مبارزه با عرفان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: عرفان،عارف، مخالفت با عرفان.
پرسش: اخیرا دیده می شود در برخی از وبلاگها و سایتهای مذهبی علنی و آشکارا به مبارزه با عرفان و عارف پرداخته می شود. در این سایتها به کسانی چون
علامه طباطبایی و
حسن زاده آملی و
ملاصدرا و
حافظ و
مولوی توهین شده و شدیدا آنها را رد می کنند. و در کل سایتشان از احادیث و روایات به قول خودشان با سند استفاده می کنند. خواهشمند است بنده را در این مورد راهنمایی بفرمایید.
پاسخ: کسى که آیات کریمه قرآن و سخنان
پیامبر اکرم و اهل بیت طاهرینش (علیهمالسلام) را با دقت مورد توجه قرار دهد بىشک، مطالب بسیار بلند و ژرفى در قلمرو عرفان و نیز آداب و دستورالعملهاى فراوانى در ارتباط با سیر و سلوک عرفانى خواهد یافت. به عنوان نمونه، مىتوان به آیات مربوط به
توحید ذات و صفات و افعال در
سوره توحید و ابتداى
سوره حدید و آخر
سوره حشر اشاره و هم چنین آیاتى که بر حضور الاهى در سراسر عالم هستى و بر احاطه او به تمام موجودات و تسبیح و
سجده تکوینی همه مخلوقات براى خداى متعال دلالت دارد، اشاره کرد.
علت این اختلافات آن است که در برابر این آیات و بیانات رساى پیامبر اکرم و اهل بیت (علیهمالسلام) گروهى راه تفریط و گروه دیگرى راه افراط در پیش گرفتهاند.
واژه "عرفان" در لغت به معناى شناختن است، ولى در اصطلاح، به شناخت ویژه اى اختصاص یافته که از راه شهود درونى و یافت باطنى حاصل مى گردد. و از آنجا که چنان کشف و شهودهایى معمولا متوقف بر تمرین ها و ریاضت@هاى خاصى است، روشهاى عملى یا آیین
سیر و سلوک را نیز "عرفان" نامیدهاند.
با توجه به این توضیحات، روشن شد که عارف حقیقى کسى است که با اجراى برنامههاى عملى خاصى به
معرفت شهودی و حضورى نسبت به خداى متعال و صفات و افعال او نایل شده باشد.
آن چه باعث به وجود آمدن اختلافات زیادی درباره درستی و نادرستی عرفان و روشهای سیر و سلوک عرفا شده است جوابی است که هر کس به این سؤال داده است که آیا در
اسلام چیزى به نام
عرفان اسلامی وجود دارد یا مسلمانان آن را از دیگران گرفته و وارد دین کردهاند؟
در پاسخ به این سؤال، برخى مطلقا منکر وجود عرفان در اسلام شده و آن را امرى بدعتآمیز و مردود شمرده و عرفا را گمراه دانستهاند و گروهى عرفان را جزئى از اسلام، بلکه به منزله مغز و روح آن دانستهاند که مانند سایر بخشهاى اسلام از
قرآن کریم و
سنت نبوی سرچشمه گرفته است.
کسى که آیات کریمه قرآن و سخنان
پیامبر اکرم و اهل بیت طاهرینش (علیهمالسلام) را با دقت مورد توجه قرار دهد بىشک، مطالب بسیار بلند و ژرفى در قلمرو عرفان و نیز آداب و دستورالعملهاى فراوانى در ارتباط با سیر و سلوک عرفانى خواهد یافت. به عنوان نمونه، مىتوان به آیات مربوط به
توحید ذات و صفات و افعال در
سوره توحید و ابتداى
سوره حدید و آخر
سوره حشر اشاره و هم چنین آیاتى که بر حضور الاهى در سراسر عالم هستى و بر احاطه او به تمام موجودات و تسبیح و
سجده تکوینی همه مخلوقات براى خداى متعال دلالت دارد، اشاره کرد.
همچنین آیاتى مشتمل بر آداب و سنن ویژهاى وجود دارد که مىتوان آنها را آیین سیر و سلوک اسلامى نامید؛ مانند: آیات تفکر و تامل، ذکر و توجه دایمى،
سحرخیزی و
شبزندهداری، روزهدارى،
سجده و
تسبیح طولانى در شبها،
خضوع و
خشوع، گریه کردن،
اخلاص در عبادت و انجام کارهاى نیک از سر
عشق و
محبت به خدا و به انگیزه رسیدن به قرب و رضوان الاهى و نیز آیات مربوط به
توکل، رضا و تسلیم در پیشگاه پروردگار و آن چه در بیانات پیامبر اکرم و ائمه اطهار (علیهمالسلام) و ادعیه و مناجاتهاى ایشان درارتباط با این مطالب آمده قابل احصا و شمارش نیست.
در برابر این آیات و بیانات رساى پیامبر اکرم و اهل بیت (علیهمالسلام) گروهى راه تفریط و گروه دیگرى راه افراط در پیش گرفتهاند:
گروه اول تنگنظرانه و ظاهربینانه، آنها را بر معانى ساده پیش پا افتاده حمل کرده و آیات و روایات را از محتواى بلند و والاى خودشان تهى کردهاند. اینان همان کسانى هستند که به طور کلى، منکر وجود چیزى به نام "عرفان" در متون اسلامى شدهاند.
گروه دیگرى به عنوان عرفان، امورى را معتقد شدهاند که نمىتوان آنها را برخاسته از متون دینى و مضامین کتاب و سنت به حساب آورد، بلکه شاید بعضى از آنها مخالف نصوص صریح و غیر قابل تأویل نیز باشد. همچنین در مقام عمل از یک سو، آداب و رسومى از پیش خود وضع کردهاند یا از فرقههاى غیر اسلامى وام گرفتهاند و از سوى دیگر، به سقوط تکلیف از عارف واصل قایل شدهاند.
اما گروه دیگری که خود را از افراط و تفریط نگاه داشتهاند، بر این عقیدهاند که سیر و سلوک عرفانى راه مستقلى در کنار راه شرع نیست، بلکه بخش دقیقتر و لطیفترى از آن است و اگر اصطلاح "
شریعت" را به احکام ظاهرى اختصاص دهیم باید بگوییم: طریقت در طول شریعت یا در باطن آن قرار دارد به عنوان مثال، شریعت احکام ظاهرى
نماز را تعیین مىکند و عرفان عهده دار راههاى تمرکز حواس و
حضور قلب در آن است.
البته معنای این سخن، آن نیست که هرچه به عنوان عرفان عرضه میشود مورد تایید است بلکه عرفانی که اسلام عرضه کرده شاخصهها و ویژگیهایی دارد.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «مبارزه با عرفان»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۸/۱۳.