• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شهادت با مین و خودکشی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: خودکشی، شهادت، ایثار، شهید.

پرسش: شهدایی که خود را روی مین می‌انداختند، آیا خودکشی کرده‌اند، و گرنه در چه مواقعی خودکشی شمرده می‌شود؟

پاسخ: حفظ جان مربوط به جایی است که هدفی بالاتر از جان در خطر نباشد و الا باید جان را فدای حفظ آن هدف مقدس کرد. همان‌گونه که امام حسین (علیه‌السلام) و تمام شهیدان راه خدا این کار را کردند.
آیا اگر کسی ببیند جان پیامبر در خطر است و خود را سپر برای حفظ او کند، چنین کسی دست به خودکشی زده و کار خلافی انجام داده؟! آیا باید بنشینید تا پیامبر را به قتل برسانند و بگوید خودکشی جایز نیست؟!
پس اگر لازمه نجات و بقای اسلام به این باشد که انسان در این راه جانش را هم بدهد، باید این کار را کرد؛ ازاین‌رو نباید برای فرار از جهاد در راه خدا به آیه «وَ لا تُلْقُوا بِاَیْدِیکُمْ اِلَی التَّهْلُکَةِ» تمسک کرد.




خداوند متعال برای جان انسان‌ها ارزش بسیاری قائل است؛ ازاین‌رو هر چه باعث ضرر به جان انسان شود، در اسلام نهی شده است و مهم‌ترین و بارزترین مصداق ضرر به انسان خودکشی است و این مطلب برگرفته از آیات قرآن است، آنجا که می‌فرماید: «وَ لا تلقوا بِاَیْدِیکُمْ اِلَی التَّهْلُکَةِ»؛ یعنی «با دست خود، خود را به هلاکت نیندازید».

انسان حتی حق ندارد اموری را که احتمال هلاکتش می‌دهد مرتکب شود؛ از جمله اینکه حق ندارد از جاده‌ای خطرناک بدون پیش‌بینی‌های لازم بگذرد یا غذایی که به احتمال قوی آلوده به سم است، تناول کند و یا حتی در میدان جنگ و جهاد بدون نقشه و برنامه وارد شود. در تمام این موارد اگر انسان بی‌جهت جان خود را به خطر بیندازد، مسئول است.


در پاسخ به قسمت اول سؤال باید گفت میان کسی که خودکشی می‌کند و فردی که خود را روی مین می‌اندازد، از جهاتی فرق است:

۲.۱ - از جهت قصد و نیت

در خودکشی قصد قربت و رضای خدا وجود ندارد؛ برخلاف کسی که خود را روی مین می‌اندازد؛ چراکه او غیر از رضای خدا چیز دیگری را نمی‌بیند.

۲.۲ - از جهت هدف و ارزش

هدف در خودکشی بسیار حقیر و کم‌ارزش است؛
[۳] روان‌شناسی سال سوم دبیرستان، ص۱۴۹، ۱۳۶۸ش.
درحالی‌که کسی که خود را روی مین می‌اندازد، شهادت و قربانی شدن در راه هدف بلند و نائل گشتن به حیات جاودانه است. (به این منبع رجوع شود: )

۲.۳ - از جهت عقیده و ایمان

کسی که خودکشی می‌کند، ناشی از تزلزل و سستی عقیده و ایمان او به خداوند و روز قیامت است؛
[۵] زمانی، مصطفی، عشق و خودکشی، ص۶۸، پیام اسلامی، ۱۳۵۲ش.
چراکه از خودکشی نهی شده و از محرمات شمرده شده است.

۲.۳.۱ - حدیثی از امام باقر

امام باقر (علیه‌السلام) می‌فرمایند:
«انَّ المُؤْمِنَ یُبْتَلی بِکُلِّ بَلِیَّةٍ وَیَمُوتُ بِکُلِّ میتَةٍ الاّ اَنَّهُ لا یَقْتُلُ نَفْسَهُ؛ مؤمن به هر بلایی گرفتار می‌شود و به هر مرگی از دنیا می‌رود، جز اینکه او خود را نمی‌کشد».

۲.۴ - از جهت برخورد با سختی‌ها

کسی که خودکشی می‌کند معمولاً به بن‌بست رسیده و برای فرار از سختی‌ها دست به این کار می‌زند؛ (به این منبع رجوع شود:
[۷] زمانی، مصطفی، عشق و خودکشی، ص۶۸، پیام اسلامی، ۱۳۵۲ش.
) اما کسی که خود را روی مین می‌اندازد، برای مبارزه با سختی‌هاست؛ یعنی از قبل خود را آماده با سختی‌ها کرده است؛ چون هدف الهی را در پیش دارد که همان آگاهی به ارزش احیای جان انسان‌ها باشد؛ زیرا او می‌داند که خداوند فرموده است: «وَ مَنْ اَحْیاها فَکَاَنَّما اَحْیَا النَّاسَ جَمِیعاً»؛ به این معنا که هر کس انسانی را از مرگ نجات دهد، گویی انسان‌ها را حیات بخشیده
[۹] پورجوادی، کاظم، ترجمه قرآن کریم، چاپخانه ارشاد، چ۲، ۱۳۷۳ش.
و مراد از احیا در این آیه، آن چیزی است که در عرف عقلا احیا محسوب می‌شود؛ مانند نجات یک فردی که در حال غرق شدن است.


پس خود را روی مین ‌انداختن خودکشی نیست؛ بلکه شهادت است و قرآن درباره ارزش شهادت می‌فرماید: «اِنَّ اللَّهَ اشْتَری مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اَنْفُسَهُمْ وَ اَمْوالَهُمْ بِاَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْراةِ وَ الْاِنْجِیلِ وَ الْقُرْآنِ»؛ یعنی «خداوند در مقابل بهشت جان و مال مؤمنان را خرید که در راه خدا جهاد کنند بکشند و کشته شوند، این وعده‌ای حتمی است که خداوند در تورات و انجیل و قرآن به عهده گرفته».


لذا این عمل (انداختن خود روی مین) یکی از مصادیق ایثار است؛ یعنی مقدم داشتن جان دیگران بر جان خود است؛ چراکه این کار برای رضای خدا و در مواقع اضطراری و استثنایی به طور محدود صورت می‌گرفته، آن هم در صورتی که هیچ راه‌حل دیگری وجود نداشته است و ایثار، سیره ائمه ماست که دیگران را بر خود مقدم می‌داشتند که نمونه‌های آن در تاریخ فراوان است؛ از جمله مانند لیلة المبیت آن شبی که علی (علیه‌السلام) برای حفظ جان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) در بستر حضرت خوابیدند؛ به این صورت که هنگامی که پیغمبر اسلام تصمیم گرفت مهاجرت کند ... شب هنگام که می‌خواست به سوی مدینه هجرت کند، مشرکان اطراف خانه او را برای حمله به او محاصره کرده بودند. علی (علیه‌السلام) در بستر خوابید و پارچه سبز رنگی که مخصوص خود پیغمبر بود، روی خود کشید. (به این منبع رجوع شود: )
برای این عمل که مصداقی از مصادیق ایثار بود، آیه‌ای نازل شد: «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ».


و اما در پاسخ به قسمت دوم سؤال باید گفته شود که اگر هدف آن‌قدر مهم نباشد که ارزش جان باختن را داشته باشد یا اگر مهم است راه‌حل‌های بهتر و مناسب‌تری هم وجود دارد، در چنین جایی نباید جان خویشتن را به خطر ‌انداخت و در غیر این صورت هر گونه عملی که باعث جان باختن بشود، مصداقی از مصادیق خودکشی خواهد بود.


از مطالب گفته‌شده نتیجه می‌گیریم حفظ جان مربوط به جایی است که هدفی بالاتر از جان در خطر نباشد و الا باید جان را فدای حفظ آن هدف مقدس کرد. همان‌گونه که امام حسین (علیه‌السلام) و تمام شهیدان راه خدا این کار را کردند و حضرت شعارشان این بود: «انْ کَانَ دِینُ مُحَمَّدٍ (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) لَمْ یَسْتَقِمْ الَّا بِقَتْلِی یَا سُیُوفُ خُذِینِی؛ اگر دین محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) پابرجا نمی‌ماند، مگر به کشته شدن من، پس‌ ای شمشیرها مرا دریابید».
آیا اگر کسی ببیند جان پیامبر در خطر است و خود را سپر برای حفظ او کند، چنین کسی دست به خودکشی زده و کار خلافی انجام داده؟! آیا باید بنشینید تا پیامبر را به قتل برسانند و بگوید خودکشی جایز نیست؟!
پس اگر لازمه نجات و بقای اسلام به این باشد که انسان در این راه جانش را هم بدهد، باید این کار را کرد؛ ازاین‌رو نباید برای فرار از جهاد در راه خدا به آیه «وَ لا تُلْقُوا بِاَیْدِیکُمْ اِلَی التَّهْلُکَةِ» تمسک کرد. (به این منبع رجوع شود: )


۱. بقره/سوره۲، آیه۱۹۵.    
۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۳۶، دارالکتب الاسلامیه، چ۱، ۱۳۷۴ش.    
۳. روان‌شناسی سال سوم دبیرستان، ص۱۴۹، ۱۳۶۸ش.
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۳۸، دارالکتب الاسلامیه، چ۱، ۱۳۷۴ش.    
۵. زمانی، مصطفی، عشق و خودکشی، ص۶۸، پیام اسلامی، ۱۳۵۲ش.
۶. قمی، شیخ عباس، سفینة‌البحار، ج۲۷، ص۲۲۹.    
۷. زمانی، مصطفی، عشق و خودکشی، ص۶۸، پیام اسلامی، ۱۳۵۲ش.
۸. مائده/سوره۵، آیه۳۲.    
۹. پورجوادی، کاظم، ترجمه قرآن کریم، چاپخانه ارشاد، چ۲، ۱۳۷۳ش.
۱۰. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ج۵، ص۳۱۷، اسماعیلیان، چ۲، ۱۳۹۰ق.    
۱۱. توبه/سوره۹، آیه۱۱.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۷۹، دارالکتب الاسلامیه، چ۱، ۱۳۷۴ش.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۷۷، دارالکتب الاسلامیه، چ۱، ۱۳۷۴ش.    
۱۴. بقره/سوره۲، آیه۲۰۷.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۳۶، دارالکتب الاسلامیه، چ۱، ۱۳۷۴ش.    
۱۶. عاملی، سیدجعفر مرتضی، الصحیح من السیرة، ج۳، ص۲۳۶، بیروت، دارالهادی، چ۴، ۱۴۱۵ق.    
۱۷. عسکری، سیدمرتضی، معالم المدرستین، ج۳، ص۳۰۳، بیروت، نعمان، چ۱، ۱۴۱۰ق.    
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۳۸، دارالکتب الاسلامیه، چ۱، ۱۳۷۴ش.    




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «شهادت با مین و خودکشی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۵/۱۷.    







جعبه ابزار