عدم منافات قناعت با تلاش
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلید واژه:
قناعت،
تلاش،
کوشش.
پرسش: آیا قناعت موجب بیتحرّکی است؟
پاسخ: تاکید
اسلام به قناعت و دوری از
تنبلی و همچنین سیره پیشوایان
دینی نشان میدهد، قناعت با تحرک و
کار و تلاش منافاتی ندارد.
قبل از پرداختن به پاسخ لازم است توضیح مختصری درباره مفهوم قناعت و اینکه مراد از قناعت چیست، با استفاده از
آیات و
روایات خدمت شما ارایه دهم.
«قناعت» مترادف با «
اقتصاد» و «
میانهروی» است. یعنی
انسان در مصرف کردن
مال و
خرج کردن آن برای خود و
خانوادهاش حالت
اعتدال را مراعات نموده و به مقدار ناچیزی از وسایل
زندگی که در حدّ ضرورت و
نیاز او است، اکتفا نماید.
قناعت دارای دو مرتبه عالی و اعلی است. مرتبه نخست، راضی بودن به حد ضرورت و
کفاف و مرتبه دوّم،
رضایت به کمتر از آن است.
راغب اصفهانی میگوید: قناعت عبارتست از اکتفا نمودن به مقدار ناچیزی از وسایل زندگی در حدّ ضرورت و نیاز.
و در جایی دیگر آمده است: قناعت راضی بودن به کمتر از مقدار کفاف است.
پس از آنکه معنای قناعت روشن گردید، پاسخ سؤال شما این است که: قناعت هیچ منافاتی با
کار و کوشش
انسان ندارد چون «قناعت»، معنایش این نیست که انسان وقتی مقداری از وسایل زندگی در حدّ نیاز ابتداییاش را بدست آورد، دیگر هیچ تلاش وکوششی برای بدست آوردن مال
حلال نکند بلکه « قناعت » به معنای روحیه
ایثار و
فداکاری یعنی اگر در اثر تلاش و فعالیّت مال و
مکنت بیش از حد ضرورت و نیاز خود را بدست آورد، این روحیه را داشته باشد که مقداری از آن را به
نیازمندان و
برادران دینیاش و یا برای
مصالح عمومی، مصرف نموده خود به مقدار ناچیزی از آن اکتفا و قناعت کند.
خداوند اینگونه افراد را چنین شایسته
ستایش نموده است:
«یُؤْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ»
یعنی دیگران را بر خود ترجیح میدهند هر چند خود نهایت احتیاج را دارند.
صفت ارزشمند قناعت همانگونه که انسان را از
دلبستگی افراطی به مال
دنیا باز داشته و روحیه ایثار و
تعاون را در انسان زنده میکند، در مواردی نیز از
دریوزگی و دست دراز کردن پیش دیگران باز میدارد. شما میدانید که انسان در زندگیاش حالات مختلف را
تجربه میکند گاه در اثر کار و تلاش وضع اقتصادیاش بهبود مییابد و در زمان دیگر ممکن است تحولی رخ دهد که در بعُد اقتصادی دچار
شکست شود، روحیه قناعت به انسان میگوید به همین مقدار مال و
ثروت وسایل زندگی که خود در اثر تلاش و کوشش و با کار شبانهروزی است، بدست آوردهای، اکتفا کن.
کسی که به آنچه در اثر کار و تلاش بدست آورده، راضی نباشد، خواه ناخواه چشم
طمع به مال دیگران خواهد داشت و در نتیجه دست نیاز به سوی آنان دراز خواهد کرد. و این خود موجب
ذلّت و
خواری او خواهد شد.
امام صادق ـ علیهالسّلام ـ فرمود: «ما اقبح بالمؤمن ان تکون له رغبةٌ تذلّه» چه زشت است برای
مؤمن که میل و
رغبتی در او باشد که او را خوار و
ذلیل کند.
مرحوم
مجلسی در توضیح این روایت میگوید: «مقصود از میل و رغبتی که
نکوهش شده و سبب ذلّت و خواری انسان میگردد، آن است که انسان هر آنچه خود دارد و در اثر کار و تلاش بدست آورده است، اکتفا نکرده، دست به سوی مردم دراز کند».
در
اشعار فارسی که الهام گرفته از آیات و روایاتاند، نیز به این نکته اشاره شده است.
تشنه جوی کریمان نشوی که قناعت همه دریا باشد
مرد را پای قناعت به زمین سر همّت به ثریّا باشد
بهترین دلیل برای اینکه «قناعت» موجب بیتحرّکی نیست این است که در
اسلام به کار و کوشش نیز تأکید فراوان شده و اساساً با
بیکاری و
تنبلی مخالف است. در
قرآن آمده است: «وَ أنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعی»
برای انسان بهرهای جز سعی و کوشش او نیست.
امام باقر ـ علیهالسّلام ـ فرمود: «من دوست ندارم کسی را که دنبال کسب و کار نمیرود و بر پُشت میخوابد (در خانه بیکار مینشیند) و میگوید خدایا
روزی مرا برسان»...
شاهد دیگر برای اینکه «قناعت» پیشه کردن به معنای بیتحرّکی و تنبلی نیست، سیره پیشوایان
دینی ما است. حضرات ایشان برای تحصیل روزی و
امرار معاش کار و فعالیت میکردند و در وصف
امیرالمؤمنین ـ علیهالسّلام ـ آمده است که صبح تا شب در نخلستانها مشغول کار بودند.
•
محمدرضا مهدوی کنی، نقطههای آغاز در اخلاق عملی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
•
محمدحسن حایری یزدی، جلوههای تقوا، ج۲.
•
آیتالله مشکینی، درسهای اخلاق، پارسایان.
اندیشه قم.