فلسفه زیارت ائمه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پرسش: فلسفه زیارت ائمه اطهار (سلام الله علیهم) چیست؟ لطفا پاسخی کاملا فلسفی بدهید.نمایه:
زیارت،
توسل،
فلسفه زیارتپاسخ:
زیارت در لغت عرب به معنای
میل کردن و تمایل به کار رفته است.
و در اصطلاح به معنای حضور در نزد
مزور به خاطر تکریم و تعظیم او است.
زیارت دارای سه رکن است:
۱.
زائر: عبارت است کسی که میل و گرایش به کسی یا چیزی دارد.
۲. مزور: شخص یا چیزی که میل و گرایش زائر به سوی او است.
۳. صفت باطنی گرایش و میل که با تکریم و تعظیم زائر همراه است.
هر گاه یکی از این سه
رکن مختل شود یا به معنای واقعی و حقیقی تحقق نیابد،
زیارت صحیح واقع نمی گردد و هر چه زائر معرفت و شناخت بیشتر و عمیق تری از مزور داشته باشد و مزور نیز از کمالات بیشتری برخوردار باشد
تأثیرات زیارت بهتر و بیشتر خواهد بود.
از آن جا که روح (نفس)
انسان موجودی مجرد است و فنا و نابودی در آن راه ندارد، پس هرگز با مرگ نابود نمی شود، بلکه از جهانی کوچک به جهانی وسیع تر انتقال می یابد. در حقیقت روح از زندان تن رها می گردد. بنابراین، حتی هنگامی که زائر
تربت و
محل دفن بدن شخصی را زیارت می کند و با او ارتباط برقرار می سازد، این ارتباط از نوع ارتباط زنده با زنده است.
شیخ الرئیس ابن سینا می گوید: "زائر که با وجود مادی و روحی خویش به سوی مزور می رود از نفس مزور استمداد می طلبد تا خیری را تحصیل یا زیانی را دفع کند. نفس مزور نیز به جهت جدا شدن از عالم ماده و مشابهتی که با عقول مجرد یافته است، منشأ اثر فراوان و کامل تری خواهد بود. و چون زائر با جسم و جان سراغ مزور رفته است هم بهره های مادی می برد و هم فوائد روحی".
با توجه به این معنا از زیارت، حیات و ممات مزور برای زائر یکی خواهد بود و او را حاضر و شاهد خواهد دانست. روایات بسیاری اشاره یا تصریح به این معنا دارد که حیات و
ممات معصوم (علیه السلام) یکی است.
رسول خدا (صلی الله علیه وآله) می فرماید: "کسی که پس از مرگ و وفات مرا زیارت کند؛ مانند کسی است که مرا در حال حیات ملاقات کرده است و من در هر دو حال شاهد بر او هستم و
شفاعت او در روز رستاخیز بر عهده من است".
همچنین دور و نزدیک برایش تفاوت نخواهد داشت.
رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) می فرماید: "هر کس مرا پس از مرگم زیارت کند؛ مانند کسی است که در زمان حیاتم به سوی من شتافته است و اگر نتوانستید، درود و سلام برایم بفرستید این
صلوات شما به من می رسد".
این که در برخی از
زیارت نامه ها به حیات مزور اعتراف می شود، به خاطر این است که زائر متوجه باشد که با زنده حرف می زند و زنده ای را زیارت می کند. در زیارت
امام حسین (علیه السلام) می خوانیم: "گواهی می دهم که سخنم را می شنوی و جواب می دهی".
درست است که روح مجرد مزور جا و مکان ندارد و لذا انسان زائر می تواند در هر مکان و زمانی به او توجه کرده و از او طلب یاری کند، ولی به لحاظ عنایت خاصی که نفس مزور به بدن خویش دارد در کنار آن بدن موقعیت ویژه ای ایجاد می شود. در این مکان ها فرصت
تقرب و بهره مندی فراهم تر است؛ زیرا روح پس از جدا شدن از بدن باز یک نحوه علاقه و ارتباطی با آن بدن مادی دارد، لذا گاهی مشاهده می شود که برخی از بدن ها مدت ها پس از قرار گرفتن در زیر خاک پوسیده نمی شوند. هر چند که در نحوه و چگونگی این ارتباط اقوال مختلفی وجود دارد.
به همین جهت در
زیارت گاه ها حالت معنوی بیشتری در فرد ایجاد می شود و زمینه برای ارتباط روحی مهیا تر است و ذهن انسان از تیرگی های روزمره پاک و مشغولیت ها به حداقل می رسد در این حالت نفس با داشتن قوت و شرافت افزون، از زیارت بهره می برد.
در
زیارت آگاهانه و از روی معرفت
ائمه معصومین (علیهم السلام) به عنوان
زیارت انسان کامل و ولی
خداوند، بهره های مادی و معنوی بسیار ارزشمندی قابل دریافت است که می تواند فلسفه آن باشد، ما در این جا به برخی از آنها اشاره می کنیم:
همان گونه که اطاعت از
ائمه (علیهم السلام) اطاعت از
خدا و نافرمانی از آنها نافرمانی در برابر خدا است و هر کسی از آنها تبعیت کند از خدا تبعیت کرده است. هر کس آنها را بزرگ بشمارد، خدا را بزرگ شمرده است.
دین چیزی جز محبت نیست. ائمه محب و محبوب خدا هستند و حب محبوب خدا حب خدا است. زیارت مرقد مطهر
اهل بیت (علیهم السلام) جلوهایی از این عشق و محبت و
دلدادگی است.
نمونه بارز انسان کامل،
ائمه اطهار (علیهم السلام) هستند که هر کمال ممکنی را بدون نقص دارا هستند؛ از این رو است که در حدیث متواتر ثقلین عدل (همتای)
قرآن معرفی شده اند؛ چرا که آنان نسخه عملی قرآن هستند. تکریم و
تعظیم اهل بیت تکریم مقام انسانیت و خلیفه اللهی است. زیارت قبور آنان یکی از مظاهر این تکریم است.
ائمه اطهار (علیهم السلام) در طول حیات مادی خود به دنبال انجام وظایف مقدس و محقق کردن اهداف بلندی بودند که نیاز به یاری و مساعدت یارانی ایثارگر داشت که در آن زمان بسیار کمیاب بودند و به همین جهت بسیاری از آن اهداف بلند هنوز محقق نشده است.
زیارت مزور، بیعت و وفاداری به تحقق آن اهداف است.
زیارت،
ارتباط با انسان کامل و وصل شدن به جوهر انسانیت است.
زیارت
امامان، ایمان و اظهار تواضع در برابر دین است.
اعراض از دنیا، یاد مرگ و دور ساختن موانعی که او را از مسیر کمال باز می دارد.
دین
اسلام به بعد اجتماعی مسائل تأکید زیادی دارد؛ مانند
حج،
نماز جماعت و حضور در اجتماعات و ...
بدیهی است که بر این اجتماعات فواید زیادی مترتب است.
ما وقتی به تحلیل این مسئله می پردازیم، مشاهده می کنیم که در این مسئله (زیارت) فوائد و آثار و برکات زیادی مترتب است. یکی از آثارش این است تا یک مسلمان به ارزش جامعه اسلامی پی ببرد. هنگامی که برای مدتی در جامعه اسلامی با مؤمنان زندگی می کند برایش حالت اطمینان نسبت به جامعهٔ اسلامی ایجاد می شود.
همچنین افراد غیر مؤمن و مسلمان با مشاهدهٔ این اجتماعات، حداقل برای مدتی از
انجام اعمال خلاف دست بر می دارند. این حداقل فائده ای است که برای جامعه اسلامی دارد. کارشناسان مسائل جنائی اعلام می دارند که در ایام این چنینی مانند ماه رمضان مسائل خلاف به حداقل می رسد. فوائد این چنینی فراوان است که این جا مجال برشمردن آن نیست.
اما فوائد سیاسی که بر این گونه مسائل مترتب می شود بسیار بدیهی و روشن است. یکی از آنها اتحاد و همدلی است که این وحدت و همدلی عامل اساسی در مقابل دشمنان است.
دوم: دشمن زمانی که اجتماع زائران را می بیند برای آنان حساب جداگانه ای باز می کند. لذا می بینیم حتی احزاب لائیک برای مقابله و ایستادگی و قدرت نمایی خود در برابر مخالفان اقدام به برپایی متینگ و تجمعات می کنند.
سایت اسلام کوئست