• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ریف

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: ریف، قریه، ضیعه.
پرسش: فرق کلمه‌های «الریف»، «القریة» و «الضیعة» چیست؟
پاسخ: با توجه به معانی هرکدام از واژه‌های مزبور، فرقشان روشن می‌شود:



«رَیف» (به فتح)، به معنای روستا است،
[۱] بستانی، فؤاد افرام، مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی عربی ـ فارسی، ص ۴۱۶، انتشارات اسلامی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۵ ش.
اما «رِیف» (به کسر)؛ یعنی، زمینی که در آن کشت و گیاه باشد. همچنین زمین نزدیک به آب را رِیف می‌نامند.
[۲] بستانی، فؤاد افرام، مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی عربی ـ فارسی، ص ۴۴۹، انتشارات اسلامی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۵ ش.
[۳] طریحی، فخر‌الدین، مجمع البحرین، ج ۵ ؟؟؟، ص ۶۴ و ۶۵، کتابفروشی مرتضوی، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۵ ش.



«قَریَه» از ریشۀ «قَری»، به معنای «جمع شدن» است،
[۴] ابو الحسین، احمد بن فارس بن زکریا، معجم مقائیس اللغة، محقق و مصحح: هارون، عبد السلام محمد، ج ۵، ص ۷۸، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ اول، ۱۴۰۴ ق.
و چون قَریه مرکز اجتماع مردم است، این نام بر آن نهاده شده است.
[۵] راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص ۶۶۹ ؟؟؟، دارالعلم‌، الدار الشامیة، دمشق‌، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۲ ق.
از این‌جا روشن می‌شود که قریه تنها به معنای روستا نیست؛ بلکه هرگونه آبادی و مرکز اجتماع انسان‌ها ـ چه از روستا و چه از شهر ـ را شامل می‌شود. در بسیاری از آیات قرآن کریم، این واژه به «شهر» یا «هر‌گونه آبادی» اطلاق شده است.
[۷] داور پناه، ابوالفضل، انوار العرفان فی تفسیر القرآن، ج ۲، ص ۱۱۲ و ۱۱۳، انتشارات صدر، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۵ ش.



«الضَّیْعَة»، به معنای « ملک » و « زمین حاصل‌خیز» است.
[۸] بستانی، فؤاد افرام، مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی عربی ـ فارسی، ص ۴۷۲، انتشارات اسلامی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۵ ش.
[۹] واسطی زبیدی، محب‌الدین، حسینی، سیدمحمدمرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، محقق و مصحح: شیری، علی، ج ۱۱، ص ۳۱۵، ‌دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۴ ق.



۱. بستانی، فؤاد افرام، مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی عربی ـ فارسی، ص ۴۱۶، انتشارات اسلامی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۵ ش.
۲. بستانی، فؤاد افرام، مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی عربی ـ فارسی، ص ۴۴۹، انتشارات اسلامی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۵ ش.
۳. طریحی، فخر‌الدین، مجمع البحرین، ج ۵ ؟؟؟، ص ۶۴ و ۶۵، کتابفروشی مرتضوی، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۵ ش.
۴. ابو الحسین، احمد بن فارس بن زکریا، معجم مقائیس اللغة، محقق و مصحح: هارون، عبد السلام محمد، ج ۵، ص ۷۸، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ اول، ۱۴۰۴ ق.
۵. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص ۶۶۹ ؟؟؟، دارالعلم‌، الدار الشامیة، دمشق‌، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۲ ق.
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۶، ص ۸۳، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ ش.    
۷. داور پناه، ابوالفضل، انوار العرفان فی تفسیر القرآن، ج ۲، ص ۱۱۲ و ۱۱۳، انتشارات صدر، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۵ ش.
۸. بستانی، فؤاد افرام، مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی عربی ـ فارسی، ص ۴۷۲، انتشارات اسلامی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۵ ش.
۹. واسطی زبیدی، محب‌الدین، حسینی، سیدمحمدمرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، محقق و مصحح: شیری، علی، ج ۱۱، ص ۳۱۵، ‌دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۴ ق.



پایگاه اسلام کوئیست.    


رده‌های این صفحه : لغت




جعبه ابزار