• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شأن نزول آیه ۴۹ سوره توبه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: شأن نزول، غنیمت، غزوه تبوک، برده‌، کنیز، منافق، جد بن قیس، سوره توبه.

پرسش: در شان نزول آیه ۴۹ سوره توبه در برخی از تفاسیر، مانند مجمع البیان آمده است: «گویند وقتی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مردم را برای رفتن به جنگ تبوک بسیج می‌کرد بدان‌ها فرمود: بیرون شوید شاید به زنان رومی دست یابید، جدّ بن قیس که از طائفه بنی‌سلمه و از خزرجیان بود برخاست و گفت: ‌ای رسول خدا مرا از این جنگ معاف‌دار و به زنان رومی مفتونم مکن که می‌ترسم مفتون آنان گردم. رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: تو را معاف کردم، پس خدای تعالی این آیه را نازل فرمود: «وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ ائْذَنْ لی‌ وَ لا تَفْتِنِّی اَلا فِی الْفِتْنَةِ سَقَطُوا وَ اِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحیطَةٌ بِالْکافِرینَ». آیا پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مسلمانان را به واسطه زنان رومی و برده‌گیری از آنها ترغیب به جهاد در جنگ تبوک کرده است؟!

پاسخ اجمالی: این روایت از روایات ضعیفه است که مفسرانی چون طبرسی آن را به عنوان قیل بیان کرده‌اند که نشان از ضعف راوی و یا نادرست بودن نقل دارد وگرنه در هیچ‌یک از آیات قرآن، به دست آوردن کنیزان و غنیمت‌های مادی را به‌عنوان عامل مشوق برای شرکت در جنگ مطرح نکرده‌اتد. علاوه‌بر‌این اگر بپذیریم که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) افرادی را با چنین وعده‌ای تشویق به جهاد کرده باشد، چنین تشویقی جنبه عمومی نداشته، بلکه تنها می‌تواند محکی باشد برای منافقانی که به انگیزه منافع دنیایی در جنگ‌ها شرکت می‌کردند.



این نقل که خود پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) چنین موضوعی را برای تشویق مسلمانان مطرح کرده باشد، برگرفته از روایتی ضعیفه است که مفسرانی چون طبرسی آن‌را با عنوان «قیل» نقل کرده است که در اصطلاح حدیث‌شناسی، نقل با عنوان «قیل» نشان از تضعیف راوی و یا نادرست بودن نقل دارد. ضمن این‌که این نقل مورد پذیرش همه مفسران نبوده، تا آنجا که برخی چنین سخنی را نسبت به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بعید و باطل می‌دانند. اما آنچه مفسران بسیاری به نقل آن پرداخته‌اند؛ این است که زمانی که پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مسلمانان را به غزوه تبوک فراخواندند، جدّ بن قیس رهبر منافقان خدمت حضرتشان آمد و گفت: مرا از این نبرد معذور‌دار؛ زیرا من شیفته زنانم و می‌ترسم که با مشاهده زنان رومی مرتکب گناه شوم!
بر این اساس، آنچه در شان نزول این آیه نقل شده، آن است که پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از یکی از سرکردگان منافقان مدینه به نام جدّ بن قیس می‌خواهند که در جهاد با رومیان شرکت کند، اما او این‌گونه بهانه می‌آورد: اگر به جنگ رومیان بیایم در برابر دختران و زنان زیبایشان تاب مقاومت نداشته و اگر با آنان زنا کردم دیگر گناهی بر من نیست، بلکه گناهش بر عهده توست که مرا بدان سرزمین می‌بری! این معنا از جمله «وَ لا تَفْتِنِّی» (مرا دچار فتنه مکن) استنباط می‌شود و این فرد نسبت فتنه را به پیامبر اسلام می‌دهد!
[۵] نجفی خمینی، محمد‌جواد، تفسیر آسان، ج‌۶، ص۲۹۹، تهران، اسلامیة، چاپ اول، ۱۳۹۸ق.
اما خدای متعال در جواب این بهانه‌ واهی می‌فرماید: «منافقان با همین رفتارهایشان در فتنه سقوط کرده‌اند»؛ یعنی اینها به خیال خودشان از فتنه احتمالی احتراز می‌جویند در حالی‌که سخت در اشتباه‌اند و غافل‌اند از این‌که کفر و نفاقی که دارند و این‌که به پیامبر می‌گویند ما را دچار فتنه مکن، حکایت می‌کند که همین اکنون گرفتار فتنه‌اند و غافل‌اند از این‌که شیطان آنان را در فتنه افکنده و فریب داده و دچار هلاکت کفر و ضلالت و نفاق ساخته است.
همانگونه که مشاهده می‌کنید، در نقلی که بیشتر مفسران بدان اشاره کرده‌اند، این تنها یک منافق است که به این موضوع پرداخته و این‌گونه نبود که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) برای تشویق مسلمانان، سخن از کنیزان رومی بر زبان آورند.


«وَ مَغانِمَ کَثیرَةً یَاْخُذُونَها وَ کانَ اللَّهُ عَزیزاً حَکیماً؛ و (همچنین) غنایم بسیاری را به دست می‌آورید و خداوند شکست‌ناپذیر و حکیم است.»
با توجه به این آیه، اگر چه اصل گرفتن غنیمت جنگی مورد پذیرش قرآن است، اما در هیچ‌یک از آیات قرآن، به دست آوردن کنیزان و غنیمت‌های مادی به عنوان عاملی مشوق برای نبرد مطرح نشده است، بلکه مهم‌ترین عاملی که بارها در قرآن برای تشویق‌ مجاهدان بدان پرداخته شده است، بشارت به نعمت‌های بهشتی و اجر معنوی و مغفرت و آمرزش خداست.آیاتی مانند:
«ای پیامبر! مؤمنان را به جنگ (با دشمن) تشویق کن! هر گاه بیست نفر با استقامت از شما باشند، بر دویست نفر غلبه می‌کنند و اگر صد نفر باشند، بر هزار نفر از کسانی که کافر شدند، پیروز می‌گردند».
«آنها که در راه خدا هجرت کردند و از خانه‌های خود بیرون رانده شدند و در راه من آزار دیدند و جنگ کردند و کشته شدند، بیقین گناهانشان را می‌بخشم و آنها را در باغ‌های بهشتی، که از زیر درختانش نهرها جاری است وارد می‌کنم. این پاداشی است از طرف خداوند و بهترین پاداش‌ها نزد پروردگار است».


با تمام آنچه گفته شد حتی اگر بپذیریم که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) افرادی را با چنین وعده‌ای تشویق به جهاد کرده باشد، چنین تشویقی جنبه عمومی نداشته، بلکه تنها می‌تواند محکی باشد برای منافقانی که به انگیزه منافع دنیایی در جنگ‌ها شرکت می‌کردند تا حجت بر آنها تمام شده باشد. به عبارت دیگر، از آن‌جا که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از وضعیت سرکرده منافقان آگاه بود و علاقه وی به زنان را می‌دانست با او از زبان وی سخن گفت و گرنه پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هیچ‌گاه مؤمنان را برای دست‌یابی به منافع دنیوی به مبارزه با دشمان خدا دعوت نمی‌کرد؛ چرا‌که مؤمنان واقعی نه تنها برای منافع دنیایی به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نپیوستند، بلکه با مال و جانشان در راه خدا جهاد کرده و در این راه هیچ تردیدی به خود راه نداده‌اند. «اِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِاَمْوالِهِمْ وَ اَنْفُسِهِمْ فی‌ سَبیلِ اللَّهِ اُولئِکَ هُمُ الصَّادِقُون»


۱. توبه/سوره۹، آیه۴۹.    
۲. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۴، ص۲۸۷.    
۳. قرشی، سید علی‌اکبر، تفسیر احسن الحدیث، ج‌۴، ص۲۴۹، تهران، بنیاد بعثت، چاپ سوم، ۱۳۷۷ش.    
۴. مغنیه، محمد‌جواد، تفسیر الکاشف، ج‌۴، ص۵۲، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.    
۵. نجفی خمینی، محمد‌جواد، تفسیر آسان، ج‌۶، ص۲۹۹، تهران، اسلامیة، چاپ اول، ۱۳۹۸ق.
۶. طباطبائی، سید محمد‌حسین‌، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۹، ص۳۰۵، قم، دفتر انتشارات اسلامی‌، چاپ پنجم‌، ۱۴۱۷ق.    
۷. فتح/سوره۴۸، آیه۱۹.    
۸. انفال/سوره۸، آیه۶۵.    
۹. آل عمران/سوره۳، آیه۱۹۵.    
۱۰. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۵.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «شأن نزول آیه ۴۹ سوره توبه»، تاریخ بازیابی۱۴۰۰/۳/۱۲.    






جعبه ابزار