فقه الرضا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: کتاب فقه الرضا،
امام رضا علیهالسلام.
پرسش: آیا انتساب کتاب
فقه الرضا به شخص امام رضا ـ علیهالسلام ـ درست است یا خیر؟
پاسخ: کتاب «فقه الرضا» کتابی است که در انتسابش به امام رضا ـ علیهالسلام ـ دیدگاههایی مختلف وجود دارد. به نظر ما، بعید است خود
امام ـ علیهالسلام ـ چنین کتابی را نوشته باشند. البته این نپذیرفتن به معنای رد کل
کتاب و روایات موجود در آن نیست؛ بلکه کلیات کتاب مورد پذیرش بسیاری از
فقها بوده و روایاتی را از آن نقل کردهاند.
کتاب «فقه الرضا» کتابی است که در انتسابش به امام رضا ـ علیهالسلام ـ دیدگاههایی مختلف وجود دارد.
اولین نسخه این کتاب به زمان
حیات علامه مجلسی و پدر بزرگوارشان باز میگردد؛ لذا قبل از این هیچ نامی از فقه الرضا وجود ندارد.
محمدتقی مجلسی (ره) در شرح فارسی خود بر «
من لا یحضره الفقیه »، درباره
فقه الرضا مینویسد: «این کتاب در
قم ظاهر شد و نزد ماست و ثقه
عادل امیرحسین قریب به ده سال پیش از روی آن کتاب نوشته است».
علامه محمدباقر مجلسی (ره) نیز درباره فقه الرضا مینویسد: «سیدفاضل محدث، قاضی امیرحسین پس از آمدن به اصفهان به من گفت در یکی از سالهای مجاورت من در
مکه، گروهی نزد من آمدند و کتابی بسیار قدیمی که در عصر حضرت رضا ـ علیهالسلام ـ نوشته شده بود، آوردند... سپس نسخه آن را گرفتم و از روی آن نسخهای برداشتم و تصحیح کردم».
صاحب مستدرک از میرزا عبدالله اصفهانی در ریاض العلماء نقل میکند: «این کتاب (فقه الرضا) به دست امام رضا ـ علیهالسلام ـ نوشته شده است و در مکه موجود میباشد که از جمله کتابهای سیدعلیخان است که در مکه باقی مانده است. این
نسخه به
خط کوفی بوده و در
تاریخ دویست پس از
هجرت نگارش یافته و
علما ی بسیاری بر آن اجازه نوشته و آن را تأیید کردهاند».
نقلهایی دیگر نیز پیرامون یافتن این کتاب موجود است که در این مختصر نگنجد.
مرحله اول بررسی این کتاب،
شناخت مؤلف کتاب است. درباره اینکه نویسنده کتاب
فقه الرضا کیست، دیدگاههایی مختلف وجود دارد که برخی از آنها بهصورت احتمال مطرح شدهاند:
عدهای معتقدند این کتاب تألیف امام رضا ـ علیهالسلام ـ است، این عقیده افرادی چون قاضی امیرحسین است که در نیمه نخست قرن یازدهم میزیسته و معتقد بوده نسخه اصل کتاب به خط
حضرت رضا بوده است.
این کتاب همان «
رساله شرایع » علی بن بابویه قمی است و تشابه اسمی باعث این اشتباه شده است؛ مرحوم سیدحسن صدر پیرامون این احتمال مینویسد: «بسیاری از فتاوای شیخ صدوق و پدرش و شیخ مفید با فتاوای فقه الرضا و نیز اکثر عبارات در
کتاب شرایع و ... با عبارات
فقه الرضا برابر است؛ بهویژه عبارات شرایع علی بن بابویه که اکثر عباراتش با عبارات فقه الرضا موافق است...».
این کتاب تألیف یکی از اصحاب امام رضا ـ علیهالسلام ـ است. این احتمال در کلمات سیدمحسن اعرجی صاحب
منظومه فقهیه و ... دیده میشود.
این کتاب تألیف یکی از قدمای اصحاب است و کتابی است در ردیف مقنع صدوق و... .
شیخ حُرّ عاملی به جهت اینکه مؤلف کتاب فقه الرضا را مجهول میداند، به آن اعتماد نکرده و روایتی از آن نقل نمیکند.
مرحوم بهبهانی نیز احتمال داده فقه الرضا تألیف یکی از فرزندان
ائمه معصومان ـ علیهمالسلام ـ و به امر حضرت رضا ـ علیهالسلام ـ نوشته شده است.
کتاب فقه الرضا، همان کتاب
التکلیف شلمغانی است. مرحوم سیدحسن صدر کتاب «
فصل القضاء فی الکتاب المشهور بفقه الرضا » را در اثبات این مطلب تألیف کرده است.
اگر این کتاب به امام رضا ـ علیهالسلام ـ تعلق داشت؛ چرا هزار سال از آن خبری نبود و چهار
امام بعد از امام رضا ـ علیهالسلام ـ نیز به آن اشارهای نکردند؛ همچنین اگر اینگونه بود، در میان اصحاب و علمای قبل از قرن دهم نیز این کتاب مشهور میشد و حداقل نام آن را در کتب روایی خود میآوردند.
در این کتاب کلماتی آمده که بعید است از امام رضا ـ علیهالسلام ـ باشد؛ مانند: «من
روایت میکنم»، یا «روایت شده است»، یا «روایت میکند»، یا «ما روایت میکنیم».
در بعضی از قسمتهای کتاب آمده است: «صفوان بن یحیی و فضالة بن أیوب جمیعا عن العلاء بن رزین عن محمد بن مسلم عن أحدهما».
آوردن نام راویان به این شکل، مناسب کتابهای روایی یاران ائمه است نه خود ائمه علیهالسلام؛ لذا احتمال دارد این کتاب تألیف یکی از اصحاب امام رضا ـ علیهالسلام ـ باشد.
اگر این کتاب نوشته امام رضا ـ علیهالسلام ـ باشد، باید حتماً علی بن بابویه ـ پدر صدوق ـ یا خود
شیخ صدوق در کتاب «عیون أخبار الرضا» به آن اشاره میکردند».
حال با توجه به اینکه بیشتر علما به این کتاب استناد کردهاند، میتوان نتیجه گرفت:
۱. انتساب
کتاب فقه الرضا به شخص امام رضا ـ علیهالسلام ـ بعید است و به احتمال زیاد خود امام ـ علیهالسلام ـ چنین نوشتهای نداشت؛ بلکه شاید یکی از اصحاب ثقه ایشان این کتاب را نوشته باشد و یا احتمالات دیگر که بیانش گذشت.
۲. اما این رد انتساب به معنای رد کل کتاب و روایات موجود در آن نیست؛ بلکه کلیات کتاب مورد قبول بسیای از
فقها بوده و از آن استفاده کردهاند؛ لذا میبینیم که بسیاری از علمای بعد از علامه مجلسی (ره) از این کتاب استفاده کرده و روایات بسیاری را از آن نقل کردهاند، اگرچه بسیاری از آنها انتساب کتاب به شخص
امام رضا ـ علیهالسلام ـ را نمیپذیرند، اما با روایات در آن مانند دیگر روایات برخورد کرده و پس از بررسی سند و دلالت روایات، مواردی را قبول میکنند.
پایگاه اسلام کوئست.