مجازات محاربه با مسلمانان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: محاربه،
امنیت،
مفسد فی الارض،
سوره مائده.
پرسش: روایات مشهور و مستند محاربه کدامند؟ چرا مجازات محاربه که در
قرآن کریم تنها به نبردکنندگان با
خدا و
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اختصاص یافته، از سوی فقها به نبرد با مسلمانان نیز تعمیم داده شده و آنان نیز مفسد فی الارض قلمداد میشوند؟
پاسخ اجمالی: با آنکه آیه شریفه ۳۳ سوره مائده، تنها به مجازات افراد محاربی که در مقابل خدا و پیامبرش سر به شورش برداشتهاند میپردازد، اما واضح است که در محاربه با پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) لازم نیست جنگ مستقیم با خود آنحضرت باشد، بلکه نبرد با افرادی که به صورت خاص و یا عام از طرف حضرتشان برای مدیریت اجتماع برگزیده شدهاند نیز مشمول این
آیه خواهد بود. به عنوان نمونه، اگر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فردی را به فرمانروایی شهری برگزیند، شورش در برابر او نیز مانند شورش در پایتخت
حکومت اسلامی به شمار خواهد آمد.
یکی از مهمترین جرایمی که باعث سلب نظم و امنیت اجتماع میشود «محاربه» است که شارع مقدس حد آن را تعیین و مجازات شدیدی برای آن مقرر داشته است. محارب کسی است که به قصد ترساندن مردم و فساد و خرابکاری در جامعه، با سلاح سرد یا گرم دست به اقدام مسلحانه زند.
در تبیین این
حد شرعی مسائل و احکام متعددی مطرح است که در این نوشتار با توجه به آیه شریفه ۳۳ سوره مائده، برخی از جنبههای آن توضیح داده میشود.
«اِنَّما جَزاءُ الَّذینَ یُحارِبُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَسْعَوْنَ فِی الْاَرْضِ فَساداً اَنْ یُقَتَّلُوا اَوْ یُصَلَّبُوا اَوْ تُقَطَّعَ اَیْدیهِمْ وَ اَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ اَوْ یُنْفَوْا مِنَ الْاَرْضِ ذلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیا وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظیمٌ؛
کیفر آنها که با خدا و پیامبرش به جنگ برمیخیزند، و اقدام به فساد در روی زمین میکنند،
[
و با تهدید
اسلحه، به جان و مال و ناموس مردم حمله میبرند
]
آن است که کشته شوند یا به
دار آویخته گردند یا
[
چهار انگشت از
]
دست
[
راست] و پای
[
چپ
]
آنها، بعکس یکدیگر، بریده شود و یا از سرزمین خود
تبعید گردند. این رسوایی آنها در دنیاست و در
آخرت نیز دچار مجازات سختی خواهند شد.»
با توجه به اینکه اراده معنای حقیقی «محاربة الله» در اینجا محال است و به ناچار باید معنای مجازی آن مراد باشد، این کلمه معنای گستردهای پیدا خواهد کرد و مخالفت با هر حکمی از احکام شرعی و اقدام به هرگونه ظلمی و اسرافی مصداق آن خواهد بود. ولی ضمیمه شدن رسول به آن (یُحٰارِبُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ) ما را بدین نکته راهنمایی میکند که باید معنایی از «محاربة الله» اراده شود که به پیامبر نیز ربطی داشته باشد. برایناساس تقریباً متعیّن است که مراد از «محاربة الله»، آن عملی است که نتیجه آن، باطل شدن یکی از اموری باشد که پیامبر از جانب خداوند بر آنها
ولایت دارد، همانند محاربه کافران با پیامبر و اخلال رهزنان در امنیّت عمومی که پیامبر با ولایت خود آنرا در زمین گسترش داد. دنبال شدن جمله «اِنَّمٰا جَزٰاءُ الَّذِینَ یُحٰارِبُونَ الله» با جمله «وَ یَسْعَوْنَ فِی الْاَرْضِ فَسٰاداً»، مشخّص میکند که مراد از محاربه همانا فساد در زمین است از طریق اخلال در امنیّت عمومی و رهزنی، نه مطلق محاربه با
مسلمانان.
بنابراین، مراد از محاربه با خدا و رسول، محاربه با مسلمانان است ولی به منظور بزرگ جلوه دادن آن و توجّه دادن به اهمّیت
امّت اسلامی و اینکه جنگ با
امّت اسلام به منزله جنگ با خدا و رسول است، لفظ محاربه در آیه، به خدا و رسول اضافه شده است؛ زیرا امت اسلام منتسب به خدا و پیامبر و تحت ولایت آنهاست. چنین معنایی به منزله مجاز در اسناد است.
علاوه بر این، پذیرفتن مجاز اسنادی در اینجا روانتر و رساتر است؛ زیرا منتسب کردن امّت اسلام به خدا و رسول و محاربه با آنرا محاربه با خدا و رسول دانستن، بیانگر نکته عرفی روشن و رسایی است.
همانطور که بیان شد؛ مراد از «محاربه با خدا و رسول» در آیه شریفه، اخلال به امنیت عمومی بهطور مسلحانه است و قهراً شامل آن چاقوکشی و سلاحی نمیشود که به روی فرد معیّن کشیده شود و او را به تنهایی تهدید کند؛ چون امنیت عمومی وقتی خلل میپذیرد که خوف عمومی و ناامنی جای امنیت را بگیرد و بر حسب طبع وقتی محارب میتواند چنین خوفی در جامعه پدید آورد که عموم مردم را با اسلحه
تهدید به قتل کند.
اینکه محاربه و ستیز با بندگان خدا در این آیه به عنوان محاربه با خدا و رسولش معرفی شده، تاکید فوقالعاده
اسلام درباره حقوق انسانها و رعایت امنیت آنان را ثابت میکند. ازاینرو، محاربه با پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) لازم نیست جنگ مستقیم با خود آنحضرت باشد. بهعلاوه؛ طبق نظریه
امامان شیعه و نیز
ولایت فقیه، نبرد با حکومت اسلامی نیز مشمول این آیه خواهد بود.
ناگفته پیداست شدت عمل فوقالعادهای که اسلام در مورد محاربان به خرج داده برای حفظ خونهای بیگناهان و جلوگیری از حملات و تجاوزهای افراد زورمند و جانی و چاقوکش و آدمکش به جان و مال و نوامیس مردم بیگناه است.
فساد ضد صلاح است و به «بیرون رفتن چیزی از
اعتدال» نیز تفسیر شده است. ازاینرو، فساد هر چیزی بر حسب خود آن چیز معنا میشود.
بدون شک، هر جرم و معصیتی که از انسان سر میزند، فسادی است در یکی از جنبههای زندگی او، امّا عنوان «فساد و افساد» وقتی اضافه به «الارض» (زمین) شود، معنای آن مقیّد میشود و اختصاص پیدا میکند به فسادی که در زمین واقع میشود.
درباره تقیید فساد به «فسادی که در زمین واقع شود» احتمالاتی وجود دارد؛ از جمله احتمال ذیل:
تقیید افساد به قید «فی الارض» برای دلالت بر این معنا است که «فساد در زمین حلول میکند و زمین فاسد میشود». برایناساس، افساد در زمین به معنای تباه کردن زمین است. امّا نه بدانمعنا که ذات زمین تباه میشود بلکه بدان معنا که آن حالت اصلاح و سامانی که در زمین است تباه میشود. پس مراد از زمین، خاک و سنگ و امثال آن نیست، بلکه مقصود زمین از آن جهت که مکان زندگی و محل استقرار انسان است، میباشد؛ زیرا زمین و مکان از آن جهت برای انسان مطلوب است که برای زندگی و استقرار او صلاحیت داشته باشد. ازاینرو، صلاح زمین به آن است که برای زندگی انسان مناسب باشد و فساد آن به این است که صلاحیّت و مناسبت او برای زندگی از میان برود. اینکه تعبیر «افساد در زمین» آورده شده نه «افساد زمین» برای دلالت بر این نکته است که عمل محاربان همین حالت صلاح را در زمین تباه میکند و فساد را در آن برپا میدارد، نه اینکه ذات زمین را فاسد میکند.
وجدان عرفی بر این معنا گواهی میدهد و ملاحظه موارد استعمال این ترکیب در دیگر آیات قرآن کریم، هم بر همین معنا تاکید میورزد. در بعضی از آیات، میان «افساد فی الارض» و «صلاح الارض» مقابله صورت گرفته است: «وَ لٰا تُفْسِدُوا فِی الْاَرْضِ بَعْدَ اِصْلٰاحِهٰا وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً؛
و در زمین پس از اصلاح آن فساد نکنید، و او را با بیم و امید بخوانید»؛ «وَ لٰا تَبْخَسُوا النّٰاسَ اَشْیٰاءَهُمْ وَ لٰا تُفْسِدُوا فِی الْاَرْضِ بَعْدَ اِصْلٰاحِهٰا ذٰلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ اِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ؛
و از اموال مردم چیزی نکاهید! و در روی زمین، بعد از آنکه
[
در پرتو
ایمان و
دعوت انبیاء]
اصلاح شده است، فساد نکنید.»
روایات زیادی درباره محاربه نقل شده است؛ تعدادی از این روایات را
کلینی در کتاب
الکافی در باب «حد المحارب» آورده است
مانند روایات زیر:
امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: چند تن از مردم
بنی ضبه به محضر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وارد شدند و راه اسلام گرفتند، و چون بیمار بودند رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به آنان فرمود: «مدتی در
مدینه بمانید تا سلامت خود را بازیابید، آنگاه شما را به ماموریت جنگی خواهم فرستاد». آنان گفتند: به ما امکان بدهید که در خارج مدینه باشیم تا از هوای بهتری بهرهمند شویم.
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آنان را به مرتع شتران
زکات فرستاد تا از
گمیز شتر و
شیر شتر بنوشند و سلامت خود را بازیابند. وقتی از بیماری شفا یافتند، سه تن شبان شتران را کشتند و با شترها فرار کردند. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از ماجرا باخبر شد و
علی (علیهالسّلام) را در پی آنان فرستاد. علی (علیهالسّلام) آنان را در یک دره پرپیچوخم به چنگ آورد که سرگردان راه خروج خود را پیدا نمیکردند. علی (علیهالسّلام) آنان را
اسیر کرد و به خدمت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آورد. در این هنگام آیه ۳۳ سوره مائده نازل شد و رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دست و پای آن سارقین را از چپ و راست برید.
شخصی از
امام رضا (علیهالسّلام) درباره آیه شریفه ۳۳ سوره مائده پرسید که آن چه عملی است که هرکس مرتکب شود مستوجب یکی از این چهار مجازات میگردد؟ امام (علیهالسّلام) فرمود: «اینکه با خدا و رسولش محاربه کند و در گسترش فساد در زمین بکوشد و مثلاً کسی را به
قتل برساند که به همان جرم کشته میشود و اگر هم "بکشد" و "هم مالی را برباید"، هم کشته و هم به
دار آویخته میشود و اگر مال را بدزدد ولی کسی را نکشد تنها دست و پایش بهطور خلاف قطع میگردد، و اگر
شمشیر بکشد و به محاربه خدا و رسول برخیزد و فساد را هم در زمین بگستراند ولی نه کسی را بکشد و نه مالی را بدزدد، از آن شهر
تبعید میشود...» .
آیه ۳۳ سوره مائده مبنای تبیین موضوع و حکم محاربه با خدا و رسول و افساد فی الارض است. با توجه به تفاسیر و روایات وارده در این خصوص، هرکس با مسلمانان محاربه کند، مانند آن است که با خدا و رسول محاربه کرده است و از چنین تعبیری، زشتی و سنگینی این جرم فهمیده میشود. هرکس که برای ایجاد رعب و هراس و سلب آزادی و امنیت مردم دست به اسلحه ببرد محارب و مفسد فی الارض میباشد و این اختصاصی به دوران زندگی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ندارد.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «مجازات محاربه با مسلمانان»، تاریخ بازیابی۱۴۰۰/۳/۲۲.