• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

متعه کردن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: متعه، ازدواج موقت، سنت، لذت بردن.
پرسش: آیا همه احادیثی که در رابطه با متعه نقل شده است قابل قبولند؟
پاسخ: ازدواج موقت یکی از سنت‌های اسلامی است که در قرآن مجید جواز آن اعلام شده است. این سنت حسنه در زمان رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ و خلیفه اول و برهه‌ای از دوران خلیفه دوم در جامعه اسلامی جاری بوده است، تا زمانی که خلیفه دوم از آن منع کرد. ائمه معصومان علیهم‌السلام، همواره مردم را به این ازدواج تشویق می‌کردند؛ چرا‌که در جامعه آن روز این سنت الاهی به شکل بدعت‌آلودی حرام شده بود؛ اما روایاتی که در این زمینه وارد شده است ـ همانند دیگر روایات ـ نیاز به بررسی سندی و دلالتی دارد که در ذیل بدان می‌پردازیم. به علاوه برای فهم دقیق آنها لازم است فضای صدور روایات و فرهنگ حاکم در آن زمان ملاحظه شود.



ازدواج موقت یکی از سنت‌های اسلامی است که در قرآن مجید جواز آن اعلام شده است.


این سنت حسنه در زمان رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ و خلیفه اول و برهه‌ای از دوران خلیفه دوم، تا زمانی که خلیفه دوم از آن منع کرد، در جامعه اسلامی جاری بوده است. ائمه معصومان علیهم‌السلام، همواره مردم را به این ازدواج تشویق می‌کردند؛ چرا‌که در جامعه آن روز این سنت الاهی به شکل بدعت‌‌آلودی حرام شده بود و انجام آن از سوی مؤمنان نوعی مقابله با این بدعت بوده است. بنابراین استحباب این ازدواج از سوی شیعه به این دلیل بوده است. این نکته در روایات نیز تذکر داده شده است.


اما بحث روایی بحث بسیار دقیقی است و استفاده از روایات، هم تخصص می‌خواهد هم بحث‌های سندی که آیا اصل این روایت درست است یا نه؟ و هم بحث دلالتی یعنی این‌که به فرض درست بودن اصل روایت، معنای روایت و مفاد قابل استفاده‌اش چیست؟ مثلاً از مسائل مهمی که در فهم روایت مهم است، شأن صدور است. چیزی مشابه شأن نزول آیه که روایت در چه فضایی و دقیقاً چه موضوعی و در پاسخ به چه مسئله‌ای مطرح شده است.
ما هم به نوعی با شما موافقیم؛ یعنی طرح احادیث توسط افراد غیرکارشناس و بدون مطالعه کافی درست نیست؛ به همین خاطر از زمان خود ائمه افرادی حق نقل و بیان احادیث را داشته‌اند که اجازه روایت داشته باشند. برای روشن شدن روایاتی که به آنها اشاره کرده‌اید، لازم است با دقت سند و متن آنها بررسی شود:




۴.۱ - سند روایت

این روایت در کتاب شریف کافی با این سند آمده است:
عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد بن خالد، عن محمد بن علی، عن محمد بن أسلم، عن إبراهیم بن الفضل، عن أبان بن تغلب قال: قلت لأبی عبدالله علیه‌السلام: إنی أکون فی بعض الطرقات فأری المرأة الحسناء و لا آمن أن تکون ذات بعل أو من العواهر؟ قال:لیس هذا علیک إنما علیک أن تصدقها فی نفسها.
در سند این روایت، محمدبن علی و محمدبن أسلم از غلات و ضعیف الحدیث هستند و ابراهیم بن فضل الهاشمی مجهول است.
البته در همین باب (باب انها مصدقة علی نفسها) روایت بعد از این روایت از حیث سند صحیح است؛ یعنی تمام راویان موثق و امامی هستند و سند تا امام متصل است و محتوای روایت همین است.

۴.۲ - پذیرفتن سخن زن به شوهر نداشتن

اما با توجه به این‌که در روایات ما عام و خاص، مطلق و مقید، حتی گاهی نیز عبارات متناقض وجود دارد که این فهم ما را از روایات دچار مشکل می‌کند، از‌این‌رو باید برای درک دقیق آن به متخصصان و کارشناسان در حدیث (مجتهدان) مراجعه نمود تا مبتلا به کج‌فهمی و یا تفسیر به‌ رأی نشویم. به‌هر‌حال این نکته با بحث کارشناسی به اثبات رسیده است که اگر زن بگوید شوهر ندارم، به شرطی که متهم به دروغ‌‌گویی نباشد، حرف او پذیرفته می‌شود.
[۲] توضیح المسائل (المحشی للإمام الخمینی)، ج ‌۲، ص ۴۹۹، مسأله ۲۴۵۶، همراه با پاورقی از آیات عظام: فاضل لنکرانی (ره)، سیستانی و مکارم شیرازی.



روایت دوم شما را نتوانستیم در مصادر موجود پیدا کنیم؛ لذا نمی‌توانیم در‌باره آن‌ نظری بدهیم.




۴.۱ - سند روایت

اصل روایت این است: أبی عن سعد، عن حماد بن یعلی، عن أبیه، عن حماد بن عیسی عن زرارة، عن أبی‌جعفر علیه‌السلام قال: لهو المؤمن فی ثلاثة أشیاء: التمتع بالنساء و مفاکهة الاخوان و الصلاة باللیل.
در سند این روایت نیز حمادبن یعلی و پدرش یعلی‌بن حماد وجود دارد که هر دوی آن‌ها مجهول هستند؛ از‌این‌رو روایت از نظر سند ضعیف است.

۶.۲ - روایت از نظر معنا

اما از نظر معنا اشکالی بر آن وارد نیست؛ زیرا ازدواج موقت حتی اگر برای لذت بردن باشد، مشروع و جایز است. به علاوه می‌توان تمتع در روایت را به نکاح دائم حمل کرد، در این صورت روایت بیگانه از موضوع بحث خواهد شد.




۴.۱ - سند روایت

اما روایت چهارمی که آورده‌اید:

۷.۱.۱ - اولاً

دو سند دارد که هر دوی آنها ضعیفند؛ ولی حدیث دیگری در همان باب وجود دارد که از نظر سند صحیح است؛ یعنی تمام راویان آن موثق و امامی هستند و سند تا معصوم متصل است و بنابراین از حیث فقهی می‌توان به محتوای حدیث اطمینان پیدا کرد.

۷.۱.۲ - ثانیاً

معنای صحیح آن چنین است: برای او مستحب است (نه این‌که لازم باشد) که خداوند را با انجام متعه اطاعت نماید و برای زایل شدن قسمی که خورده و‌ آن قسم معصیت بوده، یک بار هم که شده متعه نماید (".... یستحب له أن یطیع الله تعالی بالمتعة لیزول عنه الحلف فی المعصیة و لو مرة واحدة").


حدیث پنجم را نیز در هیچ‌یک از کتب روایی نیافتیم.


بنابراین به‌طور کلی حلال بودن متعه مورد اتفاق همه علمای شیعه است؛ حتی اگر صرفاً به جهت تلذذ و بهره‌گیری جنسی باشد و این مطلب از روایات دیگری غیر از روایات مذکور که تعدادشان کم هم نیست و از اعتبار کافی نیز برخوردارند، به‌روشنی برداشت می‌شود.


۱. ثقة الاسلام الکلینی، الکافی، ج ۵، ص ۴۶۲، دارالکتب الإسلامیة، تهران، ۱۳۶۵، ه ش.    
۲. توضیح المسائل (المحشی للإمام الخمینی)، ج ‌۲، ص ۴۹۹، مسأله ۲۴۵۶، همراه با پاورقی از آیات عظام: فاضل لنکرانی (ره)، سیستانی و مکارم شیرازی.
۳. الشیخ الصدوق، الخصال، ج ۱، ص ۱۶۱، انتشارات جامعه مدرسین، قم، ۱۴۰۳، ه ق.    
۴. عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعه، ج ۲۱، ص ۱۷ (باب استحباب متعه اگرچه عهد یا نذری بر ترک آن کرده باشد)، مؤسسه آل البیت (ع)، قم، ۱۴۰۹، ه ق.    



پایگاه اسلام کوئست.    






جعبه ابزار