• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

منع پیامبر از تکرار کلمات جبرئیل هنگام نزول قرآن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: خداوند، پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، قرآن، وحی، تکرار وحی، سوره قیامت.

پرسش: چرا پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) قبل از نزول کامل وحی، در خواندن آیات قرآن عجله می‌کرد که خداوند ایشان را از این کار منع کرد؟!

پاسخ اجمالی: در تبیین آین آیه دیدگاه‌های مختلفی ارائه شده است از جمله این‌که: پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به دلیل عجله‌ای که در ابلاغ دعوت داشت، گاه قبل از نزول تدریجی، و یا همراه آن آیات را تلاوت می‌کرد؛ لذا در این‌جا به وی دستور داده شد که از این کار خود‌داری کند، و بگذارد هر آیه‌ای در موقع خود تلاوت و ابلاغ گردد. و یا دیدگاه ابن عبّاس که می‌گوید: وقتی قرآن بر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نازل می‌شد، آن‌حضرت به جهت حرص و علاقه‌ای که به حفظ و ضبط آن داشت، با حرکت دادن زبانش برای خواندن آن، شتاب و عجله می‌کرد، از ترس این‌که مبادا آن‌ را فراموش کند. در نتیجه خداوند او را از این تعجیل منع فرمود. و ...



خدای متعال در توصیف روز رستاخیز در سوره قیامت، پس از بیان چندین آیه موقتاً رشته سخن در‌باره قیامت و احوال مؤمنان و کافران را رها کرده، و تذکری در‌باره دریافت قرآن به پیامبرش داده و می‌فرماید:
«لا تُحَرِّکْ بِهِ لِسانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ • اِنَّ عَلَیْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ • فَاِذا قَرَاْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ• ثُمَّ اِنَّ عَلَیْنا بَیانَهُ؛ زبانت را حرکت مده تا در خواندن قرآن عجله کنی! این وظیفه ما است که قرآن را در سینه‌ات جا داده و بر زبانت جاری کنیم! پس هر‌گاه آن‌را خواندیم از خواندنش پیروی کن، پس بیان آن (نیز) بر عهده ما است.»
در تبیین این آیات در وسط آیات مربوط به قیامت، مفسران اقوالی را نقل کرده‌اند که برخی از آنها را بیان می‌کنیم:

۱.۱ - علامه طباطبایی

آنچه از سیاق آیات چهارگانه به ضمیمه آیات قبل و بعد که روز قیامت را توصیف می‌کند بر می‌آید، این است که این چهار آیه در بین آیات قبل و بعدش جملات معترضه‌ای است که با ارائه ادب الهی، رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را مکلف می‌کند که در هنگام گرفتن آنچه به وی وحی می‌شود رعایت آن ادب را نموده، قبل از آن‌که وحی تمام شود، آیاتی را که هنوز به‌طور کامل ابلاغ نشده نخواند، و زبان خود را به خواندن آن حرکت ندهد؛ لذا این آیات در معنای آیه ۱۱۴ سوره طه است که می‌فرماید: «وَ لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ اَنْ یُقْضی‌ اِلَیْکَ وَحْیُهُ؛ پس نسبت به (تلاوت) قرآن عجله مکن، پیش از آن‌که وحی آن بر تو تمام شود.»
بنابر‌این، گفتار در آیات مورد بحث؛ مانند سفارش یک گوینده از ما انسان‌ها است که در ضمن سخنی که با شنونده خود داریم و او بخواهد با یک یا دو کلمه سخن ما را تکمیل کند، و آنچه در صدد گفتنش هستیم را قبل از این‌که ما به زبان بیاوریم او به زبان بیاورد، و ما احساس کنیم که این عمل وی نمی‌گذارد که سخن ما را به‌طور کامل بفهمد، سخنش را قطع می‌کنیم و به وی می‌گوییم در سخن من عجله مکن، و چیزی نگو تا سخن مرا بهتر بفهمی، بعد از این تذکر، مجدداً به سخن خود ادامه می‌دهیم. بنابر‌این در این جمله که فرمود: «لا تُحَرِّکْ بِهِ لِسانَکَ»، خطاب به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است و دو ضمیر "به" به قرآنی که به او وحی شده، و یا به وحی بر می‌گردد، و معنای آن این است که: زبان خود را به وحی حرکت مده، تا به عجله وحی را گرفته باشی، و چیزی را که هنوز ما نخوانده‌ایم در خواندنش از ما پیشی گرفته باشی.

۱.۲ - برخی از مفسران

البته برخی از مفسران آن‌ را به بحث نزول دفعی و تدریجی ارتباط داده و می‌گویند؛ همان‌گونه که می‌دانیم قرآن دارای دو نزول است: "نزول دفعی" یعنی همه قرآن یک‌جا در "شب قدر" بر قلب مبارک پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نازل شد، و "نزول تدریجی" که در طی ۲۳ سال صورت گرفته است. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به دلیل عجله‌ای که در ابلاغ دعوت داشت، گاه قبل از نزول تدریجی، و یا همراه آن آیات را تلاوت می‌کرد؛ لذا در این‌جا به وی دستور داده شد که از این کار خود‌داری کند، و بگذارد هر آیه‌ای در موقع خود تلاوت و ابلاغ گردد.

۱.۳ - ابن عبّاس

ابن عبّاس می‌گوید: وقتی قرآن بر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نازل می‌شد، آن‌حضرت به جهت حرص و علاقه‌ای که به حفظ و ضبط آن داشت، با حرکت دادن زبانش برای خواندن آن، شتاب و عجله می‌کرد، از ترس این‌که مبادا آن‌ را فراموش کند. در نتیجه خداوند او را از این تعجیل منع فرمود و گفت‌ای رسول ما زبان خود را مجنبان و حرکت مده تا بفرا گرفتن آن تعجیل کنی که خود ما آن‌را برای تو جمع می‌کنیم.

۱.۴ - سعید بن جبیر

در روایت سعید بن جبیر است که حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) عجله می‌کرد و زبان خود را قبل از فراغت جبرئیل از وحی قرآن، حرکت می‌داد به جهت سختی و دشواری در حفظ آن؛ لذا خداوند سبحان فرمود زبان خود را حرکت مده و مجنبان به وحی و یا به قرآن؛ یعنی در قرائت و فرا گرفتن قرآن تعجیل مکن.

۱.۵ - طبرسی

تفسیر دیگری که مفسران بسیار‌ اندکی آن‌را گفته‌اند؛ (طبرسی این قول را از بلخی نقل می‌کند.) این است که مخاطب در این آیات گنه‌کاران در قیامت‌اند که به آنها دستور داده می‌شود نامه اعمال خود را بخوانند و حسابگر خویش باشند، و به آنها گفته می‌شود در خواندن آن عجله نکنید. طبیعی است آنها به هنگام خواندن نامه عمل خود وقتی به "سیئات" می‌رسند ناراحت می‌شوند، و می‌خواهند با عجله از آن بگذرند، این دستور به آنها داده می‌شود و آنها را از عجله باز می‌دارد، و موظف می‌شوند هنگامی که فرشتگان الهی نامه اعمال آنها را می‌خوانند آنان نیز از فرشتگان پیروی کنند.
بر اساس این تفسیر، آیات ۱۶ تا ۱۹ این سوره جمله معترضه نیستند، بلکه با آیات گذشته و آینده هماهنگ بوده، و تمامی آنها با هم پیوند دارند؛ چرا که همه آنها مربوط به احوال قیامت و معاد است.
البته این تفسیر از آیات چهارگانه، بویژه با توجه به ذکر نام قرآن در آیات بعد، بسیار بعید به نظر می‌رسد، و اصولاً لحن آیات به خوبی نشان می‌دهد که این تفسیر نمی‌تواند مورد نظر قرآن باشد.
[۹] صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج‌۲۹، ص۲۸۰، قم، فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۶۵ش.


۱.۶ - ابوالفتوح رازی

گفتنی است که برخی از مفسران معتقدند نهی‌ای که در آیه «لا تُحَرِّکْ بِهِ لِسانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ»، آمده از این جهت نیست که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اقدام به تعجیل در قرائت کرده باشد، بلکه این آیه مانند آیه «وَ لا تُطِعِ الْکافِرِینَ وَ الْمُنافِقِینَ»، بوده و معلوم است که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هرگز اطاعت از کافران و منافقان نداشت. به عبارتی این آیه قرآن، تاکید مجددی است بر آنچه خود پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نیز ملتزم به انجام آن بوده است.


۱. قیامت/سوره۷۵، آیه۱۶-۱۹.    
۲. طه/سوره۲۰، آیه۱۱۴.    
۳. طباطبائی، سید محمد‌حسین‌، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲۰، ص۱۰۹، قم، دفتر انتشارات اسلامی‌، چاپ پنجم‌، ۱۴۱۷ق.    
۴. ر.ک:مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌۲۵، ص۲۹۶، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.    
۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۱۰، ص۶۰۰، مقدمه، بلاغی‌، محمد جواد، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.    
۶. عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، ج‌۵، ص۴۶۳، تحقیق، رسولی محلاتی، سید‌هاشم، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق.    
۷. ر.ک:طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۱۰، ص۶۰۰.    
۸. ر.ک:مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌۲۵، ص۲۹۷، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.    
۹. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج‌۲۹، ص۲۸۰، قم، فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۶۵ش.
۱۰. احزاب/سوره۳۳، آیه۴۸.    
۱۱. ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، ج‌۲۰، ص۵۳، تحقیق، یاحقی، محمد جعفر، ناصح، محمد مهدی، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۴۰۸ق.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «منع پیامبر از تکرار کلمات جبرئیل هنگام نزول قرآن»، تاریخ بازیابی۱۴۰۰/۱/۲۲.    






جعبه ابزار