۲.۳ - گروه سوم

گروه سوم، کسانی هستند که شیدای آفریدگارند و به درجه‌ای شیفته‌اند که هر‌گاه به آینه آفریده‌ها نگاه می‌کنند، نخست آفریدگار را مشاهده می‌کنند و آن گاه آفریده‌ها را. اینان به آفریده‌ها از طریق آفریدگار می‌رسند و نه از طریق آفریده‌ها به آفریدگار.

۲.۲.۴ - گروه چهارم

گروه چهارم، کسانی‌اند که در قلّه خداشناسی قرار دارند و شناخت و علاقه‌شان به خدای پاک، به حدّی است که چیزی جز او نمی‌بینند. البتّه به این مرتبه نمی‌رسند، مگر پیامبر و کسانی که به این حقیقت، واقف شده‌اند که هستی، تنها در انحصار خداوند والاست و وجود جز او، چون سایه، اعتباری و تبعی است.


۱. محمدی ری شهری، محمد، موسوعة العقائد الاسلامیة، ج۳، ص۱۲۱، ح ۳۵۱۴.    
۲. بحرانی، میثم بن علی، شرح نهج البلاغة، ج۳، ص۳۸.



حدیث‌نت، برگرفته از مقاله «نشانه‌های خدا» تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۳/۱۳.    



جعبه ابزار