زیارت قبور
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلید واژه: شیعیان، زیارت امام، بوسیدن ضریح، شرک
پرسش:آیا اعتقاد به این که
شیعیان با
زیارت امامان و
بوسیدن ضریح آنها دچار
شرک می شوند صحیح است؟
پاسخ:برخی خیال می کنند که تبرک و
بوسیدن ضریح یا درهای آن عملی شرک آمیز است، هر چند در آن به هیچ نوع الوهیت معتقد نباشند، در حالی که مهر ومودت به
پیشوایان دینی سبب می شود که آثار مربوط به ایشان را ببوسند یا تبرک کنند.
ابتدا باید به بررسی
حقیقت عبادت بپردازیم تا معلوم شود آیا اظهار ارادت و خضوع و فروتنی و احترام و
تکریم اولیای الهی و یا بوسیدن قبور آنان، عبادت و پرستش آنان است؟
عبادت ، معادل لفظ «
پرستش » در زبان فارسی است. عبادت یا پرستش آن است که انسان در برابر کسی که او را «
خدا » و یا «مبدأ مستقل در تدبیر و انجام امور عالم» میداند،
خضوع و کرنش کند. بنابراین نباید حقیقت عبادت را تنها در صورت و شکل عمل جستجو کرد.
هر چند خضوع یکی از
ارکان عبادت است، ولی صرف خضوع در برابر غیر خدا عبادت نیست، بلکه باید خضوع با عقیده و اعتقاد خاصی توأم باشد و آن عقیده یکی از دو امر است:
۱- اعتقاد به الوهیت و خدا بودن.
۲- اعتقاد به ربوبیت.
توضیح:رب کسی است که تدبیر و کارگردانی و
سرنوشت امری، در دست اوست.
خداوند رب العالمین است یعنی سرنوشت و تدبیر همه شئون
موجودات عالم ، از وجود و
هستی ،
حیات و مرگ ،
رزق و روزی در دست اوست. از آن جا که خداوند جهان هستی را عالم اسباب و مسببات قرار داده است، غیر خدا به عنوان سبب و واسطه، در این امور، به طور غیر مستقل یعنی با اذن و اراده و تحت
قدرت الهی ، نقش دارد. اما این نقش به طور مستقل و خارج از اراده و مشیت و قدرت الهی نیست، بلکه برخاسته ازاراده و مشیت خداوند است؛ یعنی هرگونه تأثیرگذاری و انجام شئون
عالم هستی وابسته به اراده و
قدرت الهی است:«
لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم». حال اگر کسی معتقد باشد که تدبیر یکی از شئون عالم هستی و مربوط به
سرنوشت انسان مثل حیات، مرگ، روزی، آمرزش و... در دست غیرخداوند است؛ به گونهای که خارج از حیطه نفوذ و قدرت الهی، به طور مستقل عهدهدار آن میباشد و با این اعتقاد در مقابل غیرخدا خضوع کند، غیر خدا را عبادت و پرستش کرده است.
حاصل سخن:عبادت، خضوع و کرنش در برابر کسی است که او را «خدا» میدانیم یا او را «رب و مبدأ مستقل در انجام و تدبیر امور عالم هستی» میدانیم.
بنابراین:تنها خضوع در برابر غیرخدا بدون یکی از دو اعتقاد فوق، عبادت و پرستش نیست. حال به موارد ذیل توجه کنید:
قرآن کریم به فرزندان دستور
خضوع در برابر
پدر و مادر را میدهد:«وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا؛
بالهای ذلت و فروتنی را در برابر پدر و مادر، از روی رحمت و مهربانی بگستران و بگو:خدایا! بر آنان رحم کن همانگونه که آنان مرا در کودکی مورد رحم ومهربانی خود قرار دادند ».
اگر خضوع
نشانه عبادت شخص باشد، میبایست طبق این آیه:اوّلاً، خداوند امر به
شرک و
پرستش غیرخدا کرده باشد. ثانیا، فرزندان مطیع، مشرک شمرده شوند و فرزندان عاق پدر و مادر، موحد قلمداد گردند.
خداوند به فرشتگان دستور میدهد بر
آدم سجده کنند:«وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ؛ آنگاه که به
فرشتگان گفتیم که بر آدم سجده کنید، همگان سجده کردند مگر
ابلیس ».
حال اگر صرف شکل و صورت خضوع که در
سجده وجود دارد، عبادت باشد همه
ملائکه مشرکند و خداوند آنان را امر به
شرک کرده است!
مراجعه به استعمال کلمه
عبادت در زبان عربی و معادل آن در فارسی «پرستش» و سایر زبانها همین مطلب را تأیید میکند که تنها صورت و شکل، در اطلاق عنوان عبادت کافی نیست، به عنوان مثال به شاگردی که در مقابل استاد خود خضوع و کرنش میکند یا به عاشقی که لباس و پیراهن و در و دیوار خانه معشوق را میبوسد و به سینه میچسباند و یا پس از
مرگ او، خاک و تربت قبر او را میبوسد، نمیگویند او را عبادت و پرستش کرد؛ بله گاهی تعبیر مجازی میشود، مثل کسی که شجاع است میگویند شیر است. مقصود این نیست که واقعاً حیوان درندة جنگل است. از این باب کسی که شخصی را خیلی دوست دارد، مجازا میگویند او را پرستش میکند.
با توجه به حقیقت عبادت، پاسخ سؤال روشن میشود که احترام و
تعظیم و
تکریم امامان و اولیای الهی و
بوسیدن قبور آنان، در حالی که اعتقاد به
الوهیت و خدا بودن آنان نداریم، عبادت و پرستش آنان نیست. سجده کردن در کنار بارگاه آنان، گاهی
سجده شکر برای خداوند است. اگر هم سجده برای خضوع در مقابل
اولیای خدا باشد چون بدون
اعتقاد به الوهیت و خدا بودن آنان است، عبادت و پرستش آنان نخواهد بود. هر چند بهتر است از انجام چنین کاری که دلیل آن برای بسیاری که آن را مینگرند معلوم نیست، خودداری کرد و
رکوع و سجده را تنها برای عبادت خدا انجام داد.
توسل به اولیای الهی و حاجت خواستن از آنان نیز، به این معنی نیست که آنان را مستقل در انجام امور و شئون عالم هستی میدانیم، بلکه در واقع از آنان میخواهیم به خاطر منزلت و قربی که در درگاه خداوند به
سبب عبودیت و بندگی خدا دارند، از خداوند بخواهند حاجت وخواسته ما را برآورده کند؛ یعنی، حاجتدهنده را خداوند میدانیم و برای حاجت خواستن، بندگانی را که نزد او عزیزند واسطه قرار میدهیم که حاجت ما را از خدا بخواهند. این نحوه
توسل امری است که هم از
پیامبر اکرم و هم از
اصحاب ایشان دیده شده است، به عنوان مثال:
پیامبر در طلب مغفرت برای «
فاطمه بنت اسد » به حق خود و به حق پیامبران پیشین
متوسل میشوند.
و مانند توسل
عمر بن الخطاب به
عباس عموی پیامبر.
در پایان اشاره ای به بوسیدن در
ضریح وتبرک به آن می کنیم:
برخی خیال می کنند که تبرک و بوسیدن ضریح یا درهای آن عملی شرک آمیز است، هر چند در آن به هیچ نوع الوهیت معتقد نباشند، در حالی که مهر ومودت به پیشوایان دینی سبب می شود که آثار مربوط به ایشان را ببوسند یا تبرک کنند.
قرآن در باره پیراهن حضرت یوسف می گوید:« اذْهَبُواْ بِقَمِيصِي هَذَا فَأَلْقُوهُ عَلَى وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيرًا؛
یوسف گفت:پیراهن مرا ببرید وبر دیدگان پدرم بیفکنید تا او بینایی خودرا باز یابد» یعقوب پیراهن یوسف را که تافته جدا بافته ای نبود، بر دیدگان خود می افکند و بینایی خود را باز می یابد:« فَلَمَّا أَن جَاء الْبَشِيرُ أَلْقَاهُ عَلَى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيرًا »
در صورتی که به اعتقاد ما تمام
پیامبران ،
معصوم از
گناه به خصوص گناه شرک هستد، حال اگر شیعیان یا مسلمانان، خاک قبرو ضریح ومرقد پیشوایان دینی را بر دیده بگذارند و
قبر وضریح ایشان را به عنوان احترام ببوسند ویا به آنها تبرک بجویند وبگویند خداوند در این ضریح و درها چنین اثری گذارده است،در این کار اصلا دچار شرک نشده اند.
کسانی که با تاریخ زندگانی پیامبر آشنایی داشته باشند می دانند که یاران حضرت پیوسته در تبرک با آب وضوی پیامبر، از یکدیگر پیشی می جستند.
سایت:مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی