مقصود از اهل بیت در حدیث ثقلین
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: اهلبیت،
حدیث ثقلین،
حضرت فاطمه.
پرسش: به چه دلیل «اهلبیت» در حدیث ثقلین تنها شامل دوازده امام (علیهالسّلام) و حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) میشود؟
پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در تبیین
آیه تطهیر، شخصاً مقصود از «
عترت» و «اهلبیت» خود را بیان کرده است، به گونهای که جای هیچگونه ابهام و تردید و یا تفسیر و تأویلی نیست. بیشک، در حدیث ثقلین نیز که ایشان در آن، اهلبیت خود را همتای
قرآن به
امّت معرّفی مینماید، مقصود از «اهلبیت»، همان جمعی است که آیه تطهیر در باره آنان نازل شده است.
بدینترتیب، برای روشن شدن مقصود از «اهلبیت» در حدیث ثقلین، توضیح کوتاهی در باره آیه تطهیر، ضرور مینماید.
متن آیه تطهیر، این است:
«اِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا؛
خدا خواسته است که پلیدی را فقط از شما «اهلبیت» بزداید و شما را کاملاً پاک گرداند».
جالب توجّه است که این آیه در اواخر عمر پیامبر خدا نازل شده است، (از
امام حسن (علیهالسّلام) روایت شده است که پس از آن که آیه تطهیر نازل شد، پیامبر (علیهالسّلام) تا پایان عمر شریفش هر روز، هنگام طلوع فجر، به درِ منزل آنها میآمده و میفرموده: «الصّلاة، یرحمکم اللّه! «اِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا»؛ خداوند، رحمتتان کند،
نماز! خداوند خواسته است پلیدی را فقط از شما اهلبیت بزداید و شما را کاملاً پاک کند»)
نیز غالب احادیث، زمانی را که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به این کار مبادرت ورزید، شش
ماه دانستهاند.
بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که آیه تطهیر در اواخر عمر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نازل شده است. چنانکه حدیث ثقلین نیز در همان ایّام از ایشان صادر گردیده است.
آیه تطهیر در خانه
امّسلمه بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نازل شد. پس از نزول آن، پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)،
علی و فاطمه و حسن و
حسین (علیهمالسّلام) را فرا خواند و عبای خیبریِ خود را بر آنها کشید و فرمود:
«هؤلاءِ اهلبیتی؛
اینان، اهلبیت مناند.»
اُمّ سلمه گفت: ای پیامبر خدا! من از «اهلبیت» نیستم؟
پیامبر خدا فرمود:
«انَّکِ اهلی خَیرٌ، وَ هؤلاءِ اهلبیتی، اللّهُمَّ اهلی احَقُّ!
تو، خانواده من و در راه درست هستی و اینان، اهلبیت مناند. خداوندا! خانوادهام شایستهتریناند.»
در حدیث دیگری آمده که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به او فرمود:
«انَّکِ مِن ازواجِ رَسولِ اللّهِ؛
تو، از
همسران پیامبر خدایی.»
در حدیثی دیگر آمده است که به او فرمود:
«انَّکِ الی خَیرٍ، انتِ مِن ازواجِ النَّبِیِّ.
تو در راه درست و از همسران پیامبر خدایی.»
در حدیثی دیگر، آمده است که اُمّ سلمه گفت: من
عبا را کنار زدم تا همراه علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهمالسّلام) زیر آن قرار گیرم؛ ولی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آن را از دست من کشید و فرمود:
«انَّکِ عَلی خَیرٍ؛
تو در راه درست هستی.»
از مجموع آنچه دو تن از همسران پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) (اُمّسلمه و
عایشه) در معنای «اهلبیت» از پیامبر خدا روایت کردهاند
و آنچه هفده تن از اصحاب پیامبر خدا در باره آن، گزارش نمودهاند،
و آنچه اهلبیت (علیهمالسلام)، خود در تفسیر «اهلبیت» گفتهاند،
چنین بر میآید که تنها گروهی خاص از نزدیکان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، «اهلبیت» شمرده میشوند و حتّی همسران پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) جزو آن نیستند. بدینترتیب، مجال کمترین شک در مقصود از «اهلبیت» برای محقّق منصف، باقی نمیماند. (این نکته بدیهی مینماید که «اهلبیت» در
آیه تطهیر، شامل پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز میشود؛ ولی در
حدیث ثقلین که «اهلبیت» به عنوان جانشینان پیامبر خدا مطرح شدهاند، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از «اهلبیت» خارج است.)
مضمون و سیاق آیه تطهیر نیز مؤیّد احادیثی است که «اهلبیت» را به جمع خاصّی از نزدیکان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) تفسیر کردهاند.
به علاوه،
سیره عملی پیامبر خدا در تبیین این آیه شریف از همان ابتدای نزول آن (یعنی آنگاه که برای دفع احتمال ورود همسرانش در عنوان «اهلبیت»، مانع از ملحق شدن همسر بزرگوارش اُمّسلمه به «
اصحاب کسا» شد، تا هنگام
مرگ،
به گونهای بود که هیچگونه اختلافی در مفهوم و مصداق «اهلبیت» باقی نمیگذاشت و در زمان حیات ایشان، جز گروه خاصّی از نزدیکان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) که از نظر علمی و عملی، شایستگی هدایت و رهبری امّت اسلامی را داشتند، کسی مدّعی این عنوان نبود.
بنا بر این، هرگونه شبهه در مفهوم و مصداق «اهلبیت» در آیه تطهیر و حدیث ثقلین، در برابر سخنان صریح و روشن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در تفسیر این عنوان و سیره عملی ایشان در این زمینه، فاقد ارزش علمی است.
قابل توجّه، این که: مضمون حدیث ثقلین و تأکید پیامبر خدا بر این نکته که
قرآن و
اهلبیت، تا
قیامت با هم هستند و جامعه اسلامی موظّف به پیروی از آنان است، به روشنی دلالت دارد که مصادیق «اهلبیت»، به
اصحاب کسا (که آخرین آنان (امام حسین (علیهالسلام))، پنجاه سال پس از
رحلت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به
شهادت رسید) منحصر نیستند؛ بلکه چنانکه در شماری از احادیث اهلبیت (علیهمالسّلام) بدان تصریح گردیده است، نُه تن از فرزندان حسین (علیهالسّلام) نیز بدان افزوده میشوند.
امام علی (علیهالسّلام) در تبیین معنای «عترت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میفرماید:
«انا وَ الحَسَنُ وَ الحُسَینُ وَ الائِمَّةُ التِّسعَةُ مِن وُلدِ الحُسَینِ، تاسِعَهُم مَهدِیُّهُم وَ قائِمُهُم، لا یُفارِقونَ کِتابَ اللّهِ وَ لا یُفارِقُهُم حَتَّی یَرِدوا عَلی رَسولِ اللّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) حَوضَهُ؛
من و حسن و حسین و نُه امام از فرزندان حسین (که نهمین آنان، مهدی و قائم آنهاست)
[
امامانی هستیم که
]
از
کتاب خدا
جدا نمیشوند و کتاب خدا هم از آنان جدا نمیشود تا در کنار حوض
[
کوثر
]
بر پیامبر خدا وارد شوند.
البتّه در احادیث معتبر در نزد
اهل سنّت، با این صراحت، «
عترت» بر دوازده نفر از
خاندان رسالت، تطبیق نشده است، ولی باید توجّه داشت که احادیثی که تأکید میکنند خلفای پیامبر خدا دوازده نفرند، جز با مبنای اعتقادی پیروان اهلبیت (علیهمالسّلام) قابل توجیه نیستند.
نمونههایی از این احادیث، به شرح زیرند:
«لا یَزالُ الدِّینُ قائِما حَتَّی تَقومَ السّاعَةُ، او یَکونَ عَلَیکُم اثنا عَشَرَ خَلیفَةً، کُلُّهُم مِن قُرَیشٍ؛
دین خدا، همواره پا بر جاست تا این که قیامت بر پا شود و یا دوازده نفر بر شما خلیفه شوند که همگی از قریشاند.»
در نقلی دیگر، آمده است:
«لا یَزالُ الاِسلامُ عَزیزاً الَی اثنَی عَشَرَ خَلیفَةً؛
اسلام تا دوازده خلیفه، همواره عزّتمند است.»
بدینسان، میتوان گفت که اینگونه احادیث، به شمول مفهوم «عترت» بر سایر امامان اشاره دارد، چنانکه در احادیث اهلبیت (علیهمالسّلام) بدان تصریح شده است.
حدیثنت، برگرفته از مقاله «مقصود از اهلبیت در حدیث ثقلین» تاریخ بازیابی۱۳۹۷/۴/۳۱.