عزت نفس و کرامت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: عزت نفس، کرامت.
پرسش: عزت نفس و کرامت به چه معناست؟
پاسخ: عزت نفس عبارت است از: خود عزیر داشتن در برابر مردم، به سبب طمع و حرص نورزیدن به
اموال و داراییهای مردم.اما اصل عزت و سرافرازی به معنای «خود عزیز داشتن» است و این معنی اعم از این است که خود را برای خداوند عزیز بداریم و یا در برابر مردم عزیز بداریم. همچنین از آنجایی که یکی از معانی «کرامت» به حسب لغت، عزت و سرافرازی است، معمولاً کلمه
کرامت به جای «عزت» به کار میرود؛ لذا وقتی میگویند: «کرامت نفس» مراد و معنای آن، دقیقاً همان معنای عزت نفس است.
عزت و سرافرازی یکی از صفاتی است که خداوند
حکیم آن را برای خود و پیامبرش و
مؤمنین اختصاص داده است و در چند
آیه شریفه به آن اشاره فرموده است.
در
روایات ما، برای عزت و سرافرازی، موجبات و علل متعددی مطرح شده است؛ مثل
انصاف، پایبندی به
حق، گذشت،
تواضع،
شجاعت و... و یکی از آنها یأس و
ناامیدی از آنچه در نزد مردم است، میباشد که از این موجب و علت، تعابیر مختلفی میشود؛ مثل «استغنای از مردم»، «عزت نفس»، «
کرامت نفس» و... . بنابراین عزت نفس به اعتبار منشا آن، بخشی از اصل سرافرازی و عزتی است که در
قرآن کریم به آن اشاره شده است.
در اینجا باید دید عزت نفس دقیقاً چه معنایی دارد و چه صفات رذیلهای در مقابل آن قرار میگیرد؛ کما اینکه عوامل و موجبات دیگری که برای عزت برشمردیم، در مقابل هر کدام از آنها صفات رذیلهای قرار میگیرد.
عزت نفس عبارت است از: خود عزیر داشتن در برابر مردم، به سبب
طمع و حرص نورزیدن به
اموال و داراییهای مردم.اما اصل عزت و سرافرازی به معنای «خود عزیز داشتن» است و این معنی اعم از این است که خود را برای
خداوند عزیز بداریم و یا در برابر مردم عزیز بداریم.
بنابراین عزت نفس، صفتی است که
انسان را فقط در برابر مردم عزیز میکند و آثار فراوانی از جهت اجتماعی دارد (هرچند به طور طبیعی، آثاری فردی و درونی که
مقام و منزلت او را نزد خداوند بالا ببرد نیز در پی دارد)؛ مثلاً کسی که برای هر کار ریز و درشتی به مردم مراجعه نمیکند و به آنچه که خود دارد، قانع است، مردم او را فردی غنی و بینیاز از خود میپندارند و چون به طور نادر و بسیار کم (یعنی در مواقع ضروری) دست به دامن آنها میشود، او را عزیز میدارند؛ چراکه او خود را نزد مردم عزیز داشته است.
بنابراین عزت نفس در حقیقت روحیه بینیازی و یأس نسبت به مردم است که در این باره
روایات زیادی وارد شده است.
امام صادق (علیهالسّلام) میفرماید: «عزت، پیوسته بیقراری میکند تا آنکه به خانهای درآید که اهل آن، چشم طمع به آنچه در دست مردم است، نداشته باشند و در آنجا مستقر میشود».
در مقابل صفت پسندیده عزت نفس، صفات ناپسند
حرص و طمع قرار دارند، که تنها راه رهایی از حرص و طمع، رسیدن به مقام والا و بلند عزت نفس و
قناعت اختیار کردن در
زندگی است.
امام صادق (علیهالسّلام) میفرماید:
«
اِنْ اَرَدْتَ انْ تَقَرَّ عَیْنُکَ و تناَل خَیْرَ الدنیا و الآخرة فَاقْطَعِ الطَّمَعَ عَمّا فی اَیْدی الناس»؛ اگر میخواهی چشمت روشن شود و به
خیر دنیا و آخرت دست یابی، پس چشم طمع از آنچه که دیگران دارند بر کن.
اینک با توجه به توضیحاتی که آورده شد، روشن میشود که برای تبیین هرچه بیشتر عزت نفس، در
قرآن و
روایات و اقوال بزرگانِ
اخلاق و
عرفان، و نیز برای روشن ساختن آثار و پیآمدهای فردی و اجتماعی آن، باید به ابواب و فصولی که در کتب تفسیری (در بخش پایانی (معرفی منابع بیشتر) منابعی بیان شده است.) و روایی و اخلاقی، به عزت و
قناعت و طمع و حرص اختصاص داده شده، مراجعه نمود و البته از آنجا که مسئله عزت (و بهخصوص عزت نفس) به جهاتی با صفات
تکبر و
عجب قرابت پیدا میکند، باید برای تمییز دادن عزت نفس از تکبر و عجب، به بحثهای مربوط به آن صفات نیز مراجعه شود.
از آنجایی که یکی از معانی «
کرامت» به حسب
لغت، عزت و سرافرازی است، معمولاً کلمه کرامت به جای «عزت» به کار میرود؛ لذا وقتی میگویند: «کرامت نفس» مراد و معنای آن، دقیقاً همان معنای
عزت نفس است.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «عزت نفس و کرامت»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۳/۲۸. سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «عزت نفس و کرامت»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۱۲/۰۵.