فریاد شیطان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پرسش: شیطان چه هنگامی و چند بار فریاد و شیون کشید؟
پیش از پاسخ به پرسش باید به این نکته توجه داشت که
شناخت خود شیطان به عنوان آشکارترین دشمن
قسم خورده و بزرگ ترین مانع رسیدن
انسان به
سعادت و تعالی و کسب رضای خداوند، همچنین شناخت راه های مقابله با این موجود در اولویت قرار دارد.
"شیطان" در لغت به معنای "شریر" است و
ابلیس را به سبب شرارتش شیطان می گویند. شیطان به عنوان بزرگ ترین و آشکارترین دشمن انسانی، از راه وسوسۀ پنهانی در دل های مردم، آنان را به طریق خود فرا می خواند. از این رو و با توجه به دشمنی آشکار شیطان،
خداوند به انسان چنین توصیه فرموده است: "اگر از جانب شیطان در تو وسوسه ای پدید آمد به خدا پناه ببر".
از این جهت می توان گفت که هر آنچه موجب شود تا شیطان به مقصد خود نرسد می تواند در ناراحتی و یا حتی در ناله و شیون کردن او نقش داشته باشد.
امام صادق (ع) فرمودند: "ابلیس به مناسبت چهار اتفاق عظیم، چهار بار ناله سر داد: روزی که مورد
لعنت خداوند قرار گرفت، روزی که به زمین هبوط کرد، روزی که
حضرت محمد (ص) به پیامبری مبعوث گردید و روزی که سورۀ مبارکۀ فاتحه الکتاب (حمد) نازل شد.
پیش از پاسخ به پرسش مذکور توجه به نکاتی ضروری است:
۱. کلمه شیطان از مادۀ شطن گرفته شده، و "شاطن" به معنای "خبیث و پست" آمده است. شیطان به موجود سرکش و متمرد اطلاق می شود، اعم از انسان و یا
جن و یا جنبدگان دیگر و به معنای روح شریر و دور از
حق، نیز آمده است که در
حقیقت همۀ اینها به یک قدر مشترک بازگشت می کنند.
۲. خداوند در قرآن فرموده است: "هنگامی که به
فرشتگان گفتیم برای آدم
سجده و خضوع کنید، همگی سجده کردند جز ابلیس که سرباز زد و
تکبر کرد، و او از کافران بود".
بنا به گفتۀ
قرآن، ابلیس از نژاد جن بود که به علت سابقۀ زیادش در
عبادت، در جمع فرشتگان عبادت می کرد. اما از ظاهر و باطن آیات و روایات بر می آید که شیطان
ایمان واقعی نداشته است: "و کان من الکافرین"؛
زیرا عبادت واقعی، عملی است که خداوند بخواهد نه آن که طبق میل ما باشد. ابلیس حاضر بود خدا را سجده کند، ولی به آدم سجده نکند و این برگرفته از روحیه ناپسند تکبر و خود بزرگ بینی او بود که موجبات تباهی او را فراهم کرد و سرچشمۀ همۀ بدبختی های او شد. در حقیقت، ابلیس عبادت داشت، ولی از
روح عبودیت و
تسلیم در برابر اوامر الاهی برخوردار نبود.
در جریان این
امتحان بزرگ الاهی که فرشتگان پیروز و سر بلند و شیطان تباه و ملعون گردید،
ابلیس مرتکب سه
انحراف و خلاف بنیادین شد:
الف. خلاف عملی؛ سرپیچی و نافرمانی از دستور خدا که سبب فسق او شد.
ب. خلاف اخلاقی؛ تکبر که سبب خروج از
بهشت و دوزخی شدن او گردید.
ج. خلاف اعتقادی؛ (کان من الکافرین)
منکر
عدل الهی حضرت احدیت شد.
۳. شیطان به عنوان بزرگ ترین و آشکارترین دشمن انسانی، از راه وسوسۀ پنهانی در دل های مردم، آنان را به راه خود فرا می خواند
و اعمال زشت مردمان را در چشم آنان زینت داده و زیبا جلوه می دهد.
۴. از آن جا که شیطان - بر اساس آیات و روایات و اخبار وارده در سایر کتب آسمانی - به عنوان بزرگ ترین دشمن فریبکار و اغوا کنندۀ انسان معرفی شده است و در قرآن کریم به انسان توصیه شده است: "ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد، آن گونه که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد، و لباسشان را از تنشان بیرون ساخت تا عورتشان را به آنها نشان دهد! چه اینکه او و همکارانش شما را میبینند از جایی که شما آنها را نمیبینید (امّا بدانید) ما شیاطین را اولیای کسانی قرار دادیم که ایمان نمیآورند".
در جای دیگر فرموده است: "و هر کس از
یاد خدا و (قرآن) رخ برتابد، شیطان را برانگیزم تا همنشین و یار دائم او باشد".
حتی خود شیطان در گمراه کردن انسان، به درگاه الهی سوگند یاد کرده است.
از این رو و با توجه به دشمنی آشکار شیطان، خداوند به انسان چنین توصیه فرموده است: "و اگر از جانب شیطان در تو وسوسه ای پدید آمد به خدا پناه ببر".
۵. حال با خصوصیاتی که از شیطان بیان کردیم، ممکن است این سؤال به ذهن خطور کند که پس فلسفۀ
آفرینش شیطان از سوی خداوند چیست؟
در جواب خواهیم گفت: اولاً: خداوند شیطان را، شیطان نیافرید، به این دلیل که سال ها همنشین فرشتگان و بر
فطرت پاک بود، و بعد از آزادی، از آن موقعیت، سوء استفاده کرد و بنای طغیان و سرکشی گذارد.
ثانیاً: از نظر سازمان آفرینش، وجود شیطان برای افراد با ایمان و آنها که می خواهند راه حق را بپویند زیانبخش نیست، بلکه وسیلۀ پیشرفت و تکامل آنها است، به عبارت روشن تر، انسان تا در برابر دشمن نیرومندی قرار نگیرد هرگز نیروها و نبوغ خود را بسیج نکرده و بکار نمی اندازد.
قرآن کریم شیطان را وسیله ای برای امتحان امت ها معرفی کرده است که با القائات خود زمینه را برای حق و اهل حق تباه و خراب می کند: "هدف این بود که خداوند القای شیطان را آزمونی قرار دهد برای آنها که در دلهایشان بیماری است و آنها که سنگ دل اند".
حال با توجه به مجموع گفته های پیشین می توان نتیجه گرفت که هر آنچه موجب شود تا شیطان به مقصد و مقصود خود نایل نیاید می تواند در ناراحتی و یا حتی در ناله و شیون کردن او نقش داشته باشد.
لذا است که در اخبار و روایات آمده است: ابلیس در چهار موضع ناله و شیون سر داد:
اول: روزی که به دلیل عدم سجده بر
حضرت آدم (ع) و تکبر و
حسادت ورزیدن، مورد لعنت خداوند قرار گرفت.
دوم: روزی که به دلیل نافرمانی از امر الهی، از درگاه الهی رانده و به زمین هبوط کرد.
سوم: روزی که حضرت محمد (ص)، از طرف خدای سبحان برای هدایت بشریت، به عنوان نبی خاتم، به پیامبری مبعوث گردید.
چهارم: روزی که سورۀ فاتحة الکتاب (حمد) بر قلب نازنین
پیامبر اکرم (ص) نازل شد.
زیرا این چهار حادثه می تواند نقش اساسی در فرایند رشد و
هدایت انسان ها داشته باشد.
اسلام کویست.