مشورت رسول خدا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: شورا، مشورت،
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله.
پرسش: آیا پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ درباره جنگها و امور دیگر با مردم مشورت میکرد و آیا پس از مشورت به رأی آنها عمل مینمود؟
پاسخ: پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ درباره مشورت سخنان گهرباری فرموده است. مشورت پیامبر از چند جهت میتواند قابل بحث باشد. از جهت همکاری دادن مردم در امور اجتماعی و
ارزش دادن به آنها و
تشویق به امر مشارکت در تمام امور سیاسی و از جهت حفظ
وحدت مسلمانان و خوشحال نمودن آنها و درحقیقت یک جنبه روانی و روحی نیز داشت؛ چون مایه تضارب آرا و
رشد عقلی و فکری مسلمین میشد. هرگاه برنامهای را برای عملی نمودن مطرح میکردند، آن را پیش آنها
تبیین نموده و از آنها میخواستند تا نظرشان را بگویند و گاهی چند راه پیش پای آنها میگذاشت و میفرمود: کدامیک از راهحلها برای حل فلان مشکل خوب است.
راغب گفته است که «تشاور» و (مشاورت) و (مشورت) بهمعنای استخراج صحیح است به اینکه آدمی در موقعی که خودش درباره کاری رأی صحیح ندارد، به دیگری مراجعه کند و از او رأی صحیح بخواهد و این کلمه از ماده (ش)، (واو) و (راء) گرفته شده،
عرب میگفت: شرت العسل؛ یعنی من
عسل را از کندویش
استخراج کردم.
در
قرآن کریم نیز سخن از
مشاوره رفته و در
آیات متعدد به
مشورت اشاره شده است و آن را برای
مؤمنین راهی درست برای رسیدن به رأی صواب و روش درست دانسته است.
کلمه
شورا به معنای آن پیشنهاد و امری است که درباره آن مشاوره شود. مشورت در
قرآن از اوصاف
مؤمنین شمرده شده است؛ «
... و امرهم شوری بینهم...».
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نیز درباره مشورت راهنماییها و سخنان فراوان و گهرباری فرموده است که برای نمونه به چند مورد اشاره میشود: «وقتی یکی از شما با برادر خود مشورت میکند، وی باید رأی خود را صریح بگوید».
مرد تا هنگامی که مشورتکنندگان خود را راهنمایی کند،
خداوند در گفتن آرای درست او را یاری نماید؛ اما اگر
خیانت کند، رأی درست از او صادر نشود.
«هیچکس از مشورت بینیاز نیست.»
«هیچکس پس از مشورت
هلاک نشود.»
جایگاه مشورت در اسلام بسیار مهم و باارزش است. خداوند در قرآن خطاب به پیامبر میفرماید: «
و شاورهم فی الامر...»؛
ای پیامبر! در امور
اجتماعی با مردم مشورت کن.
مشورت پیامبر از چند جهت میتواند قابل بحث باشد. از جهت همکاری دادن مردم در امور اجتماعی و
ارزش دادن به آنها و
تشویق به امر مشارکت در تمام امور سیاسی و از جهت حفظ
وحدت مسلمانان و خوشحال نمودن آنها و درحقیقت یک جنبه روانی و روحی نیز داشت؛ چون مایه تضارب آرا و
رشد عقلی و فکری مسلمین میشد. هرگاه برنامهای را برای عملی نمودن مطرح میکردند، آن را پیش آنها
تبیین نموده و از آنها میخواستند تا نظرشان را بگویند و گاهی چند راه پیش پای آنها میگذاشت و میفرمود: کدامیک از راهحلها برای حل فلان مشکل خوب است.
مسلمانان با شرکت در نظریهپردازی اولاً افتخار میکردند که
رسول خدا آنها را در امور مهم سهیم میداند؛ لذا احساس
عزت و
غرور نموده و تشویق شده و بیشتر در کنار پیامبر حاضر میشدند و این نظرخواهی باعث رشد فکری آنها نیز میشد؛ چون هرکس رأی خاصی میداد که موجب میشد افراد هم فرصت اظهارنظر و هم فرصت استفاده از آرا و نظرات دیگران را مییافتند.
با توجه به اینکه
قرآن پیامبر را درباره مشورت سفارش میکند و خود آن حضرت درباره مشورت
مؤمنان را
تشویق مینمودند و آن را مایه نجات مردم میدانستند. از این توجهات روشن میشود که پیامبر اکرم به این مسئله مهم
عمل مینمودند و در برخی از امور مهم با مردم مشورت میکردند چه در امور
نظامی و چه در امور غیر نظامی؛ مثلاً در
جنگ احزاب قبل از آغاز
جنگ با مردم مشورت فرمود که
سلمان پیشنهاد داد که اطراف شهر را خندقی بکنند و در
خندق از شهر
دفاع نمایند. پیامبر اکرم این رأی را پسندید و دستور داد دور شهر خندقی کنده شد که درنهایت به
پیروزی بسیار بزرگ در این جنگ با
شجاعت و شهامت
امیرمؤمنان نایل شدند.
نیز آن حضرت در راهی که به سوی
جنگ بدر میرفتند، قبل از درگیری با
قریش با یاران خود مشورت کرد که بهسوی دشمن و برای
جنگ حرکت کند یا در منزل «ذَفِران» به انتظار آنان کمین کنند. در این مشورت
مقداد و
سعد بن معاذ در وفاداری و پایبندی خود تأکید کردند و گفتند تو به راهی که خدا برایت مشخص نموده ادامه بده؛ ما مثل
بنیاسرائیل نیستیم که به
موسی گفتند: برو با خدایت
نبرد کن. پیامبر پس از سخنان مقداد با
انصار نیز مشورت کرد. آنها نیز به وفاداری خود تأکید کردند و بدین ترتیب سپاه حرکت کرد و در نزدیکی چاههای
بدر فرود آمدند؛ در این محل حُباب گفت: ای رسول خدا! آیا به دستور
خدا در اینجا سپاه را مستقر نمودید؟
رسول خدا فرمود: نه چنین نیست؛ بلکه باید طبق
تدبیر جنگ و سیاست نظامی
عمل کرد.
حباب بن منذر گفت: اینجا جای مناسبی نیست. دستور بفرمایید تا
سپاه اسلام پیش روند و در کنار نزدیکترین چاه فرود آمده و چاههای دیگر را تخریب و یک چاه باقی گذاشته و حوضی پر از
آب، رسول خدا به نظر او عمل نمود.
در
جنگ احد نیز پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ پس از شنیدن خبر
تهاجم سنگین قریش بهسوی پیامبر با سپاه فراوان و
تجهیزات کامل تصمیم داشت در شهر بماند و در داخل شهر با استفاده از استحکامات و خانههای شهر
دشمن را در صورت
حمله سرکوب نموده و در شهر به
هلاکت برساند. بزرگان
مهاجر و
انصار نیز با پیامبر همرأی شدند و در
مشورت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله این استراتژی را تأیید کردند؛ اما اصرار جوانان، پیامبر را از این تصمیم منصرف کرد؛ لذا پس از
نماز جمعه لباس نظامی پوشیده و آماده حرکت بهسوی سپاه دشمن شد. جوانان اصرارکننده با سرزنش بزرگان از
اصرار خود عذرخواهی کردند؛ ولی
رسول خدا فرمود: تصمیم دیگر عوض نمیشود، اگر
صبر کنید در این جنگ نیز پیروز خواهید بود. پیامبر اکرم رأی
جوانان را در این مشورت بر رأی خود و بزرگان مقدم داشت؛ با اینکه رأی خودش بهتر از همه نظرات بود.
بنابراین رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ هم به رأی مردم خصوصاً به جوانان توجه ویژهای داشت و با آنها حتی در برخی امور مهم و حساس، مانند جنگ که در سرنوشت
دین اسلام تأثیر عظیم داشت
مشورت مینمود و رأی آنها را مقدم مینمود.
پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ هر جا لازم بود و مسئله مهم پیش میآمد خطاب به مردم میفرمود: با شما مشورت میکنم. ای مردم! نظرتان را اعلام کنید.
پس که پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ هر وقت لازم میدید با مردم در امور مختلف مشورت میکرد و برای
رشد و
تعالی شخصیت اصحاب خود به رأی و نظر آنها
احترام قائل میشد.
سایت اندیشه قم.