• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عوامل روی آوردن به کارهای بد

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: کارهای خوب و بد، پیامبران، هدایت، نفس لوامه، نفس اماره، فطرت.

پرسش: چرا با وجود پیامبران الهی، اولیای خدا و اختیار انسان بر کار نیک و پسندیده، عده بسیاری هدایت نمی‌شوند و به کارهای ناپسند روی می‌آورند؟

پاسخ: عامل درونی کارهای خوب و مثبت، «نفس لوامه» و عامل بیرونی آن، پیامبران و پیروانشان است؛ اما عامل درونی روی آوردن به کارهای بد، نفس اماره و عامل بیرونی آن، شیطان و گناه، محیط ناسالم و دوستان بد می‌باشد.



عواملی که باعث می‌شود انسان رو به کارهای خوب و بد آورد، چند دسته هستند: ۱. عوامل درونی؛ ۲. عوامل بیرونی.
عامل درونی کارهای خوب و مثبت، «نفس لوامه» و عامل بیرونی آن، پیامبران و پیروانشان است.

۱.۱ - عوامل درونی مثبت

عوامل درونی مثبت، عبارت‌اند از:

۱.۱.۱ - فطرت

مهم‌ترین عوامل درونی مثبت، که انسان را به سوی خوبی‌ها رهنمون می‌شود، فطرت است. قرآن سرشت و فطرت انسان‌ها را بر پایه دین می‌داند.

۱.۱.۲ - نفس لوامه

عامل دیگری که به کمک فطرت می‌آید، به تعبیر قرآن نفس لوامه یا سرزنشگر است؛ یعنی با ملامتگری انسان هنگام کار بد می‌خواهد انسان را به سوی فطرت یا همان دین هدایت کند.

۱.۲ - عامل بیرونی مثبت

پیامبران و پیروان ایشان علما و دوستان صالح و ... هم همان دعوت‌کنندگان به فطرت هستند. کلیه مکان‌های مذهبی و دینی هم محل‌هایی برای این دعوت به حساب می‌آیند.
حال با شناخت عوامل یادشده علت و عوامل روی آوردن به کارهای (منفی) بهتر مشخص می‌شود.


عوامل روی آوردن به کارهای بد (منفی)، عبارت‌اند از:
۱. عوامل درونی: نفس اماره؛
۲. عوامل بیرونی: شیطان و گناه، محیط ناسالم و دوستان بد.

۲.۱ - عوامل درونی منفی

عامل مهم درونی یا شاید بتوان گفت تنها عامل درونی منفی به تعبیر قرآن همان نفس اماره است. قرآن انسان را طغیانگر و اهل فجور می‌داند و این همان نفس اماره‌ای است که از درون، انسان را از امر به منکر و زشتی و نهی از کارهای خوب و معروف می‌کند و در مقابل فطرت قرار می‌گیرد. پس ثابت می‌گردد درون انسان هم نیرویی وجود دارد که انسان را به سوی بدی‌ها و کژی‌ها می‌خواند.

۲.۲ - عوامل بیرونی منفی

عوامل بیرونی منفی، عبارت‌اند از:

۲.۲.۱ - شیطان

مهم‌ترین عامل بیرونی که انسان را به سوی کژی‌ها سوق می‌دهد شیطان است و او بزرگ‌ترین دشمن خارجی است. البته این عامل تنها هم نیست و به تعبیر قرآن شیطان دارای سپاهیان، حزب و دارودسته است. این فرمانده و سپاهیانش با ابزارهای بسیار جذاب، پیچیده و پیشرفته که همان دنیا و مظاهر فریبنده اوست، به جنگ با فطرت انسان می‌پردازد که اگر انسان دوستی و تعلق خاطر نسبت به این وسایل پیدا نماید، سرآغاز معصیت و گمراهی خواهد شد.
[۹] حسینی، سیدحمید و طباطبایی، سیدکاظم، منتخب میزان الحکمه، ح ۲۱۹۶، ص۱۸۸، نشر دارالحدیث، ۱۳۸۰ ش.
در کنار این عوامل محیط‌های ناسالم و دوستان ناشایست که خود فریب‌خورده شیطان هستند نیز، باعث دوری انسان از فطرت سالم و خدا می‌گردند.

۲.۲.۲ - فراوانی گناه

عامل دیگر گناه است که در اثر عدم توجه به فطرت و نفس لوامه و پیروزی نفس اماره به وجود می‌آید.

۲.۲.۲.۱ - حدیثی از امام صادق

امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرمایند: «هرگاه آدمی گناهی کند، نقطه سیاهی در دلش پدید می‌آید اگر توبه کرد، آن نقطه پاک می‌شود و اگر باز هم گناه کرد، آن نقطه بزرگ‌تر می‌شود تا جایی که همه دلش را فرا می‌گیرد و از آن پس هرگز روی رستگاری را نمی‌بیند».
در واقع خود کثرت گناه باعث تیرگی فطرت شده و باعث گمراهی بیش‌تر می‌شود. این‌جاست که نفس انسان به چند شیطان مبدل می‌شود.

۲.۲.۳ - محیط و دوستان ناشایست

انسان موجودی است اجتماعی، هم از آن تأثیر می‌گیرد و هم بر آن اثر می‌گذارد. اگر در فضایی آلوده و پر از گناه زندگی کند و در واقع، گناه در آن محیط به یک فرهنگ تبدیل شده باشد، فرد نیز به همان آلودگی‌ها دچار می‌شود. نزدیک‌ترین افراد اجتماع هم دوستان‌اند که در صورت بی‌بندوبار بودن، فرد را نسبت به مقدسات و کارهای نیکو دل‌زده کرده و توجه او را به کارهای زشت و نفسانی جذب و جلب می‌کنند.

۲.۲.۴ - نتیجه‌گیری

هم نفس اماره در وجود خود انسان و هم عوامل بیرونی (همچون شیطان و کثرت گناه، محیط بد و دوستان ناسالم) باعث پیروزی و غلبه بر فطرت خداجو می‌شود و انسان را به سمت کارهای بد و دور از شأن مقام انسانی او می‌برد.


همین ستیزها و جنگ بین فطرت و نفس اماره در وجود انسان است که او را به کمال می‌رساند و در واقع باید آزمایش باشد تا ایمان مشخص شود. اگر غیر از این بود و نفس اماره‌ای به وجود نمی‌آمد و اگر انسان انتخابگر نبود، دیگر جهنم و بهشت و تشویق و تنبیه و ... معنی نداشت و دیگر چه ارزشی برای کار پسندیده وجود داشت و انسان مانند ملائک می‌شد؛ اما ما می‌بینیم انسان می‌تواند با اراده و اختیار با گزینش راه خوب به مقامی برسد که از ملائک هم بالاتر رود؛ چراکه عمل او حاصل انتخاب است. پس جدال بین فطرت و نفس اماره و شهوات شدید است و تمایل به بدی‌ها این فرصت را در اختیار انسان قرار می‌دهد تا به بدی‌ها جواب منفی دهد، در این صورت است که انسان لیاقت بهشت و رضوان حق را دارد وگرنه اگر قرار بود همه صاحب فضایل بودند و برای آن تلاش نمی‌کردند، بهشت و تشویق معنی نداشت.


۱. عوامل کنترل غرایز در زندگی، آیت‌الله حسین مظاهری، مؤسسه آموزش و پژوهش امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه).
۲. گناه‌شناسی، محسن قرائتی، تهران، پیام آزادی، ۱۳۷۰.


۱. روم/سوره۳۰، آیه۳۰.    
۲. قیامت/سوره۷۵، آیه۲.    
۳. یوسف/سوره۱۲، آیه۵۳.    
۴. علق/سوره۹۶، آیه۷.    
۵. قیامت/سوره۷۵، آیه۵.    
۶. فاطر/سوره۳۵، آیه۶.    
۷. شعراء/سوره۲۶، آیه۷۵.    
۸. مجادله/سوره۵۸، آیه۱۹.    
۹. حسینی، سیدحمید و طباطبایی، سیدکاظم، منتخب میزان الحکمه، ح ۲۱۹۶، ص۱۸۸، نشر دارالحدیث، ۱۳۸۰ ش.
۱۰. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۱، ص۲۳۹، نشر مؤسسه الوفاء، ۱۰۴۳ ه.ق.    




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «عوامل روی آوردن به کارهای بد»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۴/۲۷.    



رده‌های این صفحه : مقالات ‌اندیشه قم




جعبه ابزار