مخالفت با رجعت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: رجعت،
شیخ حرّ عاملی،
ادلّه نقلی،
آیه،
کافران،
آخرالزمان،
ظلم.
پرسش: دلایل مخالفان رجعت چیست و چه پاسخی به آنها داده شده است؟
پاسخ: مخالفان رجعت، سعی کردهاند که برای دیدگاه خود، ادلّهای بیاورند. دلایل سهگانه آنان عبارت است از: استبعاد، «
شیخ حرّ عاملی، اصل اشکالات مخالفان را از همین استبعاد میداند و شش پاسخ به آن داده است.» نبودن دلیل برای اثبات رجعت، استناد به ادلّه نقلی.
در پاسخ به مخالفان رجعت میگوییم: آیاتی که در
قرآن بر وقوع رجعت دلالت دارند، هرگونه استبعاد یا ادّعای بیدلیل را نفی میکنند. از سوی دیگر، تمام ادلّه نقلی مخالفان، پاسخ دارد.
ادلّه نقلی مخالفان و پاسخ آنها، به شرح زیر است:
بر اساس
آیه،
قرآن، خدای متعال، تقاضای بازگشت عدّهای از
کافران را هنگام مرگ رد میکند. چگونه میتوان پذیرفت که آنان پس از مرگ به دنیا باز گردند؟!
میان درخواست بازگشت در هنگام
مرگ و رجعت، چهار فرق است:
یک. درخواست بازگشت کافران به هنگام مرگ، برای از سرگیری عمل است؛ امّا رجعت کافران در
آخرالزمان، برای عمل نیست.
دو. ارادهکننده در رجعت، خداوند است؛ امّا درخواست بازگشت کافران، از سوی خود آنهاست.
سه. هدف در رجعت، مجازات کافران است؛ امّا هدف کافران از تقاضای بازگشت به دنیا در هنگام دیدن نشانههای مرگ، رهایی از مجازات
برزخ و
آخرت است.
چهار. در تحقّق هدف رجعت، تخلّفی نیست؛ ولی در تحقّق هدف کافران، تخلّف و
دروغگویی است.
بازگشت کافران به دنیا پس از دیدن عذابهای برزخ و دیدن آنچه پس از مرگ رخ میدهد، موجب میشود که آنان فرصتی دوباره برای عمل پیدا کنند و با یقینی که پیدا کردهاند، به عمل نیک بپردازند. در این صورت، دیگر جایی برای مجازات آنها باقی نمیماند و آنان نیز مانند
مؤمنان، مجازاتی نخواهند داشت و این، بیعدالتی است.
خداوند متعال، چنین فرصتی را برای کافران و مجرمان فراهم نمیسازد و خواسته آنان برای بازگشت به دنیا و انجام عمل نیک، اجابت نمیشود.
بر فرض هم که کافران باز گردند، اعمال نیک انجام نخواهند داد و
عدالت بر هم نمیخورد. افزون بر این، رجعت، اصطلاحی است که اصلاً ربطی به تقاضای بازگشت کافران ندارد. رجعت، برای مجازات است و آن هم مخصوص عدّهای اندک از سرکردگان
کفر و گمراهی.
قرآن در آیه ۹۵ از
سوره انبیا،
وَحَرَامٌ عَلَى قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَنَّهُمْ لَا يَرْجِعُونَ به صراحت، رجعت را رد میکند.
پاسخ: این آیه، نه تنها مخالف رجعت نیست، بلکه از بهترین ادلّه برای اثبات رجعت است؛ زیرا آیه میگوید یک گروه خاص، بازگشت ندارند و لازمهاش این است که گروهی دیگر بازگشت دارند.
قرآن در آیه ۳۱ از
سوره یاسین،
أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنْ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لاَ يَرْجِعُونَ به صراحت، رجعت را رد میکند.
پاسخ: این آیه از بازگشت نیافتن گروههایی سخن میگوید که هلاک شدهاند؛ ولی نفی کننده رجعت نیست و کسانی که در دنیا عذاب نشدهاند و سزاوار آن هستند، میتوانند بازگشت داشته باشند.
هدف از برگشت گناهکاران، به مجازات رسیدن آنها، اذیت شدن یا بیان خیانت آنها به مردم است؛ امّا این موارد، انجام ناشدنیاند؛ زیرا مجازات را در آخرت خواهند کشید و مجازات آنها در دنیا
ظلم است. اذیت را در
قبر خواهند دید. بیان
خیانت آنها نیز برای مردم زمان خودشان مفید است، نه مردم آخرالزمان.
احادیث باب رجعت، تصریح دارند که بازگرداندن مجرمان، برای مجازات دنیویِ آنان است و مجازات دنیوی آنان، ظلم نیست. همچنین بیان خیانت آنان برای دیگران، میتواند از جمله دلایل رجعت آنها باشد؛ چراکه برای مردم هر زمانی، مفید و عبرتآموز است.
رجعت
امامان (علیهمالسّلام) در زمان
امام زمان (علیهالسّلام) اتّفاق خواهد افتاد. با توجّه به اینکه زمین حتّی به مقدار یک پلک بر هم زدن نیز از حجّت، خالی نمیماند، ممکن نیست غیر افضل بر افضل مقدّم شود. بنابراین، رجعت، بیمعنا و نشدنی است؛ چون لازم میآید که امام مهدی یا از امامت عزل شود و یا بر افضل
(امیرمؤمنان (علیهالسّلام) یا
امام حسین (علیهالسّلام)) مقدّم باشد و یا عدد امامان (علیهمالسّلام) از دوازده نفر زیادتر باشد و ریاست امام، عمومی نباشد.
اگر
امامت غیر افضل، به امر و اجازه خود افضل باشد، اشکالی ندارد، چنانکه ممکن است هر یک از امامان (علیهمالسّلام)، رهبری ناحیهای را به دست گیرد و تقسیم کار شود. نیز ممکن است رجعت سایر امامان (علیهمالسّلام)، پس از شهادت
امام مهدی (علیهالسّلام) باشد؛ چرا که دلیلی قاطع بر امامت امام مهدی (علیهالسّلام) تا قیامت نیست، بویژه که در برخی احادیث، از رحلت ایشان و کفن و دفنشان به دست امام حسین (علیهالسّلام) سخن رفته است. افزون بر این، در حدیثی از رجعت امیر مؤمنان (علیهالسّلام) و امامان دیگر، خبر داده شده است و امامان (علیهمالسّلام) به عنوان کارگزاران امام علی (علیهالسّلام) معرّفی شدهاند.
رجعت، موجب میشود که
تناسخ انجام گیرد و تناسخ از نظر
اسلام، مردود است.
پاسخ: این اشکال، از فهم نادرست معنای تناسخ و معنای رجعت ناشی شده است. تناسخ به معنای آن است که
روح کسی پس از مرگ، در بدنی دیگر، غیر از بدن خودش وارد شود؛ امّا رجعت به معنای بازگشت روح به بدن خود فرد است.
کسی که به کمال خاصّ خود رسیده، اگر پس از مرگ، دوباره به دنیا باز گردد، رجوع از فعل به قوّه است و این، محال است.
پاسخ: این اشکال وارد نیست؛ زیرا حتّی با قبول این اصل فلسفی، زنده شدن یک موجود پس از مرگ، از مصادیق آن نیست.
حدیثنت، برگرفته از مقاله «مخالفت با رجعت» تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۱۲/۲۲.