فلسفه حرام بودن موسیقی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پرسش: لطفا دلایل حرمت و حلیت موسیقی را بیان فرمایید.نمایه:
موسیقی،
غنا،
حرمت غنا و موسیقی، فلسفه حرام بودن موسیقی
پاسخ:
"موسیقی" یا "
موسیقیا" واژه ای یونانی است که در فرهنگ لغت، معادل "غنا" است، ولی در حوزۀ مفاهیم دینی و اصطلاح
فقه، با یکدیگر تفاوت دارد. غنا در اصطلاح شرعی عبارت است از: "
آوازی که از حنجرۀ آدمی بیرون آمده و در گلو چرخانده (
چهچهه) شود و در شنونده حالت سرور و وجد ایجاد کند و مناسب با
مجالس لهو و خوش گذرانی باشد"، اما موسیقی به "صوتی گفته می شود که از
آلات موسیقی، پدید آید". بر این اساس، نسبت بین
موسیقی علمی و
موسیقی فقهی،
عموم و خصوص مطلق است".
با بررسی برخی آیات
قرآن و روایات و سخن روان شناسان می توان موارد زیر را از فلسفه های حرمت موسیقی دانست:
در حدیثی از
نبی اکرم (صلی الله علیه وآله) آمده: "غنا نردبان
زنا است".
تجربه نشان داده است که بسیاری افراد، تحت تاثیر
آهنگ های غنا راه تقوا را رها کرده و به فساد روی می آورند.
مجلس غنا معمولا مرکز انواع مفاسد است.
قرآن کریم می فرماید: "بعضی از مردم خریدار سخنان بیهوده اند تا به نادانی مردم را از راه خدا گمراه کنند و
قرآن را به مسخره می گیرند، نصیب اینان عذابی است خوار کننده".
در این آیه یکی از عوامل گمراهی از سبیل الاهی "
لهو الحدیث" دانسته شده است. "
لهو" آن چیزی است که
انسان را به خودش آن چنان مشغول کند که باعث غفلت و بازماندن از کارهای مهم تر شود و در روایات اسلامی از آن به غنا تفسیر شده است.
غنا و موسیقی یکی از عوامل تخدیر اعصاب است. توجه به بیوگرافی مشاهیر
موسیقی دانان نشان می دهد که در دوران عمر دچار ناراحتی های روحی گردیده و رفته رفته اعصاب خو د را از دست داده اند. عده ای مبتلا به بیماری های روانی شده و گروهی مشاعر خود را از کف داده اند. دسته ای فلج و ناتوان گردیده و بعضی هنگام نواختن موسیقی درجه فشار خونشان بالا رفته ،دچار سکته ناگهانی شده اند.
استعمارگران جهان همیشه از بیداری مردم، مخصوصاً نسل جوان، وحشت داشته اند، به همین دلیل بخشی از برنامه های گستردۀ آنها برای ادامه استعمار، فرو بردن جامعه در غفلت و بی خبری و نا آگاهی و گسترش انواع سرگرمی های ناسالم است. ایجاد مراکز فحشا، کلوپ های
قمار و همچنین سرگرمی های ناسالم دیگر، از جمله توسعه غنا و موسیقی، از مهم ترین ابزاری است که آنها برای تخدیر افکار مردم بر آن اصرار دارند.
۳. موارد ذکر شده
حکمت حرمت غنا و موسیقی است، نه علت تامه. به همین دلیل، در مواردی هم که این آثار و نتایج سوء وجود ندارد، باز حکم حرمت وجود دارد.
دلایل اصلی
حرمت موسیقی - یا حلیت بعضی از اقسام آن - آیات قرآن و روایات
پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله) و
ائمه (علیهم السلام) است که در حوزۀ تخصصی
فقه. بررسی صورت می شود و این مقال گنجایش طرح
مباحث اجتهادی را ندارد. اما آنچه به صورت اختصار می توان اشاره نمود چند مطلب است:
آیات قرآن هر چند به صورت روشن و صریح حکم غنا را بیان نمی کند و مانند بسیاری از
احکام به اصول و کلیات می پردازد، ولی برخی از آیات با توجه به تفسیری که پیامبر اکرم و اهلبیت (علیهم السلام) از آنها نموده اند، بر غنا تطبیق می کند. در این باره به چند آیه اشاره می کنیم:
۱.
امام صادق (علیه السلام) دربارۀ آیات: "و کسانی که
شهادت به باطل نمی دهند (و در
مجالس باطل شرکت نمی کنند)
و "از سخن باطل بپرهیزید"
، می فرمایند: "منظور
مجالس لهو و لعب و غنا است".
۲. امام صادق (علیه السلام) درباره آیهٔ: "و آنها که از لغو و بیهودگی رویگردانند"،
فرمود: "منظور از "
لغو" در این آیه، غنا و
ملاهی است".
۳.
امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) دربارۀ آیه: "بعضی از مردم
سخنان بیهوده را می خرند تا مردم را از روی نادانی از راه خدا گمراه سازند و آیات الاهی را به استهزا گیرند، برای آنان عذابی خوارکننده است"،
فرمودند: "منظور از سخنان بیهوده، غنا است".
لازم به توضیح است؛ هر چند اکثر این روایات، آیات مذکور را بر غنا تطبیق نموده اند ولی دربعضی روایات، بر
موسیقی نیز تطبیق شده است.
و فقها نیز برخی از این آیات را بر موسیقی تطبیق نموده اند.
مهم ترین دلیل بر
حرمت غنا، روایاتی است که از پیامبر اکرم و اهلبیت (علیهم السلام) به دست ما رسیده و به طور صریح و روشن دلالت بر حرمت غنا دارند. برای نمونه به برخی از روایات اشاره می کنیم:
امام باقر (علیه السلام) می فرمایند: "غنا از چیزهایی است که خداوند آتش جهنم را سزایش قرار داده".
نیز امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: "از غنا دوری کنید".
در مورد حرمت موسیقی روایاتی از پیامبر اکرم و
ائمه معصومین (ع) به دست ما رسیده که برخی از آنها را نقل می کنیم:
امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: "
آلات ساز و آواز، از عمل شیطان است. پس هر چه در زمین از این نوع وجود دارد از ناحیه شیطان است".
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) نیز می فرمایند: "شما را از
مزمار و
کوبات (آلات موسیقی) نهی می کنم".
از آن جایی که واژۀ غنا به معنای: "کشیدن صدا" بلکه به معنای هر گونه صدا و آواز است.
و به تعبیر شیخ انصاری (ره): کاملا روشن و بدیهی است که هیچ یک از این مفاهیم حرام نیستند..
به همین جهت، همه فقها لهوی بودن را قید غنای حرام می دانند؛ یعنی غنای لهوی حرام است.
واژۀ "لهو" را به فراموشی یاد
خداوند و فرو غلطیدن در ابتذال معنا نموده اند
و گفته اند غنا و آوازی حرام است که مناسب مجالس لهو و لعب و فساد و خوش گذرانی باشد.
بعضی از فقها علاوه بر "لهوی بودن" قید "مطرب" را نیز بر آن افزوده اند
. "
طرب" به حالت سبک عقلی گفته می شود که در اثر شنیدن آواز یا آهنگ در نفس آدمی پدید می آید و او را از حد اعتدال خارج می کند و در مورد
موسیقی (آهنگی که از آلات پدید آید) نیز اکثر فقها نوعی را که "لهوی" باشد حرام می دانند. بعضی هم استماع
موسیقی مطرب را حرام می دانند.
نکتۀ پایانی: همان طوری که قبلا تذکر دادیم، بررسی دقیق این مباحث، در حوزۀ تخصصی فقه انجام می شود و کسانی که در این زمینه قدرت
اجتهاد ندارند باید از مراجع تقلید خود پیروی کنند.