ضربالمثل شنیدن کی بود مانند دیدن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: شنیدن، ضرب المثل، مانند دیدن، لیس الخبر کالمعاینه، تسمع بالمعیدی، صدای دُهُل.
پرسش: آیا ضربالمثل «شنیدن کی بود مانند دیدن»، منبع دینی و روایی دارد؟!
پاسخ: مشابه ضربالمثل معروف «شنیدن کی بود مانند دیدن»، در روایات نیز وجود دارد: «لَیْسَ الْخَبَرُ کَالْمُعَایَنَةِ».
این ضربالمثل را میتوان در سه موضوع و معنای گوناگون به کار گرفت:
اول: «شنیدن یک واقعیت از زبان دیگران، با دیدن همان واقعیت تفاوت بسیاری دارد».
دوم: «بسیاری از شنیدهها واقعیت ندارند»؛ یعنی نباید به شنیدهها اعتماد کرد و حقیقت را باید از دیدهها خواست.
سوم: «گاهی تنها باید به شنیدهها بسنده کرد و به دنبال دیدن نبود».
متن کاملاً مشابهی با
ضربالمثل معروف «شنیدن کی بود مانند دیدن»، در
روایات وجود دارد؛ مانند:
«لَیْسَ الْخَبَرُ کَالْمُعَایَنَةِ»؛
شنیدن مانند دیدن نیست.
اما باید توجه داشت که این ضربالمثل را میتوان در چند موضوع و معنای نسبتاً جداگانه به کار گرفت:
«شنیدن یک واقعیت از زبان دیگران، با دیدن همان واقعیت تفاوت بسیاری دارد».
در همین زمینه و به عنوان نمونه در آیهای از
قرآن کریم میخوانیم:
«
فَلَمَّا سَمِعَتْ بِمَکْرِهِنَّ اَرْسَلَتْ اِلَیْهِنَّ وَ اَعْتَدَتْ لَهُنَّ مُتَّکَاً وَ آتَتْ کُلَّ واحِدَةٍ مِنْهُنَّ سِکِّیناً وَ قالَتِ اخْرُجْ عَلَیْهِنَّ فَلَمَّا رَاَیْنَهُ اَکْبَرْنَهُ وَ قَطَّعْنَ اَیْدِیَهُنَّ وَ قُلْنَ حاشَ لِلَّهِ ما هذا بَشَراً اِنْ هذا اِلاَّ مَلَکٌ کَریمٌ»؛
هنگامی که (همسر عزیز) از فکر آنها با خبر شد، به سراغشان فرستاد (و از آنها دعوت کرد) و برای آنها پشتی (گرانبها، و مجلس باشکوهی) فراهم ساخت و به دست هر کدام، چاقویی (برای بریدن
میوه) داد و در این موقع (به
یوسف) گفت: «وارد مجلس آنان شو! » هنگامی که چشمشان به او افتاد، او را بسیار بزرگ (و زیبا) شمردند و (بیتوجه) دستهای خود را بریدند و گفتند: «منزه است خدا! این بشر نیست این یک
فرشته بزرگوار است!
به عبارتی
زنان مصری شنیده بودند که یوسف زیبایی در خانه عزیز مصر وجود دارد، اما تا او را ندیده بودند، به
زیبایی او پی نبرده بودند.
در راستای همین معنا در روایتی میخوانیم:
«
... قَالَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ! مَسْاَلَةٌ قَالَ هَاتِ قَالَ کَمْ بَیْنَ الْاِیمَانِ وَ الْیَقِینِ قَالَ اَرْبَعُ اَصَابِعَ قَالَ کَیْفَ قَالَ الْاِیمَانُ مَا سَمِعْنَاهُ وَ الْیَقِینُ مَا رَاَیْنَاهُ وَ بَیْنَ السَّمْعِ وَ الْبَصَرِ اَرْبَعُ اَصَابِع ...»؛
گفت: ای فرزند
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)! سؤالی است؟ فرمود: سؤالت را بپرس! گفت: میان
ایمان و
یقین چه مقدار فاصله است؟ فرمود: چهار انگشت. گفت: چه طور؟! فرمود: ایمان چیزی است که ما بشنویم و یقین چیزی است که ببینیم، و میان گوش و چشم چهار انگشت است.به عبارتی، اگرچه ایمان نجاتدهنده انسانهاست، اما با شهود عینی
حق، بسیار متفاوت است.
«بسیاری از شنیدهها واقعیت ندارند».
یعنی نباید به شنیدهها
اعتماد کرد و حقیقت را باید از دیدهها خواست.
در ارتباط با این معنای دوم نیز روایاتی وجود دارد، مانند:
«
فَقَالَ الْحَسَنُ (علیهالسّلام): یَا اَخَا اَهْلِ الشَّامِ بَیْنَ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ اَرْبَعُ اَصَابِعَ مَا رَاَیْتَ بِعَیْنَیْکَ فَهُوَ الْحَقُّ وَ قَدْ تَسْمَعُ بِاُذُنَیْکَ بَاطِلًا کَثِیرا...».
امام حسن (علیهالسّلام) فرمود: ای برادر اهل شام! میان
حق و باطل چهار انگشت است.آنچه با دو چشمت دیدی یقیناً حق است، اما در میان شنیدهها سخن
باطل و
دروغ فراوانی وجود دارد.
البته این سخن
امام (علیهالسّلام) نیز بدان معنا نیست که شنیدهها هیچ اعتباری ندارند؛ بلکه تنها در مورد قبول یا ردّ آنها بررسی بیشتری لازم است.
«گاهی تنها باید به شنیدهها بسنده کرد و به دنبال دیدن نبود».
این در مواردی است که به عنوان نمونه سخنان شیوا و بیانی منطقی را از فردی شنیدهاید و نسبت به او نظر مثبتی پیدا کردهاید و آنچه شنیدهاید نیز منطبق بر واقع بوده است؛ اما با دیدن صاحب سخن، جنبههای منفی دیگری را در شخصیت او یافتید که جنبه مثبتی را که از او در ذهن داشتید، نیز تحتالشعاع قرار داده است.
ضربالمثلی
عربی، گویای همین موضوع است:
«تسمع بالمعیدی خیرٌ من ان تراه»؛ آوازه معیدی (نام فردی است) را از دور بشنوی، بهتر از آن است که با او روبهرو شوی!
این مثل، همان مثل معروف فارسی است که میگوید: «آواز دُهُل شنیدن از دور خوش است».
سایت اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «ضربالمثل شنیدن کی بود مانند دیدن»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۸/۰۷.